يکشنبه, ۰۷ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۱۵
برادر شهید «محمدتقی افضلی» نقل می‌کند: «مهربان، سخاوتمند و دست‌گیر نیازمندان بود. در برق‌کشی منازل مردم، اگر احساس می‌کرد که کسانی وضعیت مالی خوبی ندارند، خیلی مراعات می‌کرد و از آنانی که تهی‌دست بودند، دستمزد بسیار کمی می‌گرفت»

به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید محمدتقی افضلی» سوم مهرماه ۱۳۳۹ در روستای دشتبو از توابع شهرستان دامغان به دنیا آمد. پدرش علی‌اصغر نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان بسیجی به جبهه اعزام شد. هجدهم آبان ۱۳۶۱ با سمت نیروی اورژانس صحرایی بر اثر اصابت گلوله به گردن به شهادت رسید. پیکر وی را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.

«محمدتقی» دستگیر نیازمندان بود

طواف امام رضا

پیکرش را اشتباهی به مشهد بردند. وقتی دور حرم طواف می‌دادند، چند نفر از تویه درواری‌ها آنجا بودند. تصادفاً روپوش شهید را کنار می‌زنند و چهره‌اش را می‌بینند و می‌فهمند که این جنازه همشهری خودشان است. به آن‌ها می‌گویند صبر کنید، این جنازه را گمنام دفن نکنید. صورتش خاکی بود. خاک روی صورتش را پاک می‌کنند و مطمئن می‌شوند محمدتقی افضلی است و جنازه را به دامغان انتقال می‌دهند.

(به نقل از خواهر شهید)

دستگیر نیازمندان بود

محمدتقی، مهربان، سخاوتمند و دست‌گیر نیازمندان بود. در برق‌کشی منازل مردم، اگر احساس می‌کرد که کسانی وضعیت مالی خوبی ندارند، خیلی مراعات می‌کرد و از آنانی که تهی‌دست بودند، دستمزد بسیار کمی می‌گرفت.

(به نقل از برادر شهید)

من باید به خط مقدم بروم

محمدتقی پس از دوران تحصیل به عنوان یک جهادگر برق منطقه روستای دهخدا و سرتنگه و بعد از آن در دامغان، مشغول خدمت بود. به عضویت بسیج درآمد و از آنجا به جبهه حق اعزام شد.

در بیمارستان اهواز در قسمت فنی برق بیمارستان انجام وظیفه می‌کرد، اما طاقت نیاورد و یک روز یکی از هم‌رزمان خود را جایگزین کرد و گفت: «من باید به خط مقدم بروم.» سوار بر آمبولانس شد تا در خط مقدم خدمتی شایسته‌تر و سخت‌تر را به انجام رساند. هیچ‌کس هم نتوانست مانع رفتن او شود. آمبولانس در مسیر رفتن بود که مورد اصابت خمپاره قرار گرفت.

محمدتقی به هر وضعی بود از ماشین پیاده شد و در حال حرکت بود که تک‌تیراندازان دشمن به طرفش شلیک کردند. تیر به شاهرگ گردن محمدتقی اصابت می‌کند و با این حال مسافتی از مسیر را طی می‌کند.

خون زیادی از بدنش رفته بود و کسی نبود که او را نجات دهد. سرانجام جان شیرینش را تقدیم عشق کرد.

(به نقل از برادر شهید)

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده