سه‌شنبه, ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۰۰
کتاب «همافر» نوشته «مهدی نوروزی» است که بخش کوچکی از فعالیت‌های انقلابی افرادیست که در سطوح مختلف ارتش «نیروی زمینی، نیروی هوایی و نیروی دریایی» فعالیت داشته‌اند را روایت می‌کند. خاطره‌ای از این کتاب مربوط به روز بیعت همافران با رهبر انقلاب اسلامی، که روز نیرو هوایی نام‌گذاری شد را می‌خوانیم.

نوید شاهد: خبر بیعت همافران با رهبر انقلاب اسلامی، در آن اوضاع بحرانی کشور، ضربه شدیدی بر پیکره‌ سست و لرزان رژیم شاهنشاهی بود. ستاد بزرگ ارتشتاران در اعلامیه‌ای، عکس درج شده در روزنامه‌ کیهان را غیر واقعی و جعلی خواند: «در صفحه یکم روزنامه‌ کیهان مورخه پنجشنبه 19 بهمن 1357 عکس بزرگ مونتاژ شده و غیر واقعی تحت عنوان، امروز هزاران نظامی رژه رفتند، چاپ شده است که غیر واقعی بودن آن برای هرکس که به اصول اولیه‌ عکاسی و مونتاژ آشنایی داشته و به مقاصد شوم تفرقه اندازان و آنهایی که می‌خواهند در صفوف به هم پیوسته و مستحکم ارتش رخنه نموده و این راه به آمال و آرزوهای خود برسند کاملا آشکار است. ستاد بزرگ ارتشتاران با جلب توجه هم‌میهنان عزیز، اینگونه اعمال ناجوانمردانه دست اندرکاران را به اتهام جعل و نشر اکاذیب به منظور تحریک و اهانت به مقام ارتش که مبرا از دخالت در امور سیاسی است برابر مقررات قانون دادرسی و کیفر ارتش تحت تعقیب قرار خواهد داد.»

همافر

 

این اعلامیه در بخش‌‌های مختلف خبری رادیو و تلویزیون چندین بار پخش شد و شاپور بختیار هم در مصاحبه‌ای اظهار داشت:« با مونتاژ بچگانه‌ عکس، رژه نظامی ترتیب داده‌اند!»

یاد اتفاقات چند ماه پیش کشور در دوران دولت نظامی ارتشبد ازهاری افتادم. آقای ازهاری تظاهرات مردم و شعارهای آنها را صداهای پخش شده از ضبط صوت‌ها می‌خواند. نورهایی که به گمان او شب‌ها توسط افرادی به وسیله ضبط صوت‌های متعدد در محله‌های مختلف تهران پخش می‌شد! مردم انقلابی در آن موقع در پاسخ به اتهامات ارتشبد، در راهپیمایی‌ها و تظاهرات خود شعار می‌دادند: «ژنرال چهار ستاره، ارتشبد بیچاره، بازم بگو نواره، نوار که پا نداره!» حالا هم شاپور بختیار، عاجز از اقدامی موثر در جلوگیری از رشد و گسترش انقلاب اسلامی، عکس بیعت همافران با امام را، مونتاژ بچگانه‌ عکس می‌خواند!

سرانجام زد و خوردها و نبرد خونین مأموران حکومت نظامی با مردم مسلمان انقلابی به جایی رسید که لشکر گارد با کارکنان نیروی هوایی، پیشگامان بیعت با امام، درگیر شدند. شدت درگیری‌ها و زد و خوردها در تهران به حدی بود که روزنامه‌های شنبه و یکشنبه 21 و 22 بهمن از آنها به جنگ تمام عیار تعبیر کردند.

تصاویر روزنامه‌ها نشان می‌دادند مردم تهران به سنگربندی در خیابان‌ها و پشت‌بام مشغول شده و به تصرف مراکز نظامی و کلانتری‌ها اقدام کرده‌اند. با غارت شدن اسلحه خانه‌ها، اغلب انقلابیون، بزرگ و کوچک، پیر و جوان و زن و مرد مسلح شده بودند. به دنبال قدرت گرفتن مردم و شدت یافتن جنگ، تعداد شهدا و مجروحان انقلاب اسلامی و رقم کشته شدگان و زخمی‌های طرف‌های مقابل افزایش یافته بود تا جایی که بیمارستان‌‌ها با کمبود خون مواجه شده بود.

روزنامه‌ها عکس‌های متعددی از نبرد‌های خونین بین واحدهای مسلح، سنگربندی مردم در خیابان‌ها، پشت‌بام‌ها، پیکرهای خونین شهدا و مجروحین در بیمارستان‌ها، آتش سوزی‌های وسیع در قرارگاه‌های پلیس و... را در صفحات اول و داخلی خود چاپ کرده بودند. روزنامه اطلاعات روز 21‍ بهمن در صفحه اول خود عکس شهید روی زمین افتاده‌ای را انداخته و نوشته بود: «همافری که امروز صبح هدف گلوله قرار گرفت.»

همه‌ اخبار و اطلاعات واصله حکایت از آن داشتند کارکنان نیروی هوایی با کمک مردم، لشکر گارد را از محل‌های مختلف تهران عقب رانده و حلقه‌های محاصره‌ آنها را درهم شکسته‌اند. بالاخره با رهبری حکیمانه و مدبرانه‌ حضرت امام، کارکنان نیروی هوایی با حمایت گسترده‌ مردم بر مدافعان نظام شاهنشاهی پیروز شدند. سنگرهای رژیم وابسته یکی پس از دیگری به تصرف ملت مسلمان انقلابی درآمدند. در نهایت انقلاب شکوهمند اسلامی پس از دادن هزاران شهید و مجروح به پیروزی رسید و شعار مردم «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» تحقق پیداکرد.

در آن لحظات پرشور و نشاط، صحنه‌های شورانگیز و الهام بخش و اسلامی، یادِ تلاش‌های خستگی ناپذیر سال‌ها و ماه‌های گذشته افتادم. چه آرزوهای بلندی داشتیم و چه نقشه‌هایی درسر می‌پروراندیم...

آرزوهایمان برای انتقال اسلحه به جزیره‌ کیش بر آورده شد اما با شدت یافتن مبارزات مردم، سرعت گرفتن گسترش انقلاب و فرار شاه، نقشه‌ ترور شاه محقق نشد. انتقال نارنجک‌ها به داخل پایگاه هوایی مشهد بدون مواجه با مشکلی به خوبی صورت پذیرفت و زمینه خنثی‌سازی هرگونه کودتایی فراهم شد اما با عنایت خداوند متعال، کودتایی بر پا نشد تا با آن مقابله شود. تقدیر الهی بر تدبیر ما چیره گشت و هیچ کدام از ما به آرزوی بزرگمان که شهادت در مسیر انقلاب اسلامی بود نرسیدیم و از آن فوز الهی محروم شدیم. زنده ماندیم تا به زندگی در فضای عطر آلود نظام جمهوری اسلامی را تجربه کنیم و پاسدار دستاوردهای خون پاک شهدایمان باشیم.

به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی، سازماندهی و برنامه‌ریزی سنگین مبارزه با رژیم به پایان رسید و مسئولیت سنگین‌تر حفاظت از نظام نوپای جمهوری اسلامی آغاز شد. با سازماندهی مختصر و تقسیم کار و با کمک همکاران مذهبی مستقر در پایگاه، کمیته‌ای تشکیل داده، علاوه بر پاسداران پایگاه، حفاظت از اغلب جاهای حساس شهرستان مشهد را برعهده گرفتیم.

مردم مسلمان و انقلابی مشهد که نقش مؤثر کارکنان نیروی هوایی را در پیروزی انقلاب اسلامی از رسانه‌های مختلف شنیده بودند، گروه‌گروه به طرف پایگاه‌های هوایی مشهد راهپیمایی کرده و با دادن شعار از آنها سپاسگذاری می‌کردند. در هر تجمعی که جلوی پایگاه تشکیل می‌شد، یکی از اعضای کمیته طی سخنرانی مختصری از آن‌ها تقدیر و تشکر به عمل می‌آورد. چنین حرکت تشکر و تمجید از کارکنان نیروی هوایی تا چندین روز پس از پیروزی انقلاب ادامه داشت.

با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی با سرافرازی و نشاط، کتاب‌ها، جزوه‌ها و نوارهای پنهان در مخفی‌گاه‌ها را بیرون آوردیم و بدون نگرانی از عوامل سازمان ضد اطلاعات و بدون واهمه از حملات ساواک در طاقچه‌ها و قفسه‌های اتاق چیدیم و هَر از گاهی به تماشای لذت‌بخش آن نشستیم؛‌ لذتی خارج از تصور و توصیف!

صدای روح‌بخش تلاوت قرآن و آوای دلنواز اذان از بلندگوهای میدان صبحگاه پخش شد و ما بدون احساس کمترین دلواپسی و با کمال افتخار، وضو گرفتیم و در هر جایی که مناسب بود جانماز پهن کردیم و به نماز ایستادیم. رفته رفته بر تعداد نمازگزاران افزوده شد و نمازهای جماعت برپا کردیم.

قرآن‌های کوچیک و بزرگ روی میزهای کار قرار گرفتند و قفسه‌های اتاق فرماندهان و مدیران با کتاب‌های مذهبی و رساله‌‌ حضرت امام مزین شدند و عکس زیبای رهبر کبیر انقلاب با آن چهره نورانی‌اش، به جای قاب عکس‌های شاه و شهبانو و ولیعهد بالای سر فرماندهان نصب شد.

جعبه‌های شیرینی به دست و با دسته گل راهی منازل شهدا و جانبازان انقلاب شدیم تا این پیروزی بزرگ را به خانواده‌های شریف و فداکار آ‌نها تبریک بگوییم. بر روی نوارهای دسته‌های گل نوشتیم: «پیروزی خون بر شمشیر مبارک باد.» و ما به شکرانه‌ چنین پیروزی شگرف و حیرت‌آوری، بر بالای بام‌ها رفته و تکبیر گفتیم و روزها و هفته‌ها جشن گرفتیم و به یکدیگر تبریک گفتیم. هفته‌ها و ماه‌ها، پوتین به پا و اسلحه به دوش، خواب و استراحت را برخود حرام کردیم تا از انقلاب اسلامیمان پاسداری کنیم، انقلابی که ارزان به دست نیاورده بودیم، انقلابی که از آن عطر شهدای کربلا را اشتشمام می‌کردیم.

انقلاب اسلامی ایران با سرعتی باور نکردنی و به صورت معجزه آسا به پیروزی رسید. پیروزی آنچنان حیرت‌آور و سریع بود که هیچکدام از احزاب، گروه ها و سازمان‌های مدعی مبارزه با رژیم شاهنشاهی نتوانستند نقش خود را در پیروزی مردم برجسته و چشمگیر نشان دهند. همه مجاهدان و مبارزان به نقش بی‌بدیل رهبری انقلاب اعتراف کردند و رهبر انقلاب نیز پیروزی انقلاب را یک عنایت الهی، یک هدیه‌ی غیبی و یک معجزه خدایی تلقی کرد و از مردم خواست آنها نیز چنان تعبیری از انقلاب داشته باشند.

در تداوم پیروزی انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی ، روز نوزده بهمن، روز بیعت همافران با رهبر انقلاب اسلامی، روز «نیروی هوایی» نام گرفت و نام همافر در تاریخ ماندگار شد.  

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده