برگی از خاطرات دفاع مقدس؛
«در جزیره عراق آب یکی از رود‌های نزدیک واقع در خاک عراق را به سمت سنگر‌های ما هدایت کرده بود و ازدیاد آب به‌حدی بود که روزانه حدود سیزده سانتی‌متر آب بالا می‌آمد و بعضی سنگر‌ها را خراب می‌کرد. نیرو‌هایی که سنگر آن‌ها خراب می‌شد بدون جا می‌ماندند ...» ادامه این خاطره را از زبان رزمنده دفاع مقدس «بهرام ایراندوست» در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

جزیره مواج!

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، رزمنده دفاع مقدس بهرام ایراندوست، متولد ۱۳۳۰ در احمدآباد دشتابی از توابع شهرستان بوئین‌زهرا به دنیا آمد. از سال ۱۳۵۳ در اداره تعاون مشغول به کار شده و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با ادغام این اداره در جهاد کشاورزی مدال جهادگری را برسینه آویخت و تا سال ۱۳۸۱ در این نهاد مقدس منشا خدمات و فعالیت‌های ارزنده‌ای بوده است.
ایشان سال ۱۳۵۴ ازدواج کرد و دو فرزند دختر و پسر از خود به یادگار گذاشته است، ایشان با آغاز جنگ تحمیلی حضورش را در جبهه‌ها ضروری دانست و براساس پیگیری‌های مستمری که داشته در مناطق جنگی حضور یافته است. وی طی ۲۶ ماه به دفعات در جبهه‌های جنوب و غرب کشور در مسئولیت‌های مختلف نظامی و تدارکاتی فعالیت داشته است.

جزیره مواج!

رزمنده دفاع مقدس بهرام ایراندوست روایت می‌کند: در انرژی اتمی نیرو‌ها مجدداً سازماندهی شدند و پس از گذراندن یک دوره آموزشی کوتاه مدت در حوالی مقر، برای رسیدن به آمادگی لازم جهت اعزام به جزیره آماده شدیم. در جزیره عراق آب یکی از رود‌های نزدیک واقع در خاک عراق را به سمت سنگر‌های ما هدایت کرده بود و ازدیاد آب به‌حدی بود که روزانه حدود سیزده سانتی‌متر آب بالا می‌آمد و بعضی سنگر‌ها را خراب می‌کرد.

نیرو‌هایی که سنگر آن‌ها خراب می‌شد بدون جا می‌ماندند و تا شب که امکان تحرک و تردد مهیا می‌شد در گوشه و کنار و سنگر‌های مجاور موضع می‌گرفتند و هنگام شب با استفاده از گونی‌های کنفی و تراورس چوب‌های زیر زیر ریل راه‌آهن و از این قبیل وسایل سنگر‌ها را دوباره برپا می‌کردند و بر روی تراورس‌ها دو ردیف گونی خاک قرار می‌گرفت که با بالا آمدن بیشتر آب به تعداد گونی‌ها اضافه می‌شد.

زندگی در جزیره با بالا آمدن روزانه آب، سخت‌تر شده بود و، چون نیرو‌هایی که در سنگر بودند یکباره با هجوم آب روبرو می‌شدند و در یک لحظه سنگرشان ویران می‌شد و گونی‌ها و روی سر و کله رزمندگان می‌افتاد. جزیره نیز مواج شده و آبش مدام در تلاطم بود.

از طرفی آزار و اذیت موش‌ها و دیگر حیوانات موذی هم زیادتر شده بود، زیرا با وضعیت موجود امکان زاد و ولد و فضای بیشتری برای آن‌ها مهیا می‌شد. البته این را هم بگویم که تمام این سختی‌ها در روحیه رزمندگان کمترین تاثیر را نداشت و بیان این‌ها صرفاً جهت آگاهی کسانی که از این وضعیت بی‌اطلاع هستند، بود.

منبع: کتاب موج انفجار (دفاع مقدس در خاطرات رزمنده جهادگر بهرام ایراندوست)

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده