مروری بر وصیت‌نامه شهید «فرهاد یوسفی سید شکری»؛
شهید «فرهاد یوسفی سید شکری» در بخشی از وصیت‌نامه خود آورده است: نخوردم ای دوست از تو می‌خواهم که بر ایمان خود همانند کوه استوار باشی و زجرهایی که من می‌کشم درک کنی هر چند می‌دانم که اثری ندارد اما من احساس آرامش می‌کنم زیرا می‌دانم که درک می‌کنید ای مادر گریه بر حال من نکن که تاثیری بر جان من ندارد.

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، «فرهاد يوسفي سيدشكري»، 26 ارديبهشت 1348 در شهرستان كرمانشاه به دنيا آمد. پدرش جعفر و مادرش نازار بانو نام داشت. تا پايان دوره ابتدايي درس خواند. از ســوی بسيج در جبهه حضور يافت. 26 اسفند 1366در پاوه توسط نيروهای عراقی بر اثر اصابت تركش به پا، شهيد شد. پيكر شهید والامقام در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.

ای دوست از تو می خواهم که بر ایمان خود همانند کوه استوار باشی

وصیت نامه

خداوندا تو می دانی و شاهد بودی که تمام توان خود را در خدمت به خانواده ام و دوست خوبم به کار برده ام.

 خداوندا از تو می خواهم که اگر در خدمات من به خانواده ام نادانی دیدی به بزرگی خودت مرا ببخش.

 خداوندا به تمام پیامبران و امامان و به خصوص امام حسین (ع) سالار شهیدان سایه پر مهر و برکت امام خمینی را بر خانواده ام کم مگردان.

 ای مادر از تو می خواهم برای اولین بار و آخرین بار باد ملایمی که بوی محبت را داشته باشد به مشام من برسانی.

 ای آسمان از تو می خواهم که دیگر توان گریه کردن ندارم تو به حال من گریه کن که من هم از تو سپاس گذار باشم.

 ای خاک از تو می خواهم که احساس مرا درک کنی از تو تقاضای خاکی دارم که بوی خوبی بدهد زیرا من در طول عمر به محبت بد نخوردم ای دوست از تو می خواهم که بر ایمان خود همانند کوه استوار باشی و زجرهایی که من می کشم درک کنی هر چند
 می دانم که اثری ندارد اما من احساس آرامش می کنم زیرا می دانم که درک می کنید ای مادر گریه بر حال من نکن که تاثیری بر جان من ندارد.

ببوسم دستت ای مادر که پروردی مرا آزاد، بیا بابا تماشا کن که فرزندت شده داماد به حجله می روم ولی زخمی به تن دارم، به جای رخت دامادی لباس خون به تن دارم.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده