شهید غلامرضا دانش؛ یکی از 72 یار مظلوم امام(ره)
نوید شاهد: شهید دکتر «غلامرضا دانش آشتیانی» فرزند «ابوالفضل»، 6 فروردین 1309 از مادری پاک و در خانوادهای متدین اهل آشتیان در استان مرکزی به دنیا آمد. اولین فرزند خانواده بود که با پیچیدن صدایش در خانه، شوق و شور بسیاری در دل پدر و مادرش به وجود آورد. به دنیا آمدن 4 برادر دیگرش شیرینی زندگی را چندین برابر شد اما دیری نپائید که از دست دادن پدر، شیرینی این خوشبختی را به کامشان تلخ کرد و گرد یتیمی در کودکی به چهرهشان پاشید.
پس از فوت پدر مسئولیت سنگین اداره خانواده به دوش مادر و غلامرضا 11 ساله افتاد. چندین سال پس از فوت پدر، به مادر نمونهاش در اداره زندگی و تربیت برادرانش کمک میکرد و پختگی بسیاری نسبت به سنش داشت. از دوران کودکی احکام و آداب اسلامی را آموخت و به آنها عمل میکرد.
جد بزرگوارشان که از روحانیون بزرگ آشتیان بود، آرزو داشت حداقل یکی از نوههایش در مسلک روحانیت برای اشاعه اسلام تلاش کند. غلامرضا به این آرزو لبیک گفت و پس از گذراندن دوره دوم دبیرستان با توجه به علاقه برای کسب معارف اسلامی و گام نهادن در مسیر خدا، با تشویق پدر بزرگش از نوجوانی زندگی روزمره را رها کرده و برخلاف میل باطنیش که مسئولیت سنگینی نسبت به خانواده داشت؛ مادرش را راضی کرد تا برای ادامه تحصیل در مدرسه علمیه راهی قم شود. مادرش که در فداکاری و عشق به اسلام زنی نمونه بود؛ بار سنگین مسئولیت 4 فرزند دیگر را تنها به دوش کشید تا فرزندش غلامرضا در مسیر خدا پیش برود.
غلامرضا با قلبی آکنده از عشق به اسلام و کسب معارف اسلامی، با نگرانی تنها گذاشتن مادر و 4 برادر کوچکترش، از خدا استمداد گرفت و با عزمی پولادین به تحصیل پرداخت. محیط پاک حوزه علمیه، روحیه پاک و ضمیر روشن او جلای بیشتری بخشید. همیشه وضو داشت و آرامش ناشی از ایمان(سُکینه)، وقار، متانت، روزهداری و... در چهرهاش نمایان بود.
ایشان زندگی بیآلایش و پوشش سادهای داشت. 8 سال تعلیمات روحانی را با تحصیل در حوزه ادامه داد و در این مدت به خانواده سر میزد. در سال 1330 که خانوادهاش از آشتیان به تهران مهاجرت کردند او که مدارجی از دروس حوزه را طی کرده بود نیز به تهران آمد و در کنار مادر و برادرهایش، فعالیت خود را در محیط جدید با مطالعه و ادامه تحصیل ادامه داد. وارد دانشکده الهیات شد. شغل مقدس معلمی را انتخاب کرد و وقت آزادش را صرف تبلیغ اسلام میکرد.
شهید غلامرضا دانش پدر شهید محبوبه دانش، از سال 1330 فعالیتهای سیاسی خود را آغاز کرد و به مبارزه علیه رژیم فاسد پهلوی پرداخت. او با بینش اسلامی خود، همگام با مردم مسلمان و انقلابی ایران علیه رژیم شاه و ارباب انگلیسی او مبارزه میکرد. بارها توسط عوامل رژیم منحوس شاهنشاهی تهدید شد. در دیکتاتوری سیاه پهلوی مانند هر مسلمان آزاده و پیرو اسلام، مبارزه خود را در ابعاد فرهنگی، اسلامی و سیاسی شکل داد و در این راه در زندان قزل قلعه بازداشت شد.
شهید دکتر دانش بسیار نماز شب میخواند. در سختترین مصائب، حتی 17 شهریور 1357 در شهادت دخترش محبوبه کسی اشک او را ندید اما در نیمههای شب اشک میریخت. رابطهاش با خدا بسیار قوی بود و مشکلات فراوان زندگی را با قدرت و صبر اسلامی تحمل میکرد. در اعتقادات اخلاقی و سیاسیاش پایدار و محکم بود و با قرار گرفتن امام(ره) در مقام مرجعیت و رهبری، بدون درنگ در خط ایشان قرارگرفت. بارها و بارها از خصوصیات امام خمینی(ره) که افتخار شاگردی ایشان را داشت برای خانواده صحبت میکرد. مبارزات امام خمینی و تلاش در مسیر خط امام(ره) از سال 1341 حرکت دقیق و سیاسی او را مشخص کرد.
شهید در مدرسه علوی، جعفری اسلامی، قدس و جهان آرا به معلمی و مدیریت پرداخت. در اوج مبارزات مردم مسلمان ایران به رهبری امام(ره) به فعالیتهای اسلامی مبارزاتی خود شتاب بیشتری داد. در طول عمرش بر حقانیت اسلام شهادت داد؛ راه شهدا و صدیقین را پیش گرفت و با شهادت دخترش و خودش به حقانیت راه آنان شهادت داد.
شهید دانش در اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده مردم آشتیان، تفرش، فراهان و خجلستان انتخاب شد. همیشه به فکر مسائل و مشکلات مردم حوزه انتخابیه خود بود و بزرگترین هدفش خدمت با آنها بود.
این شهید والامقام در حزب جمهوری اسلامی ایران شرکت کرد و فعالانه به فعالیت پرداخت و سرانجام 7 تیرماه 1360 به همراه 72 تن از بهترین یاران اسلام، امام(ره) و انقلاب در تروری ناجوانمردانه توسط منافقین در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی ایران قامت شهادت بست و به غایت آمال و آرزوهایش که دیدار پروردگار خویش بود رسید.
به امید پاسداری از آرمان پاکشان که همانا استقرار و استحکام نظام جمهوری اسلامی ایران و در نهایت حکومت اسلامی است.
انتهای پیام/ خ