پای درس وصیت‌نامه شهدای مدافع حریم آل الله/7
نویدشاهد- شهید "احمد ابراهیمی" فرزند علی اصغر از شهدای لشکر فاطمیون است که در تاریخ یکم شهریور ۱۳۹۶ در منطقه ۱۲۰ سوریه به شهادت رسید. همزمان با سالروز شهادت، وصیت نامه شهید را مرور می کنیم.

هیچ وقت از یاد خدا و دین غافل نشوید

نام؛ احمد
نام خانوادگی؛ ابراهیمی
نام پدر؛ علی اصغر
نام مادر؛ زهرا
تاریخ تولد؛ بیست و هشتم مهر ۱۳۷۵
تاریخ شهادت؛ یکم شهریور ۱۳۹۶
محل شهادت؛ منطقه ۱۲۰ سوریه

اینجانب احمد ابراهیمی فرزند علی اصغر که وصیت نامه خود را با هوشیاری کامل می نویسم. با عرض سلام و خسته نباشید خدمت خانواده‌ام و کسانی که این وصیت نامه را می‌خوانند و گوش می‌کنند قبل از هر چیزی از خانواده می خواهم که حلالم کنند به خصوص از پدر و مادرم که تا به این سن مرا در کنار خود بزرگ کردند و به من اجازه دادند که به نوکری بی بی زینب( س)در بیایم. با اینکه چند سالی با من مخالفت می‌کردند و نمی گذاشتند که یکی از مدافعان حرم شوم خیلی به درگاه خدا دعا کردم که بی بی زینب من را به نوکری خود قبول کند نمی دانم کجا و چه وقت کاری را انجام داده‌ام که آخر بی بی زینب(س) مرا پذیرفت و خیلی خوشحالم که در این دنیا توانستم راه خود را پیدا کنم.

شاید با خواندن وصیتم اشک از چشم‌های خانواده‌ام جاری شود و بگویند که دیگر در کنار ما نیست اما کاملاً در اشتباه هستند چون من که عزیزتر از پسر فاطمه(س)  و عزیزتر از خاندان رسول خدا(ص) نیستم.

درست است مادرم داغ جوان سخت است اما مادر من شما را دارم که برایم عزاداری کنید و اقوامی را دارم که برایم اشک بریزند اما پسر فاطمه چه کسی را داشت که برایش عزاداری کند و اشک بریزد. مادرجان اگر می خواهی به درگاه خدا و پیش خاندان رسول خدا بتوانم سرم را بلند کنم به خواهرانم و دخترانم بگو که حجاب خود را کامل کنند و به برادرانم بگو که غیرت خود را هیچ وقت کم رنگ نکنند و بگو که همیشه پسرانم غیرتتان ابوالفضلی و دخترانم حجابتان زینبی باشد.
با این که خدا شکر تا به امروز پدر ما را جوری تربیت کرده است که در رکاب حضرت زینب(س) هستم چون فردای قیامت آن جایی که حق از باطل جدا می شود، کسی را دارم که ضمانتم را کند و آبرویم را نمی ریزد و جلوی مسلمین جهان سر به زیر نیستم که به من بگویند آبروی شیعه ها را جلوی کفار از بین بردی، مادر جان من که حالا دارم می روم و دیگر در جمع شماها نیستم، ولی دست نوشته ای را از خود به جای می‌گذارم که شاید تا ابد نگهش دارید.

مادرجان، تمام حرف‌های من در این وصیت این است ۱- هیچ وقت نمازتان را به تاخیر نیندازید ۲- هیچ وقت از یاد خدا و دین غافل نشوید ۳- به خواهرانم بگو درست که تا به امروز حجابشان زینبی بوده است و از این به بعد هم باشد ۴-  به برادرانم بگو درست که تا به امروز غیرتتان عباسی بوده است و از این به بعد هم غیرتتان را بیشتر عباسی کنید چون واقعه عاشورا هنوز ادامه دارد ۵- با وجود این که تا به امروز مال حرامی را نخورده ایم و پدرمان بر سر سفره مان نیاورده است باز هم خیلی مواظب باشید که حق کسی را پایمال نکنیم، خیلی مواظب باشیم که به مادیات دنیا دل نبندیم و خدای ناکرده از یاد خدا غافل شویم یا اینکه شاید بعضی ها حرف‌هایی را بزنند و بگویند پسرش به خاطر پول به سوریه رفته است، اشکالی ندارد، مادر جان، بگذار بگویند چون قضاوت کننده اصلی خدا است و اوست که می داند به‌خاطر چه آمده ام.
شاید بعضی ها پیش خودشان فکر کنند که ما را به اجبار وادار کردند که این حرف‌ها را بزنیم نه اینطور نیست. ما نه اجباری بالای سرمان است و نه ترسی دنبالمان. اینها همش حرف هایی است که در طول این ۲۱ سال روسیاهی تجربه کرده‌ام و تازه فهمیدم که چقدر گناهکارم و تنها راه حلی که به ذهنم رسید هم این بود که بیایم سربازی بی بی ام زینب(س) نمی‌دانم شاید یک نوع پارتی‌بازی باشد که من کردم و خودم را از تمام گناهان کنار کشیده ام و بی بی زینب(س) هم دست رد به سینه من روسیاه نزد و مرا پذیرفت.
دوستانی که پیش خودتان می گویید تمام این حرفها کشک است، این طور نیست من هم مثل خودتان بودم من خیلی کارهایی را کرده‌ام که الان پشیمانم که چرا من جوانیم را در اشتباه سپری کردم و این همه سال از یاد خدا غافل بودم. دوستان عزیز اگر باز هم فکر می کنید حرف هایم کشک است من رفیقانی دارم که شما می توانید بروید و تمام ماجرا های زندگی ام را از زبان آن‌ها بشنوید، چون اگر من خودم در این وصیت بنویسم باز هم شما عزیزانم حرف های خودتان را می‌زنید و باز هم می گویید کشک است. فقط تنها حرفی را که می خواهم به شما بزنم این است که در جوانی امام زمان خود را بشناسید و پیدایش کنید چون از طریق آن می توانید راه خود را پیدا کنید نگذارید مثل من روسیاه شوید و نتوانید فردای قیامت از خجالت سرتان را بلند کنید. یا اینکه می دانم یک بچه شیعه هیچ وقت اشتباه نمی کند اما بازم عزیزانم خیلی مواظب باشید که شیطان بر شما غلبه نکند که بخواهید به خاطر یک لذت چند ثانیه یا شاید هم چند روزی تمام غیرت خود را فراموش کنید.
عزیزانم، جوری رفتار کنیم که هرکس ما را میبیند از راه رفتنمان بفهمد که ما بچه شیعه هستیم، که انشاالله تا ابد همین جور باشیم و بتوانیم از دین مان به خوبی محافظت کنیم خیلی حرف زدم شاید کسی از دستم دلخور شده باشد. ببخشید، که اینقدر طول کشید، حلالم کنید، فقط یک چیزی از جوانیتان به خوبی استفاده کنید. پایان.
بودنت با دل من بی صدا هم زیباست، مهدی جان
آنقدر دیر کردی که نیمه عاشق ترم رفت زیر خاک، مهدی جان
اللهم عجل لولیک الفرج یا صاحب الزمان لبیک یا زینب لبیک یا سید علی
احمد ابراهیمی ۲۱/ ۴/ ۱۳۹۴

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده