خاطره خودنوشت شهید رستمی قسمت «59»

باران و برف غیرمنتظره در ۲۲ فروردین

شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «ابرهای سياه و ضخيم سطح آسمان را پوشانيده و باران با آهنگی يکنواخت شروع به باريدن کرد، به طوری که جوی‌های آب از فراز تپه‌ها و دشت‌های محدود دامنه تپه‌ها جاری شده بود...» قسمت 59 خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.

باران شدید در سردشت

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «هوشنگ رستمی» چهارم خرداد سال 1319 در خرم‌آباد لرستان دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. تحصيلات خود را تا مقطع لیسانس در رشته علوم و فنون نظامی گذراند. اردیبهشت سال 1344 به استخدام ارتش درآمد. پس از سپری نمودن دوره‌های آموزشی، داوطلبانه به تيپ 55 هوابرد شيراز منتقل شد. سال 1357 با شروع درگیری در کردستان خود را به جبهه غرب رساند و تا پایان جنگ حضور مستمر در جبهه داشت. وی سرانجام پس از سال‌ها مجاهدت 20 آذر سال 1369 در حین پاکسازی ميدان مين بر اثر انفجار مين به شهادت رسید. پیکر پاکش در بهشت رضا خرم آباد به خاک سپرده شد.

قسمت «59» خاطره خودنوشت شهید هوشنگ رستمی:

سردشت، روز 22 فروردین سال 1360

روز بيست و دوم فروردين ماه بر خلاف تصور همه روزی توام با بارندگی بود، ابرهای سياه و ضخيم سطح آسمان را پوشانيده و باران با آهنگی يکنواخت شروع به باريدن کرد، به طوری که جوی‌های آب از فراز تپه‌ها و دشت‌های محدود دامنه تپه‌ها جاری شده بود.

ساعت 6 بعد از ظهر بود که برف با شدت برای 30 يا 40 دقيقه شروع به باريدن کردن نمود؛ گرچه روی پايگاه‌ها برف پا نگرفت و بر زمين نماند ولی روی تپه‌های نسبتاً بلند اطراف و قلل کوه‌ها را قشری از برف بر جای ماند.

بعد از 40 دقيقه برف و باد شديد، فرو نشست و هوا آرام گرديد و ابرهای کمرنگ با سياهی‌های خاصی به صورت لکه‌های پراکنده در ارتفاعات بسيار زياد به وجود آمد و باد ملايمی ورزيدن گرفت.

فردا 23 فروردین قرار است به سربازخانه بروم چون به علت وضع نامساعد هوا نتوانستم روز 22 پايين روم.

انتهای متن/

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده