نامه شهید جوکار«4»
شهيد «اله قلی جوکار» در نامه‌ای خطاب به خانواده می‌نویسد: «امر جنگ مسئله اصلی خودمان قرار بدهيم. مجاهد کسی است که جهاد کند با نفسش در و...» متن کامل نامه چهارم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

4

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «اله قلی جوکار» 24 اردیبهشت سال 1338 در روستای تربل جعفری در 60 کيلومتری شرق شيراز از توابع داريون دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم گذراند. سال 1358 در سپاه پاسداران مشغول خدمت شد و همان سال ازدواج کرد. با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه نبرد شد و سرانجام 15 آذر سال 1365 در عمليات کربلای 4 منطقه خرمشهر با اصابت خمپاره آسمانی شد. پيکر این شهید بزرگوار در گلزار شهدای شیراز به خاک سپرده شد.

متن نامه: مجاهد کسی است که با نفسش جهاد کند

بسمه تعالی با سلام درود به مهدی موعود و نايب بر حقش امام خمينی و سلام به تمامی رزمندگان که با جان فشانی‌ها و ايثارگری‌ها در برابر دشمن ايستادگی می‌کنند و سلام درود به تمامی شهيدان اسلام و انقلاب اسلامی و جنگ تحميلی.

سلام پدرم و مادرم و همسرم و برادران. پس از عرض سلام و سلامتی شما را از درگاه ايزدمتعال خواستارم و اميدوارم که هميشه خوشحال خندان باشيد و هيچ ناراحتی نداشته باشيد. باری اگر از حال اينجانب علی جوکار خواسته باشيد الحمدالله سلامتی برقرار است که يکی از نعمت‌های خداوند است و هيچ ناراحتی ندارم.

نامه‌ی پر محبت شما در تاريخ 2 آبان سال 1362 به‌دستم رسيد خوشحال شدم. من هنوز موفق نشدم تلفن بزنم از طرف من نگران نباشيد من حالم خوب است و هيچ ناراحتی ندارم و مأموريت به تمام رسيده ولی چند روز ديگر می‌مانم. اگر عمری باشد بماند بعد به مرخصی می‌آيم.


برايم بنويسيد در چه حالی هستيد. خانواده قمر برايم بنويسيد که آيا با ماندن من در جبهه موافق است يا نه برايم بنويسيد و همچنين مادرم آيا راضی است من در جبهه بمانم آن را برايم بنويسيد. من دلم برای جبهه پر کشيده، نمی‌شود از جبهه دور شوم. والله اگر مجرد بودم اصلاً بر نمی‌گشتم وضع خيلی از جبهه‌ها خوب است؛ فعلاً درجبهه‌ی ما خبری از عمليات نيست ولی فعلاً به راننده خيلی احتياج است و همچنين رزمنده. وظيفه‌ی ما است که بمانيم و اميدوارم که شما هم ناراحت نباشيد. برايم بنويسيد موافق هستيد که برای سه ماه ديگر تجديد کنم من که خيلی دلم می‌خواهد بمانم.

سلام تمامی بستگان دوستان را می‌رسانم سلام همسايگان را می‌رسانم. سلام علی ضامن را می‌رسانم و بگوييد که من يک روز بعد از اينکه به شيراز بروی به آشپزخانه آمدم هم کار داشتيم و هم احوالی از شما بگيرم و گفتند مثل ديروز رفته بگو مگر قرار نشد که روز اول برج به لشکر بيايی من از خط آمدم به لشکر هر چه گشتم نديدمت.


لا اله الا الله باز هم اين نامرد صدام دستش به روی مردم مسجد سليمان و بمباران باز شد و چندين از خانواده‌های هموطنان ما را را خراب کرد هم‌اکنون که اين نامه آخر را می‌نويسم ساعت 8 شب روز چهارشنبه است و راديو اعلام کرد که صدام با موشک باز دو شهر را زد واقعاً خيلی ناراحت کننده است خداوند به بازماندگان شهدا صبر عنايت کند. خداحافظ خداحافظ به اميد ديدار به اميد زيارت کربلا.

امر جنگ مسئله اصلی خودمان قرار بدهيم. مجاهد کسی است که جهاد کند با نفسش در طاعت و عبادت خداوند عزوجل. 4آبان سال 1362 روز چهارشنبه ساعت 8 شب در مقر تاکتيکی 106 واقع در پاسگاه نفت عراق من اله توفيق. والسلام.

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده