ما در رسیدن به هدف الهی دنبالهرو راه شهیدانیم
نوید شاهد: شهید «سیدمحمد میرکمالی» فرزند «سیدکمال»، 15 تیر ماه 1345 در بهشهرِ مازندران دیده به جهان گشود. این شهید والامقام 27 شهریور 1362 در منطقه عملیاتی سردشت به فیض شهادت نائل آمد. بخشهایی از وصیتنامه شهید را به بهانه سالگردش میخوانیم.
بسم رب الشهداء و الصدیقین
بسم الله الرحمن الرحیم
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل لحیاء عند ربهم یرزقون فرحین بما اتیهم الله من فضله و یستبشرون با الذین لم یلحقوبهم من خلفهم الا خوف علیهم و لا هم یحزنون(سوره آل عمران آیه 169 ـ 170)
مپندارید کسانی که در راه خدا کشته شدند مردگانند بلکه زنده به حیات ابدی شدند و در نزد پروردگارشان روزی میخورند و آنان به فضل رحمتی که از خدا نصیبشان گردیده شادمانند و به آن مؤمنان که هنوز به آنها نپیوستهاند بعداً در پی آنها به راه آخرت خواهند شتافت، مژده دهند که از مردن هیچ نترسند و از فوت متاع دنیا هیچ غم مخورند.
من بنده حقیر، ضعیف و ناتوان در درگاه خداوند، کوچکتر از آنم که برای پدر و مادرم و امت حزبالله وصیتی بکنم و چند چیز را لازم به تذکر دیدم که بیان میکنم.
دوباره با نام خدای شهیدان و درستکاران سخنم را آغاز میکنم
پدر و مادرم، بستگانم و برادرانم و خواهرانم، و ای کسانی که با من آشنایی دارید! همانطور که در کلام الله مجید، کتاب آسمانی ما مسلمانان آمده است که شهیدان زنده هستند و در نزد خداوند روزی میخورند و آنهایی که به درجه شهادت نائل شوند شادمانند، و باز اشاره میکند که مؤمنان در پی آنان میافتند و به سوی آخرت میروند.
ما ادامه دهنده راه شهیدانیم
بلی ما همه ادامه دهندگان راه شهیدانمان میباشیم. شهید فرجیزاده در سخنی که گفته بود من هر موقع به شهیدان مینگرم احساس میکنم وظیفهای بس سنگین بر دوشم است، بله این چنین است. ما و شهید فرجیزاده هم دنبالهرو راه شهیدان هستیم، 72 تن شهدای کربلا تا 72 تن شهدای 7 تیر و شهدای جنگ تحمیلی که جان خود را فدای اسلام کردند، ما هم ادامه میدهیم تا به هدف الهی خود برسیم و از اینکه کالا و پست و مقامی به دست ما نرسد افسوس و غصه نمیخوریم؛ چون پروردگارمان مژده و بشارت داده است که غم مخورید و ترس و واهمه به خود راه ندهید.
آیا کلامی از این زیباتر مییابید؟ آیا کسی بهتر از خدا مییابید که این چنین حقیقت را بگوید؟
اگر منافقین را خوشحال کنید خون من را زیر پا گذاشتهاید
پس ای بستگانم! غم و اندوه نخورید که چون من اگر در راه خدا شهید شدم شادمان هستم و شما هم شادمان باشید و راه مرا ادامه دهید. از شما عاجزانه درخواست میکنم که اگر شربت شهادت نصیب من شد، دوست دارم که گریه نکنید چون منافقین و طاغوتیان خوشحال میشوند. اگر آنها را خوشحال کنید خون مرا زیر پا گذاشتهاید.
موضوع دیگر اینکه امام را تنها نگذارید و همیشه اگر میخواهید رستگار باشید با امام باشید تا در ظلمت و تاریکی و جهل و نادانی نیافتید و بدانید که همیشه غالب هستید، دوست بدارید یاران امام را همانطور که امام خمینی را دوست دارید.
هدفم از جبهه رفتن پاسخ به ندای حسین زمان است
هدف از جبهه رفتن من پاسخ به ندای «هل من ناصر ینصرنی» حسین زمان است که او را تنها نگذارید. من میروم، اگر شهید شدم به فرموده خداوند شادمانم و اگر فتح و پیروزی برای شما به ارمغان آوردم باز هم خوشحال هستم. باید این را هم بگویم که تن، روان، جسم و پوستم متعلق به خدا است و او روزی میگیرد و بهتر است که در راه اسلام بگیرد.
انشاءالله بتوانیم کربلا و بعد از آن قدس را آزاد کنیم.
دعای همه شهیدان: خدایا! خدایا! تو را به جان مهدی(عجلالله) تا انقلاب مهدی(عجلالله) خمینی را نگهدار.
وصیتنامه سیدمحمد میرکمالی
1361/9/17