از سوی نشر شاهد منتشر شد

«فاتح ۲» روایتی از زندگی فرمانده شهید مدافع حرم علیزاده حسینی

کتاب « فاتح 2» روایتی از زندگی فرمانده شهید مدافع حرم علیزاده حسینی، به قلم غلام حیدر اسماعیلی – زهرا بوزار به تازگی از سوی نشر شاهد منتشرشده است. ابن کتاب گرچه از زندگی و خاطرات فرمانده ی علیزاده حسینی حکایت می کند ، اما این عنوان می تواند یاد آور مجاهدت و بزرگی سردار شهید رضا بخشی با نام جهادی فاتح باشد.

« فاتح 2» روایتی از زندگی فرمانده شهید مدافع حرم علیزاده حسینی روانه بازار نشر شد.


به گزارش خبرنگار نوید شاهد، کتاب کتاب « فاتح 2» روایتی از زندگی  فرمانده شهید مدافع حرم علیزاده حسینی ، به گردآوری و تدوین غلام حیدر اسماعیلی – زهرا بوزار به تازگی از سوی نشر شاهد منتشرشده است. این کتاب گرچه به از زندگی و خاطرات فرمانده ی علیزاده حسینی حکایت می کند.

شهید «علیزاده حسینی» در یکم خرداد سال ۱۳۷۳ در مهمانشهر شهید چمران شهرستان بردسیر کرمان متولد شد و با توجه به اینکه در دهه ولایت به دنیا آمد پدر و مادرش نام علی را برای او برگزیدند. در سن ۲۰ سالگی با شوق خدمت برای تامین امنیت کشورش وارد ارتش شد. شجاعت و نبوغ او پس از شرکت در چندین عملیات مورد توجه قرار گرفت. او در سن ۲۱ سالگی به عنوان جوانترین فرمانده گردان در فاطمیون زبانزد رزمندگان فاطمیون شد.

گردان خط شکن فاتح ۲ به فرماندهی علیزاده حسینی در آزادسازی مناطقی از جمله منطقه بیارات، ارتفاعات مشرف شهر تدمر و در نهایت آزادسازی شهر تدمر معروف به پالمیرا نقش مهمی را ایفا کرد.

در نهایت  شهید علیزاده که برای مقابله با دشمن تکفیری به شهر حما اعزام شده بود پس از انجام چندین عملیات موفق در تاریخ ۱۹ فروردین سال ۱۳۹۶ در ریف شهر حما به یاران شهیدش ملحق و در گلزار بین المللی شهر کرمان تشییع و به خاک سپرده شد.

در بخشی از کتاب می خوانیم: علی گفت :تازه اگر من شهید شدم سخت نگیر، چون چهارر پسر دیگر هم داری  و تو هم می شوی مادرشهید. آمنه گفت این چه حرفیه علی، هیچ کس جای تورا برای من نمی تواند بگیرد . علی گفت :ناراحت نشو ،من از این شانس ها ندارم.آمنه گفت :نمی دانم چرا دلشوره دارم ،نگرانتم علی!

علی گفت :مادر ها همیشه نگران بچه هایشان هستند . حرف های مادر و پسر تمامی نداشت و حرف ها طولانی شده بود که آمنه صدای یکی از دوستان علی را شنید و گفت : خسته نشدی علی ! قصه لیلی و مجنون تعریف می کنی بردار ؟! علی گفت : شاید دیگر فرصتی پیش نیاید که با مادرم حرف بزنم . بعد گفت : مادر جان از تو یک خواهش دارم ، بگو پسرم !.....

 

نشر شاهد این‌کتاب را در چهار فصل و 87 صفحه، با شمارگان یکهزار نسخه، در قطع رقعی و به بهای 100هزار تومان روانه بازر نشر کرده است. علاقه‌مندان می‌توانند برای تهیه این کتاب با شماره 83232648-021 تماس بگیرند.

 

 

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده