يکشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۵۱
نوید شاهد - معلم ایثارگر و جانباز کوروش بشیری در گفتگو با نوید شاهد سمنان می‌گوید: «همیشه سعی کرده‌ام در تدریسم حلقه اتصالی بین اوایل انقلاب تا شرایط کنونی جامعه برقرار کنم تا از این طریق بتوانم ارتباط دانش‌آموزان امروزی را با دوران دفاع مقدس برقرار کنم تا آنها بدانند که برای این انقلاب چه جوان‌هایی جان خود را فدا کرده‌اند و این انقلاب به راحتی به دست نیامده است.»

ل

 

به گزارش نوید شاهد سمنان؛ دوازدهم اردیبهشت سالروز شهادت استاد مرتضی مطهری و روز معلم است. از منظر روايات اهل بيت (ع) براى مقام معلمى ارزش بسيارى قرار داده شده است؛ چراكه معلمان روح و جان افراد را پرورش داده و به سوى رشد و تعالى مى‌برند. به همین مناسبت پای صحبت کوروش بشیری یکی از معلمان ایثارگر و جانباز دفاع مقدس نشسته‌ایم که در ادامه می‌خوانیم.

کوروش بشیری معلم ایثارگر و جانباز ۲۵ درصد متولد شهرستان دامغان استان سمنان است. وی استاد دانشگاه آزاد و دانشکده بهداشت و دبیر مدرسه تیزهوشان شهرستان دامغان است و از معلمان موفق در سطح استان و کشور به حساب می‌آید که در سال‌های نخستین تدریسش به عنوان معلم نمونه معرفی شده است.

یادگاری که از آزادسازی خرمشهر بر روی دستانش ماند

این معلم جانباز در خصوص دوران زندگی خود می‌گوید: دوران زندگی من به سه بخش تقسیم می‌شود. بخش نخست دوره قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است که من در سن نوجوانی بودم و در زمان پیروزی انقلاب تنها هفده سال داشتم. در آن زمان پا به پای دانش‌آموزان و مردم در تظاهرات علیه رژیم طاغوت شرکت می‌کردم و با تشکیل انجمن اسلامی در مدرسه به هوشیاری مردم و دانش‌آموزان عزیز برای رسیدن به پیروزی علیه رژیم پهلوی فعالیت زیادی داشتم. بخش دوم زندگی من دوران دفاع مقدس است که از سال ۵۹ شروع شد. قبل از شروع جنگ من در علوم تربیتی آموزش و پرورش مشغول به کار شدم. پس از شروع جنگ به دلیل نیاز به حضور مردم در جبهه به سربازی رفتم و از طریق لشکر ۲۱ حمزه در عملیات‌های بیت‌المقدس و فتح‌المبین شرکت کردم که در عملیات آزادسازی خرمشهر از ناحیه دست چپ مجروح شدم. پس از اتمام سربازی سه سال در واحد فرهنگی جهاد سازندگی شرکت کردم و از آنجا هم به صورت داوطلب به جبهه اعزام شدم و در عملیات‌های بدر، خیبر و محرم شرکت داشتم. در آن زمان در جبهه‌های غرب کشور هم حضور داشتم که از ناحیه حلق شیمیایی شدم.

این معلم ایثارگر بخش سوم زندگی خود را با تحصیل عجین کرده است و می‌گوید: از سال ۶۴ در کنکور شرکت کردم و توانستم در رشته دینی عربی قبول شوم و فوق دیپلم گرفتم. از سال ۶۶ تا ۷۳ هم در رشته الهیات مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشدم را اخذ کردم و در سال ۹۷ توانستم در رشته الهیات دکتری بگیرم. از سال ۷۲ مجدداً پس از وقفه سیزده ساله به آموزش و پرورش بازگشتم و هم اکنون حدود ۳۰ سال است که در مدارس شهرستان دامغان دروس عربی و علوم اجتماعی و در دانشگاه نیز تفسیر موضوعی قرآن کریم و دفاع مقدس تدریس می‌کنم.

بشیری در ادامه در خصوص تحصیل دانش‌آموزان در جبهه‌های نبرد اظهار کرد: برای اینکه در جبهه دانش‌آموزان از درسشان عقب نمانند، معلمانی که جبهه‌ها حضور اشتند در چادرهای مشخصی کلاس درس برگزار می‌شد و آنها به تدریس علوم مختلف به دانش‌آموزان می‌پرداختند در لحظات سخت جنگ نیز این رسالت خودشان را به منصه ظهور بگذارند.

رشادت‌های جوانان دهه هفتادی مرا به یاد دوران دفاع مقدس می‌اندازند

وی در خصوص شغل معلمی چنین می‌گوید: ما ۳۶ هزار شهید دانش‌آموز شهید داریم که این دانش‌آموزان را معلمان غیور این مرز و بوم تربیت کرده‌اند تا در لحظات بحرانی کشور، جان خودشان را برای وطن فدا کنند. به نظر من دانش‌آموزان امروز نیز تحت تربیت معلمان دلسوز در هر لحظه آماده جانفشانی و دفاع از مردم عزیزمان هستند که می‌توان مدافعان حرم را مثال زد؛ جوانان دهه هفتادی‌ای که برای دفاع از حریم اهل بیت (ع) کیلومترها دور از وطن برای عقاید پاک خود می‌جنگند.

این معلم جانباز در خصوص ایجاد شبهات علمی و دینی که معاندان نظام جمهوری اسلامی در بین جوانان کشور ایجاد می‌کنند می‌گوید: پیامبر اسلام (ص) فرمودند: «من معلم مبعوث شدم.» این نشان دهنده اهمیت نقش معلم در جامعه است. معاندان نظان مقدس جمهوری اسلامی ایران با استفاده از شبکه‌های مجازی و از هر طریقی که دست‌شان برسد در حال ایجاد شبهات دینی و علمی در بین جوانان ما هستند. اینجاست که یک معلم با ایفای نقش می‌توانند خدعه دشمنان را خنثی کند. شاید نقش معلم در جامعه پنهان باشد و زیاد به چشم نیاید اما معلمان عزیز در این سال‌ها تلاش کرده‌اند دانش‌آموزان را تا جایی که می‌توانند از نظر علمی و دینی با توجه به عقاید انقلاب اسلامی تربیت کنند تا خدعه‌ دشمنان خنثی شود.

راز و نیاز در دل شب

بشیری از روزه‌های طاقت‌فرسای ماه رمضان در جبهه‌ها چنین می‌گوید: من سعادت داشتم دو سال ماه رمضان را در فصل تابستان در شهرهای اهواز و دزفول باشم. از گرمای ۵۰ درجه خوزستان همه باخبرند اما راز و نیازهای زیبا و شبانه رزمندگان این سختی‌ها را از یادمان می‌برد. شب‌های قدر بسیار باصفا بود راز و نیاز با خدا، دعای جوشن کبیر و زیارت عاشورا حال و هوای همه را دگرگون می‌کرد. برخی از رزمندگان در نیمه‌های شب دوباره در سنگرهای مخفی که داشتند حضور پیدا می‌کردند و به راز و نیاز با خداوند مشغول می‌شدند.

وی در ادامه از امداد غیبی سخن می‌گوید که جان رزمندگان اسلام را نجات داد: چند روز قبل از شروع عملیات بیت‌المقدس برای آزادسازی خرمشهر عزیز، من به عنوان دیدبان ارتش با سپاه همکاری می‌کردم. شبی که برای پست رفتم، عراقی‌ها در حال تدارک حمله به ما بودند اما هیچکدام از ما از این موضوع اطلاع نداشتیم. یک لحظه به ذهنم خطور کرد که اسلحه خود را آزمایش کنم تا از سالم بودن آن مطمئن شوم. به محض اینکه گلنگدن اسلحه را کشیدم و رها کردم به خاطر محل جغرافیایی که آنجا بودیم صدا به طور عجیبی پیچید و عراقی‌ها احساس کردند ما آنها را می‌بینیم و عملیات آنها لو رفته است. در همان لحظه شروع به تیر اندازی تصادفی کردند که ما مطلع شدیم و توانستیم جلوی تک دشمن را بگیریم و از قتل و عام رزمندگان ما جلوگیری شد. این را من امداد غیبی خداوند می‌دانم که در زمان جنگ کم اتفاق نیفتاد.

این معلم ایثارگر به عنوان سخن پایانی می‌گوید: همیشه سعی کرده‌ام در تدریسم حلقه اتصالی بین اوایل انقلاب تا شرایط کنونی کشور برقرار کنم تا از این طریق بتوانم ارتباط دانش‌آموزان امروزی را با دوران دفاع مقدس برقرار کنم تا آنها بدانند که برای این انقلاب چه جوان‌هایی جان خود را فدا کرده‌اند و این انقلاب به راحتی به دست نیامده است. انشاالله ما معلمان بتوانیم نقش معلمی خود را به خوبی ایفا کنیم تا مورد رضایت خداوند متعال قرار گیریم و از سربازان حضرت ولی عصر (عج) باشیم.

 

گفتگو از حمیدرضا گل‌هاشم

 

 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده