آثاری که از «منیرالسادات موسوی» در غرفه «نشر شاهد» میبینید
به گزارش نوید شاهد، «منیرالسادات موسوی» با کتابهای «قطعه شورانگیز» و «نشانی یک فصل را بگو» که از سوی «نشر شاهد» منتشر شده است، در سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب حضور دارد.
کتاب «قطعه شورانگیز»
کتاب «قطعه شورانگیز» را «نشر شاهد» در قالب مجموعه داستان در سال 1400 روانه بازار نشر کرده است.
این مجموعه داستان در فضای مبارزات سیاسی مردم با رژیم شاهنشاهی دنبال می شود. نویسنده در جایگاه راوی اول شخص نشسته و داستانها را از زاویه نگاه خود برای مخاطبش بازگو میکند.
در بخشی از «سخن ناشر» این کتاب آمده است: «حضور در کوران مبارزه، زیستن در توفان پرتلاطمی از رویدادهای خطیر و خوفناک و تنفس در هنگامههای توامان پیکار و گریز و دوره های دشوار زندان و تبعید، همه و همه اذهان بیدار این مبارزان را به منابع ارزندهای از خاطرات شگفتانگیز و تجارب عبرت آموز بدل ساخته است؛ آن چنان که شرح خاطرات این انسانهای یگانه در قالب ادبیات داستانی؛ رمان، داستان بلند، داستان کوتاه میتواند مخاطبان و علاقهمندان بسیاری را به خود جذب کند و به آثاری نغز و تاثیرگذار بدل شود.»
داستان کوتاه «قطعه شورانگیز» که عنوان کتاب نیز از آن برداشت شده است، روایتی داستانی از مبارزان دانشجو است؛ داستان دانشجویان انقلابی و مصممی که در میانه راه جوانی و مبارزات سیاسی، طعم «عشق» را تجربه میکنند.
شخصیت دختر این داستان که ماجرا را روایت میکند، به شخصیت «حسین شفقت» دلباخته است. در بخشی از متن این داستان میخوانیم: «به حیاط مرکزی میرسم. دایرههایی شکل گرفته مانند دریاچهای که با هر تکه سنگ که درونش میاندازند، آب دریاچه موج بر میدارد و دایره ها بزرگ تر می شوند! دخترها با روسری. چادر. با موهای دمب اسبی. با موهای کوتاه و بلند. پسرها با ریش های سیاه. با سبیل های پر و بلند. با صورت های اصلاح شده. با موهای بلند و بعضی کوتاه اما همه با کفش های کتانی! همه را نگاه می کنم اما او نیست! نکند دیگر هیچ وقت نباشد؟ شاید هرگز هم نبوده؟ دایرهها پر میشوند. آن قدر پر که نمی توانم بشمارمشان. چشمم هنوز به دنبال اوست. پارچه نوشته ای بالا می رود. در وسط دایره دختری با چادر مشکی و صورت پوشیده یک طرفش را گرفته است و پسری بلندقد که عینک تیره دارد و کله نخی اش را تا روی ابرو کشیده طرف دیگرش را. نوشته ها را می خوانم: «ماخواستار آزادی دانشجویان در بند ساواک هستیم. ما خواستار بازگشت دانشجویان زندانی و اخراجی به کلاس درس هستیم. تا آزادی محمد شریفی، حسین شفقت، عباس رفعت و رضا مهدوی، اعتصاب و تحریم کلاس ها ادامه دارد...»
نویسنده در این داستان کوشیده است با توصیف خوب و به جایی که از نمادهای دوران انقلاب اسلامی ارایه داده است، مخاطب را با خود به سالهای وقوع انقلاب ببرد و گوشه ای از اضطراب و دغدغه های خانواده های دانشجویان انقلابی را ترسیم کند.
سوسن، برفهای ناآرام، قبل از آخرین نماز صبح، کریسمس مبارک، شهره، عروس سیاهپوش، مردی با پیراهن سفید، یک اقتضای احمقانه نبود، تلخ تر از انتظار، آغوش امن، دوستش داشتم، گلهای شب بو، انگشت روی ماشه، یک شبه عاشق نمیشوند و ارغوانها روی دستها، عنوان دیگر داستان های کوتاه این مجموعه داستان است.
نشر شاهد کتاب «قطعه شورانگیز» را با شمارگان یک هزار و 100 نسخه، قطع رقعی و 219 صفحه روانه بازار نشر کرده است.
کتاب «نشانی یک فصل را بگو»
کتاب «نشانی یک فصل را بگو» را «نشر شاهد» در سال 1400 روانه بازار نشر کرده است.
«نشان یک فصل را بگو»، عنوان یکی از فصلهای کتاب است که مربوط به خاطرات همسر یک خلبان میشود که تقریبا یک ماه بعد از ازدواجشان، همسرش در یک عملیات مفقود شده و او از آن موقع تاکنون، مادام منتظر و بیقرار است زیرا قرار بوده وقتی همسرش از مأموریت بازمیگردد، با او تماس بگیرد و یک نشانه به او بدهد و هنوز منتظر این نشانه است.
کتاب «نشانی یک فصل را بگو» به فصلهای «چرا آمدی، اینجا پر از سرباز است»، «بوی گیلاس»، «در ایستگاه اندیمشک»، «ریحانه»، «خانه من همینجاست»، «تردید در انتهای روز»، «عشق را با مرگ جاودانه کن»، «بگو من برایت مهم هستم»، «حور و آتش»، «شب گرگ»، «حلقه نقرهای»، «نشانی یک فصل را بگو»، «رقص پرستوها»، «میدانی چند سالهام»، «آرمان گریه میکند» و «یلدا با قایق» تقسیم شده است.
نویسنده در ابتدای فصل «رقص پرستوها» از این کتاب آورده است: نشستهایم روی نیمکتی که برگهای بید مجنون در باد تاب میخورند و صورتم را انگار نوازش میکنند.شنیدم درخت بید را وقتی تو به دنیا آمده بودی کاشتند! من و تو همسال و همسایه بودیم و دوران کودکی و بزرگ شدن بید مجنون را یادم هست. هرم گرما شکسته است هوا دارد خاکستری میشود. مامان جان باغچهها را آب داده؛ بوی علفهای آب خورده، پیچیده در فضا، علفها و هرز برگهای باغ چقدر زیاد شدهاند...
«نشانی یک فصل را بگو» در 209 صفحه و شمارگان هزار و صد نسخه روانه بازار کتاب شده است.
سیسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با شعار «با کتاب سلامتیم» از بیستو یکم تا سیویکم اردیبهشت در مصلی تهران برگزار میشود. غرفه نشر شاهد در شبستان مصلی امام خمینی (ره)، راهرو 22، غرفه 32 قرار دارد.
همچنین علاقهمندان میتوانند از طریق فضای مجازی نیز از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بازدید و آثار نشر شاهد را خریداری کنند.