سربازی تا آخرین نفس؛ روایتی از دلاوری تا شهادت

سه‌شنبه, ۲۶ فروردين ۱۴۰۴ ساعت ۱۰:۱۰
در دل روستایی کوچک، کودکی چشم به جهان گشود که بعدها، با قلبی سرشار از ایمان و دلی لبریز از عشق به میهن، راهی بزرگ را برگزید. شهید سرهنگ ابوالقاسم خداقلی، افسر مؤمن و فداکاری بود که در روزهای آتش و خون، نه‌تنها سلاح در دست گرفت، بلکه با ایمان راسخ خود در برابر دشمنان ایستاد و سرانجام، در سکوت سحرگاهی غریب، به دست دشمنان وطن، به پرواز درآمد. پیکرش در خاک آرام گرفت، اما نامش در دل‌ها جاودانه شد.

به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید والامقام سرهنگ ابوالقاسم خداقلی در نخستین روز از اسفندماه سال ۱۳۲۴ در خانواده‌ای متدین و مذهبی در روستای «وِر علیا» از توابع شهرستان زیبای محلات در استان مرکزی دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در آغوش پرمهر خانواده سپری کرد و در شش‌سالگی قدم در مسیر علم و دانش نهاد.

سربازی تا آخرین نفس؛ روایتی از دلاوری تا شهادت

از همان کودکی، هوش سرشار و علاقه‌ فراوانش به تحصیل، زبانزد بود. با شور و شوق فراوان، تحصیلات ابتدایی را تا پایان ششم دبستان در زادگاهش به پایان رساند و سپس برای ادامه تحصیل راهی شهرستان محلات شد.

با پشتکار و تلاش فراوان، موفق به اخذ مدرک دیپلم در محلات گردید. پس از گذراندن خدمت مقدس سربازی، وارد دانشکده افسری ارتش شد و پس از پایان دوره کارشناسی علوم نظامی در رسته توپخانه، به عنوان افسر مشغول به خدمت گردید.

در میان ۴۰۰ داوطلب، موفق به کسب رتبه نخست شد. پس از پایان دوره، برای ادامه خدمت به گروه توپخانه اصفهان معرفی شد و تا درجه سروانی در آن یگان به خدمت ادامه داد.

پس از دریافت درجه سروانی، به تهران منتقل شد. در دوران مبارزات ملت مسلمان ایران علیه رژیم ستم‌شاهی، از ارتشیان وفادار به امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی بود و همواره تلاش می‌کرد در صحنه‌ها حضور فعال داشته و به یاری مردم مبارز بشتابد.

در سال ۱۳۵۳، در دوران جوانی، ازدواج کرد و زندگی مشترکش را آغاز نمود. در کنار خدمت به وطن، برای آرامش و رفاه خانواده نیز می‌کوشید. همسری مهربان، خوش‌اخلاق و تکیه‌گاهی استوار برای خانواده‌اش بود.

با آغاز جنگ تحمیلی، شهید ابوالقاسم خداقلی برای دفاع از میهن اسلامی به مناطق غرب کشور اعزام شد و به عنوان فرمانده گروهان منصوب گردید. دلاوری‌ها و رشادت‌های بی‌شمارش سبب شد مورد تقدیر قرار گیرد و به درجه «سرگردی» نائل آید. پس از مدتی خدمت در کردستان، به درجه «سرهنگ دومی» ارتقا یافت.

سرانجام در هشتم آبان‌ماه ۱۳۶۱، در منطقه غرب، به همراه جمعی از یارانش به اسارت عناصر حزب کومله درآمد. در دوران اسارت، دشمن بارها پیشنهاد همکاری به او داد، اما او با تمام وجود در برابر وسوسه‌های دشمن ایستادگی کرد.

پس از شش ماه اسارت، در سحرگاه پانزدهم فروردین‌ماه ۱۳۶۲، به دست مزدوران وابسته به آمریکا به دار آویخته شد و به فیض عظیم شهادت نائل آمد.

پیکر پاکش در روستای ورین از توابع محلات به خاک سپرده شد. از این شهید بزرگوار، یک دختر و یک پسر به یادگار مانده‌اند که راه و رسم پدر شهیدشان را ادامه می‌دهند.

 

منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده