مجموعه شعر «پازل» در نویدشاهد شنیدنی شد
به گزارش نویدشاهد؛ شاعر این اثر، در قالب شعر سپید، گوشههایی از رنجهای دوران دفاع مقدس را به تصویر میکشد و با زبانی ساده، مفهوم جنگ تحمیلی را به زیبایی روایت میکند. «محبی راد» که پدرش در جنگ شهید شده، قهرمان شعرهای خود را از بین همسران شهدا، جانبازان و فرزندان شهدا انتخاب کرده است.
او این مجموعه شعر را به مادرش تقدیم کرده و در مقدمه کتاب نوشته است: «یکی بود یکی نبود و این نبود شعر شد. شعر از نبود کسانی، آرزوهایی و روزگاری ست که نبود و کلاغی که همیشه زودتر از من، به خانه رسید. شعر تاریخ روح و عاطفه من است، تاریخی بدون خط خوردگی، مچاله شدن. شعر، ماه است و خواستگاه بلندی، که پلنگی در من به آن رسید و این مرا بس، که همیشه به جهانم از پنجره ای نگاه می کنم که پله ها برای رسیدن به آن نفس کم می آورند. این کتاب طوفانی ست که ریزگردهای بلند شده از پشت پای آرامش را با خود آورده است، هر آنکه چشم دل ندارد، پنجره اش را ببندد.»
طرح روی جلد کتاب در نگاه نخست، طرحی کودکانه به نظر میرسد؛ کودکی بین پدر و مادر خود قرار گرفته و به جای تصویر پدر، پلاک شهید کشیده شده است. این طرح زیبا پس از خواندن کتاب، مفهوم برخی از اشعار را با تصویر روایت میکند؛ شاعری که در کودکی از جنگ زخم خورده و امروز اگرچه بزرگ اما هنوز در کودکی و روزهای سخت آن جا مانده است.
برای آشنایی با حال و هوای شاعر در این اشعار، چند شعر کوتاه از این مجموعه را میخوانیم:
«کور هم که باشند
به خط بریل نوشته اند
روی دیوارهای خرمشهر
متن فریاد ما را
گلوله ها»
**
«جنگ خیلی بی نظم بود
هر سربازی که در قبر چیدیم
چند تکه اش
کم بود»
**
«دست بسته به وطن آوردند
غواصانی را که
زیرآبی رفته بودند
بهشت»
فصل اول:
فصل دوم:
فصل سوم: