شهید دانشجو «احمد حاج بابایی» قبل از عملیات کربلای 5 در وصیت‌نامه‌اش نوشت: «باید اعتراف کنم که نمی‌خواهم امروز از دنیا بروم، امروز برایم زود است؛ خیلی هم دوست دارم بعد از آنکه لذّت مناجات‌ها و نمازها را چشیدم و در این دنیا أَئمّه را به چهره زیارت کردم و مست جمالشان شدم آنگاه هر چه رضای او بود، از دنیا بردم.»

ماجرای اعتراف یک دانشجو!

به گزارش نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران، شهید احمد حاج بابایی، یادگار «علی اکبر» و «فاطمه» هجدهم تیرماه سال 1346 در شهرستان تهران به دنیا آمد. دانشجوی دوره کارشناسی در رشته حقوق قضایی بود و سپس به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. این شهید گرانقدر یازدهم تیرماه سال 1366 در ماووت عراق بر اثر اصابت ترکش به سر به شهادت رسید. مزار وی در بهشت زهرای زادگاهش قرار دارد.

بیشتر بخوانید: وصیت شهید دانشجو: در انجام و شناختِ وظائف مقدّسه، کوشا باشید

شهید دانشجو «احمد حاج بابایی» قبل از عملیات کربلای 5 وصیت‌نامه‌ای نوشته است که به مناسبت روز دانشجو تقدیم مخاطبان می‌شود.

«به نام او جَلَّ شَأنَهُ»

«یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّهً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی»

کمال نفس مطمئنه که در مقام رضا کسب می شود، موجب انفجار حجاب و کشف و افشاء خون خواهد بود، لذاست که تمامی چهارده معصوم علیهم السّلام که رسیدند، همه خونین شدند و آغشته بخون و مویّد این ادعا: إِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاکَ قَتِیلاً است و جمله ی مقابلش که «إلهِی رِضًی بِقَضائِکَ تَسلِیمًا لأمْرِکَ لا مَعبودَ سِواکَ».

پس بدانید بِجَمعه با این مقدمات، معنای جمله شهید همّت را که: کربلا رفتن خون می خواهد! حرف زیاد است و سخن بسیار ولی دم فرو می بندم، مبادا ضایع گردد.

و دیگر؛ وصایا، نامه‌های ماست به دوستان، خصوصا برادرم رضا، پس هر چه بوده جمع کند و آنچه صحیح است و مناسب احوال نشر دهد و اگر او نبود برادر دیگرم مجتبی.

مولای من! طبیب من! بدتر از من در این عالم چه کسی است؟ پست‌تر از من درمیان این عباد مُکرّمت چه کسی است؟ ای بدبخت چه بد مأوائی انتخاب کردی و چه راهی پیش گرفتی هنوز هم از غالب شیطنت و حیوانیّت بیرون نیامدی، همه اش گناهی، گناه گناه.

و من در عَجَبَم و مضطرب که بالاخره چه خواهد شد؟ تا امروز نه اراده ای بوده و نه اجازه ای، تنها راه شاید آن باشد که در این عملیات اگر توفیق شرکت بود جراحت سختی بردارم تا مگر از این طریق آدم بشوم بهرحال هر چه او بخواهد.

از همه کس حلالیّت می‌طلبم و باید اعتراف کنم که نمی‌خواهم امروز از دنیا بروم، امروز برایم زود است؛ خیلی هم دوست دارم بعد از آنکه لذّت مناجات‌ها و نمازها را چشیدم و در این دنیا أَئمّه را به چهره زیارت کردم و مست جمالشان شدم آنگاه هر چه رضای او بود، از دنیا بردم.

وَالسٌلامُ علَی النٌَبی و آله
احمد حاج بابایی/ بیستم دی ماه 65

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده