شهیدی از زنجان که مشعلدار تاریخ شد
نوید شاهد: داستان شهید نسبت به دیگران همچون شمع و شاهد است. شهید شمع وجودش را ایثار کرد و شاهد، هنرنمایی کرد. امروز اگر قلمی در تحریر زندگی آن شمعهای فروزان عالم بشریت به دست گرفته و یادوارهای از آنها در صفحه تاریخ ثبت شود، تذکری است برای آنان که با چشمان خود نظارهگر از خودگذشتگیها بودند و یادگاری است برای نسل آینده، پس باید این صحنههای درخشان تاریخ و یاد مشعلداران آن که شهیدان راه حق هستند زنده نگه داشته شود، وَ الا قلم و بیان ما که اسیر نفس اماره هستیم در مورد کسی که از وجود و هستیاش میگذرد بس مشکل است. نوشتن درباره کسی که نه دانشگاه رفته و نه در مکتبخانه به تعلم نشسته، بلکه برچسب اعتماد راسخش در معرفت وجودش همانند امواج دریا است و آنچنان شیفته مظهر حق شده که به مقام نفس مطمئنه و شهید و شاهد رسیده و در مقام قرب الهی مرزوق است.
یکی از این مشعلداران تاریخ، شهید «زینالعابدین نظری توداری» فرزند «حسنقلی» است که 10 تیر ماه 1336 در خانوادهای مذهبی اهل روستای «تودار» زنجان دیده به جهان گشود.
از همان آغاز کودکی، علاقه بسیاری به فراگیری قرآن داشت. با رسیدن به سن 7 سالگی کتب مذهبی از قبیل کتابهایی شهید مطهری را مطالعه میکرد. در کار کشاورزی به خانوادهاش کمک مینمود. در سال 1353 همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد و در کارگاه تابلوسازی، در میدان انقلاب مشغول به کار شد.
شهید نظری با آغاز دوران شکلگیری انقلاب اسلامی در تمام جریانات انقلاب شرکت میکرد و در به ثمر نشستن انقلاب نقش بسزایی داشت.
ایشان علاقه بسیاری به امام خمینی(ره) داشت. هنگام آمدن امام(ره)، شب از شهرری تا بهشت زهرا(س) پیاده رفته بود و بعد از آمدن امام در تظاهرات دانشگاه تهران و میدان بهارستان حضور داشت.
او پس از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران، با رضایت خانواده عازم جبهه شد. پس از 9 ماه حضور در جبهههای نبرد حق علیه باطل، از ناحیه سر زخمی و در بیمارستان بستری شد. پس از بهبودی به منزل اطلاع داد و دوباره به خط مقدم جبهه رفت. در عملیات آزادسازی بستان شرکت داشت.
این شهید والامقام 23 بهمنماه 1360 در منطقه عملیاتی شوش دانیال به آرزوی دیرینه خود که رسیدن به معبود ازل بود رسید و به فیض شهادت نائل آمد.
امید است رهرو این ستارگان فروزان باشیم.