چهارشنبه, ۰۱ دی ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۱۱
شهید «ناصر جمال بافقی» از شهدای برجسته در زمینه صنعت موشکی بوده که نقش مهمی در پیشرفت و خودکفایی کشورمان داشته است.

از زمانی که در هشت سال دفاع مقدس همراه با تعدادی از مردان توپخانه سپاه پاسداران به سوریه رفت که آموزش‌های لازم در زمینه استفاده از موشک را ببیند گرفته تا پس از آن که مشغول فعالیت بی وقفه برای توانمندسازی کشور در زمینه موشکی بود؛ همه دغدغه‌اش در پیشرفت و خود کفایی برای بی‌نیازی از بیگانگان خلاصه می‌شد. خدمت به انقلاب اسلامی که باعث پیشرفت کشور بشود را وظیفه خود می‌دانست. شهید «ناصر جمال‌ بافقی» را می‌گویم که در حادثه 31 مرداد ماه سال 88 پادگان شهید مدرس به شهادت رسید و جاودانه شد. با «علی جمال ‌بافقی» فرزند ارشد  این شهید والامقام گفت‌و‌گو کرده‌ایم.

شهید «ناصر جمال بافقی»

بیشتر بخوانید: سرباز مطیع ولی فقیه بود 

دغدغه‌اش پیشرفت و خودکفایی کشور بود

فرزند شهید که متولد سال 67 است و لیسانس مکانیک دارد در گفت‌وگو با خبرنگار نوید شاهد با بیان اینکه دغدغه همیشگی‌ پدرش قدرتمند شدن کشور بوده تا در مقابل هیچ کشوری ضعیف نباشیم، اظهار داشت: پدرم در شهر مقدس کربلا به دنیا آمد و حاج «حسین جمال‌ بافقی» پدر بزرگم معمار و آینه‌کار بزرگی بود که بخشی از آینه کاری‌های حرم مطهر امام حسین (ع) هنر دست اوست. بعد از سقوط صدام وقتی دوستان به زیارت کربلا رفتند تعریف کردند که هنوز آینه‌کاری‌ها در حرم باقیست. پدرم و خانواده‌اش توسط صدام از خاک عراق اخراج شدند و به ایران آمدند. پدرم مدرک تحصیلی خود را در مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد و رشته «مدیریت صنعتی» گرفت. اما تحصیلات دانشگاهی نظامی مرتبط با خدمتی که انجام می‌داد هم داشت. او معتقد بود هر کدام از ما نقشی در پیشرفت کشور داریم و باید آن را به درستی ادا کنیم. دغدغه‌اش پیشرفت و خودکفایی کشور بود.

بافقی در ادامه صحبت‌هایش گفت: سه فرزند هستیم، دو پسر و یک دختر. من از همه بزرگ‌ترم و سعی می‌کنم نام پدرم را به نیکی زنده نگه دارم. بیش از 20 سال است که در حوالی میدان شهدا سکونت داریم و دلیل آن هم نزدیکی اینجا به دانشگاه امام حسین (ع) است که پدرم آنجا تدریس می‌کرد.

شهید «ناصر جمال بافقی» نفر اول از سمت راست

شهید، عامل به آموزه‌های دینی بود

فرزند شهید پدرش را عامل به آموزه‌های دینی توصیف کرد و در این باره گفت: از کودکی، پدرم در تربیت فرزندانش هر نکته‌ای را که به آن سفارش می‌کرد، خودش عامل به آن بود. اجازه بدهید مثالی بزنم تا بهتر متوجه منظور من شوید. اگر می‌گفت قرآن بخوانید بارها او را در خانه مشغول قرائت خواندن این کتاب آسمانی دیده بودیم. پدرم قرآن را با صدایی خوش و دلنشین قرائت می‌کرد. علاوه بر اینکه قرائت روزانه قرآن پدرم ترک نمی‌شد و در جلسات قرآنی بسیاری حضور داشت. به دلیل اینکه هر چیز از ما می‌خواست ابتدا خودش به آن عمل می‌کرد همه خواسته‌هایش در وجودمان نهادینه می‌شد.

بافقی تعریف کرد: یکی دیگر از نکاتی که پدرم همیشه به رعایت آن سفارش می‌کرد رعایت «حق‌الناس» بود. حتی از خیابان ورود ممنوع عبور نمی‌کرد تا مبادا مزاحمتی برای کسی ایجاد نکند. یا اینکه همیشه در پمپ بنزین همه چیز را از قبل محیا می‌کرد تا برای پول دادن خودروهای پشت سر معطل نشوند. شهید به نماز اول وقت، صله رحم، حل کردن مشکلات دیگران و پیشقدم شدن برای ازدواج جوانان از اهمیت بسیاری می‌داد.

توجه شهید به صله رحم

فرزند شهید خاطره‌ای از توجه پدرش به صله رحم را این گونه روایت کرد: خانواده مادری من در کاشان و قم سکونت دارند و چند وقت یکبار به دیدار آنها می‌رفتیم. مادرم خاله‌ای در قم دارد که پیرزن سالخورده‌ای است و به تنهایی زندگی می‌کند. شهید اهتمام ویژه‌ای داشت تا همیشه به دیدار خاله مادرم برود که او نیز بسیار خوشحال می‌شد. شهید همیشه می‌خواست تا صله رحم را فراموش نکنیم و این موضوع را بسیار تذکر می‌داد. البته شاد کردن دل دیگران را وظیفه‌ می‌دانست و دیگران را هم به رعایت آن دعوت می‌کرد.

بافقی ادامه داد: یکی دیگر از ویژگی‌های اخلاقی برجسته پدرم توجه ویژه به ازدواج جوانان بود و هر کاری از دستش برمی‌آمد دریغ نمی‌کرد. اگر می‌دید جوانی مجرد مانده از او می‌پرسید که مشکل چیست؟ مالی، خانوادگی یا شغل؟ برای حل مشکل آن جوان که ازدواج کند هر کاری که لازم بود را انجام می‌داد. خوب به خاطر دارم پدرم همراه با یکی از سربازان که مشکل خانوادگی داشت برای خواستگاری به شمال کشور رفته بود و در جلسه خواستگاری شرکت کرده بود.

سفر به شهرهای دیگر برای حل مشکل جوانان

بافقی درباره اینکه پدرش برای حل مشکل دیگران، غریبه و آشنا برایش تفاوتی نداشت، تعریف کرد: کمک به حل مشکل دیگران برای پدرم از همه چیز مهم‌‌‌‌تر بود. کافی بود پدرم خبردار شود کسی گرفتار است تا برای حل مشکل او پیشقدم شود. به یاد دارم از طریق یکی از دوستانش خبردار شده بود، چند جوان که با هم کارگاهی را تاسیس کرده‌اند و کار می‌کنند دچار مشکل شده‌اند. برای حل مشکل آن چند جوان به شهرستان دیگری رفت. البته نظیر این اتفاق را از پدرم زیاد دیده بودم. بارها برای حل مشکلات اینچنینی به شهرهای دیگر مانند یزد، اصفهان و شیراز می‌رفت. برای پدرم غریبه و آشنا تفاوتی نداشت شخصیت پدرم به گونه‌ای بود که از هیچ کمکی به دیگران دریغ نمی‌کرد.

شهید «ناصر جمال بافقی» در هشت سال دفاع مقدس

شهادت، آرزوی قلبی پدرم بود

بافقی شهادت را آرزوی قلبی پدرش دانست و روایت کرد: پدرم یک سال و نیم در پادگان شهید مدرس حضور داشت. 31 مرداد ماه 88 وقتی مشغول جا‌به‌جایی قطعه‌ای در پادگان شهید مدرس بود به دلیل انفجار ماده‌ منفجره در سن 53 سالگی به شهادت رسید. خوب به یاد دارم که آن شب پدرم به خانه نیامد و همه اعضای خانواده نگران بودیم. تا اینکه فردای آن شب یکی از دوستان و همکاران پدرم سراغ من آمد تا به پادگان شهید مدرس برویم. من در طول مسیر فهمیدم که چه اتفاقی افتاده است اما به روی خودم نیاوردم. به پادگان شهید «مدرس» داخل دفتر سردار «امیر علی حاجی‌زاده» فرمانده نیرو هوافضای سپاه پاسداران تعدادی از فرماندهان جمع شده بودند. آنجا خبر شهادت پدرم را شنیدم و در فکر فرو رفتم. حال خوبی نداشتم و صحبت‌ها را می‌شنیدم اما درست متوجه نمی‌شدم. در میان صحبت افراد داخل اتاق ناگهان شنیدم که یکی گفت: کارهای تشییع و تدفین شهید در قطعه شهدا بهشت زهرا (س) انجام شده است.» ناگهان به خودم گفتم که پدرم سال‌ها آرزوی شهادت داشت و روز و شب را با فکر به شهادت می‌گذراند حالا که او به خواسته قلبی‌اش رسیده است من هم نباید ناراحت باشم.

فرزند شهید در ادامه صحبت‌هایش تعریف کرد: مزار پدرم در قطعه 50 بهشت هرا (س) قرار دارد و با شست‌وشوی سنگ مزار دل تنگی‌مان را کم می‌کنیم. گلزار شهدایی که همیشه با پدرم به آنجا می‌رفتیم حالا خانه ابدی پدرم شده است. چند روز پیش در یکی از دیدارهای مقام معظم رهبری دیدم که حدیثی از پیامبر گرامی اسلام (ص) روی پارچه نوشته شده «اشرف الموت قتل الشهاده» یعنی شریفترین مرگ شهادت است. پدرم در وصیت نامه‌اش برای اینکه خدمت شایسته‌ای نداشته از همه حلالیت خواسته بود. این افتادگی و تواضع او برای من درس‌های فراوانی به همراه داشت. شهید خواسته بود هنگام تدفین دعای عهد و زیارت عاشورا برایش خوانده شود که بسیار به آنها علاقه دارد. پدرم در ماه مبارک رمضان وقتی مشغول خدمت بود به شهادت رسیدکه این یعنی عاقبت بخیری.

خاطره آخرین دیدار با پدرم یادش بخیر

فرزند شهید خاطره آخرین دیدار با پدرش را روایت کرد: شهید در روز اول ماه مبارک رمضان به شهادت رسید. تازه از کاشان برگشته بودم که پدرم از من خواست تا جزءخوانی قرآن را روی سی‌دی منتقل کنم. پدرم قصد داشت تا در ایام ماه مبارک رمضان به صوت قرآن گوش بدهد. چند بار که همراه پدرم به محل کارش رفته بودم داخل خودرو و در طول مسیر صوت قرآن، ادعیه، زیارت عاشورا و دعای عهد را می‌شنیدیم. کاری که از من خواسته بود را انجام دادم. وقتی خودرو را تحویل گرفتم دیدم از طریق پخش آن متوجه شدم که یک جزء و نیم روز اول را خوانده بود.

کتاب «ناصر حسین» زندگینامه شهید «ناصر جمال بافقی» است

با توجه به جایگاه علمی و نقش شهید بافقی در صنعت موشکی کشور اما او مهجور مانده است. فرزند شهید در این باره گفت: نسبت به شهید بعد از شهادت کم پرداخته شده و دلیل آن هم محرمانه بودن حوزه‌ای بوده که در آن فعالیت می‌‎کرده است. کتاب «ناصر حسین» نوشته «فائضه غفار حدادی» زندگینامه شهید «ناصر جمال بافقی» را روایت می‌کند. اما به دلیل ملاحضات امنیتی امکان معرفی بیشتر او وجود نداشت و ما هم به همین دلیل در این زمینه ورود نکردیم. پدرم از پیشگامان در زمینه صنعت موشکی بود. البته مکتوبات بسیاری از شهید باقی مانده که به دلیل محرمانه بودن هنوز منتشر نشده است.

وی ادامه داد: کتاب «ناصر حسین» به ابعاد خانوادگی زندگی شهید بافقی توجه دارد. اینطور که من شنیده‌ام قرار است با توجه به بعد نظامی شهید اصلاحیه‌هایی به این کتاب اضافه شود.  

شهید «ناصر جمال بافقی»

خوشحالی‌ام از توانمندی‌های کشور قابل وصف نیست

بافقی احساسش را از توانمندی‌های موشکی کشور توصیف کرد: وقتی می‌بینم کشور در زمینه موشکی به توانمندی رسیده و دیگر به هیچ قدرتی وابسته نیست بسیار خوشحال می‌شوم آنقدر که نمی‌توانم آن را توصیف کنم. به ویژه اینکه پدر من نقش موثری در این توانمندی‌ها ‌داشته است. بعد از شهادت پدرم، در پادگان شهید مدرس دستگاه‌های فراوانی را دیدم که روی آنها نوشته شده بود دستگاه شهید «بافقی» که ابداعی پدرم بود.

بافقی گفت: یکی از ارکان انقلاب اسلامی این بوده که کشور از وابستگی رهایی یابد و دیگر به هیچ قدرتی تکیه نداشته باشد. پدرم در زمینه موشکی ابداعات زیادی داشت. امیدوارم من هم بتوانم راه او را ادامه دهم و نام او را به نیکی زنده نگه دارم.

شهید آدم فنی و خلاقی بود

فرزند شهید بافقی در ادامه صحبت‌هایش گفت: در هشت سال دفاع مقدس همراه با تعدادی از فرماندهان به سوریه می‌رود تا آموزش‌های لازم برای استفاده از موشک را ببینند و همراه با این سلاح نظامی به کشور برگردند. پدرم به زبان عربی مسلط بود. به همین دلیل در سفر به سوریه برای ارتباط گیری با دیگران  و ترجمه آموزش‌های استادان برای فرماندهان ایرانی نقش مهمی داشت. بعد از بازگشت به ایران هم شهید همراه با یکی دیگر از همکاران مسئول آموزش می‌شود تا آنچه فراگرفته‌اند را مکتوب و به دیگران منتقل کنند. در دست نوشته‌های پدرم طراحی‌هایی را دیدم که شهر موشکی زیر زمینی را کشیده بود و امروز یکی از نقاط قوت نظامی کشور به شمار می‌شود.

بافقی گفت: در کودکی هر وقت که با پدرم به پادگان می‌رفتم دیگران خودشان را می‌رساندند و می‌گفتند ما شاگرد پدرت هستیم. شنیدن این جمله باعث می‌شد احساس قدرت و غرور کنم. جزوات آموزشی پدرم توسط استادان دیگر هم تدریس می‌شد. شهید مدتی رئیس دانشکده موشکی دانشگاه امام حسین (ع) بودند و یکی از ویژگی‌های برجسته‌شان این بود که به ایده‌هایی نو که از سوی دانشجویان ارائه می‌دادند بسیار توجه می‌کرد.

شهید «ناصر جمال بافقی» همراه با مردان توپخانه سپاه در سوریه دوران هشت سال دفاع مقدس

نقش مهم مراکز علمی و آموزشی برای معرفی شهید

وی در پایان صحبت‌هایش با تاکید بر اینکه باید یاد و نام شهدا همواره در جامعه زنده بماند، گفت: باید توجه داشته باشیم که گذر زمان باعث فراموش شدن شهدا و ایثارگران نشود. نامگذاری مراکز علمی و آموزشی به نام شهدا نقش مهمی در معرفی آنها به جامعه دارد. علاوه بر اینکه باید در مراکز علمی و آموزشی توجه به سبک زندگی شهدا برای معرفی آنان به نسل جوان در دستور کار باشد.  

بافقی روایت کرد: در روزهای ابتدایی شهادت پدرم یکی از اعضای سازمان حفظ آثار نیروی هوا فضای سپاه پاسداران تعریف کرد با افرادی که نقش برجسته در حوزه موشکی دارند مصاحبه‌ای تحت عنوان «تاریخ شفاهی موشکی» را انجام داده بودند. با پدرم نزدیک به ده جلسه سه چهار ساعته مصاحبه کرده بودند اما شهید هیچ چیز درباره خود نگفته بود و فقط از پیشرفت‌های موشکی کشور صحبت کرده بود. پدرم اهل تعریف از خود نبود و افتادگی خاصی در وجودش موج می‌زد.

خبرنگار: رضا افراسیابی

 

 

 

 

 

 

 



 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده