در زندگینامه شهید «سید محمد میرسالاری» می‌خوانیم: در دی ماه ۱۳۵۰ وقتی حکومت بعث ایرانیان را با خشونت از عراق بیرون راند، محمد هم به همراه خانواده‌اش عازم قم شدند. محمد عاشق جهاد در راه خدا و شهادت بود و سرانجام به آرزویش رسید.

به گزارش نوید شاهد استان قم، همزمان با روز عید غدیر خم مصادف با ۲۸ اسفندماه ۱۳۴۶ در نجف اشرف در خانواده مذهبی، محب مولا امیرالمومنین علی (ع) چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در نجف گذراند. در دی ماه ۱۳۵۰ وقتی حکومت بعث ایرانیان را با خشونت از عراق بیرون راند، محمد هم به همراه خانواده‌اش عازم قم شدند. محمد عاشق جهاد در راه خدا و شهادت بود و سرانجام به آرزویش رسید.

دوران ابتدایی او اوج انقلاب، روزهای مبارزه، ایثار، آتش و خون همراه بود. محمد در خانواده روحانی پرورش یافت و همواره در مسجد و در نمازهای جماعت و جلسات قرآن حضور داشت. وقتی جنگ تحمیلی آغاز شد. او ۱۳ سال داشت. آرزوی مقابله با دشمن بعثی را در سر می‌پروراند. در این سن او به سازندگی روحی و معنوی رسیده بود.

عاشق شهادت بود و سرانجام به آرزویش رسید

در سن ۱۷ سالگی به ارتش ۲۰ میلیونی بسیج پیوست. بعد از گذراندن آموزش‌ها به ندای رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (ره) لبیک گفت. راهی جبهه‌های حق علیه باطل شد. شور و شوق او در نامه‌هایش مشهود بود.

«ما خود را برای همه چیز آماده کرده‌ایم»

از شهریور ۱۳۶۳ که به جبهه غرب اعزام شد. تا آبان ۱۳۶۴ در جبهه‌های جنوب، جمعاً چهار مرحله رهسپار سنگرهای دفاع حق علیه باطل شد و سرانجام در عملیات والفجر ۸، در سپیده دم ۲۷ بهمن ۱۳۶۴ در منطقه فاو به مقام شهادت نائل آمد.

وقت‌هایی که مرخصی می‌آمد شب‌های چهارشنبه را در مسجد جمکران مشغول ذکر و دعا می‌شد. سربازانی که نه فقط در دعا بلکه در عمل زمینه ساز ظهور شدند. حضرت دعایش را اجابت کرده بود.

قبل از شهادتش خواب زیارت کربلا را نیز دیده بود. امام حسین علیه السلام او را پذیرفته بود. جوانانی که شهادت را برای خود افتخار و فوز عظیم می‌دانند و آگاهانه در این راه قدم برمی دارند. آنان که ره صد ساله را یک شبه پیمودند و به مقامی رسیدند که فقط خداوند از آن جایگاه آگاه است.

جسم خاکی‌اش بر اثر اصابت خمپاره متلاشی شد. اما روح پاک و بلندش به آسمان‌ها عروج کرد و راه‌ و سبک زندگیش چراغ راه نسل‌ها شد.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده