پیراهن پاسدار اسلام زره آهنین جوانمردان است
به گزارش نوید شاهد، شهید «حسین براتی»، 1 فروردین ماه 1344 دیده به جهان گشود. این شهید والامقام در 14 اردیبهشتماه 1364 به فیض شهادت نایل آمد. در ادامه بخشی از وصیتنامه این شهید والامقام را میخوانید.
بسم الله القاصم الجبارين و بشر الصالحين
به نام خداوند در هم كوبنده ستمگران و ظالمان
چه خوش است كه من بميرم به ره ولای مهدی / سر و جان بها ندارد كه شود فدای مهدی
با عرض سلام به ساحت مقدس ولی عصر، امام زمان(عجالله) و درود بر منجی انسانيت، كه از خدا میخواهم از عمر من بكاهد و به عمر پر بركتش بيفزايد. درود فراوان بر شهيدان اسلام، از هابيل تا حسين و از حسين تا كربلای ايران.
سلام و درود فراوان ما بر شما ای مادر مهربان و ای پدر بزرگوارم و ای برادران مهربانم. خواهش میكنم كه برای من گريه نكنيد؛ اما صبر در راه خداوند، اجر عظيمی به شما خواهد داد. عزيزان من راه خودم را انتخاب كردم و به آرزويم كه همانا شهادت است رسيدم. بر سر قبرم نام جوان ناكام ننويسيد؛ زيرا اين راه كه همان راه انبياست و راه يگانه پاسدار كربلا، حسين بن علی(ع) است انتخاب كردم. از شما خواهش میكنم آرم سپاه اين آرم مقدس و شهادت را بر سر قبرم بكشيد.
جهاد دری از درهای رحمت الهی است كه تنها بر روی بندگان ويژه خداوند باز میشود. پيراهن پاسدار اسلام، زرهی آهنين است كه دست فداكاران را بر اندام جوانمردان خونگرم و فعال میپوشاند. اين جامه فاخر در زندگی لباس شرافت و پس از مرگ حرير بهشت خواهد بود. آری اين گلگون كفنان، يعنی آنهايی كه در راه دين و قرآن و اسلام، به خون گلوی خود رنگين شدهاند، در اين جهان جز افتخاری نخواهند داشت. در آن روزی كه مرگ بر انسان مقدر است، اگر در اعماق درياها يا بالای ابرهای انبوه مقام كند، بالاخره جهان را بدرود خواهد گفت.
خداوندا از تو میخواهم كه توفيق شهادت را نصيبم كنی. مرگ پر افتخاری كه بارها به آن نزديک شدهام، ولی نصيبم نشده، شايد لايق شهيد شدن نباشم؛ زيرا كه شهيد مقامی والا دارد و من فردی گناهكارم.
اينک با ياد تو به جبهه میروم، نه برای انتقام؛ بلكه برای احيای دينم و تداوم انقلابم پای در چكمه میكنم، خدا و امام زمان(عجالله) و نايب بر حق او را به ياری میطلبم و از او میخواهم كه هدايتم كند و به آن سوی و راه كه خود صلاح میدانی. هر گلولهای كه شليک میكنم و قلب دشمن را هدف میسازم به ياری خدا باشد و برای هر گلولهای كه به بدنم میخورد با ياری خدا دردش را كه شيرين تر از عسل میباشد، تحمل کنم.
در آخر وصيتنامه، از پدر و مادرم و برادران و فاميلان میخواهم كه در تشييع پیکرم فقط ذكر خدا را داشته باشند و الله اكبر را تكرار كنند. از برادر كوچكترم میخواهم كه به درس خودش ادامه بدهد تا بتواند خدمتی برای اسلام بكند و راهم را ادامه بدهد، ان شاء الله.
برادر كوچك شما حسين براتي - 20/3/60