خداوند ناظر تمام اعمال ماست
به گزارش نوید شاهد، شهید مدافع حرم «علی اصحابی» سی ام آذرماه سال 1355 در خانواده ای مذهبی در مجن به دنیا آمد. پدرش جانباز جنگ تحمیلی بود و او راه پدرش را ادامه داد. نوزدهم آذر سال 1374 در سن نوزده سالگی وارد نیروی هوایی و پس از ده سال خدمت در آنجا وارد نیروی زمینی سپاه شاهرود شد. ایشان بعد از بیست سال خدمت در راه نظام هفدهم آذر ماه 1394در عملیات مستشاری سوریه به دست تکفیری ها به شهادت رسید. همزمان با سالروز شهادت، وصیت نامه این شهید والامقام را میخوانیم.
نام: علی
نام خانوادگي: اصحابی
نام پدر: عبدالحسین
تاريختولد: سیام آذر 1355
محل تولد: بسطام
ارگان اعزامكننده: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
تاريخ شهادت: هفدهم آذر 1394
محل شهادت: سوریه
نحوه شهادت: اصابت پرتابه جنگی
بسم الله الرحمن الرحیم
سـتایش میکنـم خداونـد یکتـا را کـه بـه ایـن حقیـر فرصتـی داد تـا بتوانـم چنـد خطی به یادگار بنویسـم.
خداونـدا، شـکر میکنـم بهخاطـر تمـام نعمتهـای داده و نـداده هـر چنـد کـه نمیتوانـم شکرگزار خوبـی باشـم و شـکر تمـام نعمتهایش را به جـا آورم. با سلام بر پیامبر اسلام حضـرت محمـد(ص) و چهارده معصوم، سلام بر تمامی شـهدا از صدر اسلام تاکنون و سلام بـه روح بـزرگ امـام امـت و رهبر انقلاب حضرت امـام خامنهای در ابتـدا از تمـام کسـانی کـه از اینجانـب بـه نوعـی دلگیـر و ناراحتنـد حلالیـت میطلبم و امیدوارم که مرا حلال کنید و اگر کسـی حقالناسـی بر گـردن اینجانب دارد بـه بزرگواری خودش ببخشاید.
همسـر عزیـزم، از اینکه در چنین شـرایطی شـما را تنها میگـذارم عذر میخواهـم و امیدوارم کـه مادرتـان را خداونـد رحمـت کنـد. همسـرم، اگر در تمـام طول زندگـی که با هم داشـتیم شـما را ناراحـت کـردم و بیاحترامـی کـردم ببخشـید بـه بزرگـواری خـودت و در نبـود من عهـدهدار تمـام مسـائل زندگـی هسـتید و بار سـنگین بر روی دوش شماسـت...
طاها و طاهر عزیـز، هنگامی کـه پـدرت دارد بـه جنـگ بـا کفـار میرود شـما در سـنین کوچکـی هسـتید و مسـائل را به خوبـی درک نمیکنید، وقتـی بـزرگ شـدید بدانید پدر خیلی خیلی شـما را دوسـت داشـت و روزی را بـدون دیـدن شـما نتوانسـتم سـر کنم و شـما باید راه مـا را ادامه دهیـد و مطیع امر رهبری باشید.
و امـا دخترم، فاطمه جان، و داماد عزیزم علی همانطور که اسـم شـما همنام حضـرت علـی(ع) و فاطمه اسـت. زندگی آنها را الگو و سرمشـق زندگـی خودتان قرار دهید و زندگی خوبی داشـته باشید.
پدر و مـادر عزیزم، بـه خدا شـما را خیلـی دوسـت دارم و کوچکترین بیاحترامی به شـما را بیاحترامـی بـه خـودم میپنداشـتم و ناراحـت از رفتـن من نباشید. زیرا من بـرای هدفم و نابـودی داعشـیهایی کـه بـه نام اسلام به جان اسلام افتـادن میروم.
بـرادران و خواهـران عزیـزم، شـما را هـم دوسـت دارم و مرا حلال کنید که کمتر توانسـتم بـه شـما سـر بزنـم و بـه فرزندانتان هر چند که کوچک هسـتند سلام مرا برسـانید و بهشـان بگویید کـه آنهـا را دوسـت داشـتم و در آخر چند کلمـه به دوسـتان و همشهریان عزیزم و همکاران محتـرم عـرض میکنـم کـه همیشـه آرزو داشـتم که سـن و سـالم زمانی باشـد که جنگ و شـهادت وجود داشـته باشـد و همیشـه از اینکه نتوانسـتم در هشت سال جنگ تحمیلی شـرکت کنـم به دلیل سـن و سـال کم حسـرت میخوردم. ولـی امروز خوشـحالم کـه شـرایطی پیـش اومـد که بتوانم مـن هم به نوعی در این جهاد سـهیم باشـم و سفارشـم به شـما این اسـت کـه تمام حرفتان حـرف رهبری، عملتان عمـل رهبری و جانتـان جان رهبری حضـرت امـام خامنـهای باشـد و نه عقبتـر و نه جلوتر حرکـت کنید.
به همه اقشـار جامعه احتـرام بگذاریـد و بـا مـردم بـا متانـت و مهربانـی سـخن بگویید و امر بـه معـروف و نهی از منکـر را به شـیوهای که کسـی از شـما نرنجـد و باعث ناراحتی دیگران نشـود انجـام دهید. در ایـن زمانـه کـه ما زندگی میکنیـم با بصیرت باشـید و راه درسـت را خودتان انتخـاب کنید و تـا یـک نفـر ضـد نفر دیگـری صحبت کرد سـریع مهـر تأییـد نزنید بصیرت داشـته باشـید و آگاه باشـید کـه خداونـد ناظـر تمـام اعمـال ما هم هسـت و در آخر تشـکر میکنـم از همهی دوسـتان، همشـهریان، همـکاران و اهالـی شـهر مجـن و همگیتـان را دوسـت دارم و به خدا میسپارمتان.