سکوت و کظم غیظت، زهر دشمن را دو چندان کرد
به گزارش نوید شاهد: همزمان با سالروز شهادت امام موسی کاظم علیه السلام، سرودههایی از علیاکبر لطیفیان و مرضیه عاطفی از شاعران آئینی از را در باره مقام حضرت باب الحوائج (ع) میخوانیم.
بر روی لب هایت به جز یا ربنا نیست
غیر از خدا، غیر از خدا، غیر از خدا نیست
زنجیرها راه گلویت را گرفتند
در این نفس بالا که میآید صدا نیست
چیزی نمانده از تمام پیکر تو
انگار که یک پوستی بر استخوانی است
زخم گلوی تو پذیرفته است، اما
زخم دهانت کار این زنجیرها نیست
این ایستادن با زمین خوردن مساوی است
از چه تقلا میکنی؟ این پا که پا نیست
اصلا رها کن این پلید بد دهان را
از چه توقع میکنی وقتی حیا نیست
نامرد! زندان بان! در این زندان تاریک
اینکه کنارش میزنی با پا عبا نیست
این تخته در که شده تابوت حالا
بهتر نباشد بدتر از آن بوریا نیست.
اما تو را با نیزهها بالا نبردند
پس هیچ روزی مثل روز کربلا نیست
مرضیه عاطفی نیز در رثای امام کاظم علیه السلام، چنین سروده است:
تو را بردند نامردان؛ از این زندان به آن زندان
شدی با خون دل مهمان؛ از این زندان به آن زندان
شنیدم در غل و زنجیر با توهین ِ پی در پی
تو را انداخت زندانبان از این زندان به آن زندان
مناجاتت دو چندان شد! پس از هر سجده ات میرفت
صدای جذبه قرآن؛ از این زندان به آن زندان
به جای آه و نفرین ذکر میگفتی و جاری شد
دعای بارش باران؛ از این زندان به آن زندان
عبایت را کشیدند و امان از هتک حرمتها
شدی حیران و سرگردان؛ از این زندان به آن زندان
سرِ افطار خوردی تازیانههای محکم را
به جای آب و قدری نان؛ از این زندان به آن زندان
به دست سندی بن شاهِک ملعون زمین خوردی
بمیرم! با تنی لرزان؛ از این زندان به آن زندان
سکوت و کظم غیظت، زهر دشمن را دو چندان کرد
چه مظلومانه دادی جان؛ از این زندان به آن زندان
به یاد جد لب تشنه گلویت سوخت و خواندی
چه روضه با لب عطشان؛ از این زندان به آن زندان