وصیت‌نامه شهید «حسن اکرمی ابرقوئی»
نوید شاهد- شهید حسن اکرمی ابرقوئی:«من اگر زنده ماندم با قلم و مبارزه‌ام بر عليه آمريكا می‌جنگم و اگر شهيد شدم باخون سرخ خويش  آنها را در هم مي‌شكنم.»

اگر شهید شدم با خون خود آمریکا را در هم می‌شکنم

به گزارش نوید شاهد، شهید «حسن اکرمی ابرقوئی» فرزند محمد، 16 تیرماه 1346 در ابرکوه دیده به جهان گشود. این شهید والامقام 4 اردیبهشت ماه 1366 در منطقه عملیاتی سردشت به فیض شهادت نایل آمد و پیکر مطهرش در مزار شهدای زادگاهش آرام گرفت. در ادامه بخشی از وصیت نامه شهید اکرمی ابرقوئی را می‌خوانید.

و لا تحسبن الذين قتلوا فی سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون (ال عمران 169)

گمان مبريد كسانی كه در راه خدا كشته‌ شده‌اند مرده‌اند، بلكه آنها زنده‌اند و در نزد پروردگارشان روزی می‌خورند.

با سلام بر امام زمان(عج) و با درود بر رهبر كبير انقلاب  امام خمينی(مدظله)، اين پيرمردهشتادساله‌ای كه تمام عمر خود را در راه خدا در زندان و تبعيد گذرانده‌ است . امام‌(ره) كاری بس  عظيم كرد، او باعث  شد من از زندان نفس  به در آيم و خدا را شكر می‌كنم كه به من مهلت  داد تا اسلام واقعی را بشناسم.

مادر و برادران عزيز! مرا ببخشيد كه مرا تا سن 18 سالگی بزرگ كرديد و از شما جدا شدم. به خدا قسم اگر وظيفه من در قبال اسلام و خون شهيدان نبود نمی‌رفتم و خداوند يک  جان به من عاريه‌ داده و هر وقت  كه بخواهد می‌گيرد. از شما می‌خواهم كه برای من‌ گريه‌ نكنيد، بايد خوشحال باشيد. والله دروغ نمی‌گويم، شما از اينكه برادر و فرزندی را از دست داده‌ايد نبايد ناراحت باشيد و انگار  كه شب عروسی من می‌باشد.

به برادرانم بگوييد اين راه كه من رفتم شما هم ادامه‌ بدهيد كه راه الله است، جای مرا بگيريد و راه امام را بپيماييد و از امام جدا نشويد. امام را تنها نگذاريد، شمافرزند و برادری را داديد و در راه اسلام و قران قربانی كرديد، همانند ديگر سربازان‌ اسلام در زمان پيغمبر(ص) و حسين بن علی(ع)؛ چون خون ما رنگين‌تر از خون آنان نيست و همه ما فدای علی اكبر حسين(ع).

مادر و برادران! اگر جنازه من به دست  شما نيامد ناراحت  نباشيد، چون شما مرا در راه خدا فدايی کرده‌ايد.

اما من به عنوان وصيت  به همه بازماندگان اعم از برادران روحانی، ارتشی، پاسدار، بسيجی و همه نيروهای انقلاب  اسلامی و نيز از همه نهادهای اسلامی تقاضامندم تا لحظات  آخر دست از ياری و حمايت اسلام و امام امت برنداريد و راه‌تمام شهدای انقلاب اسلامی را ادامه‌ دهيد.

من اگر زنده‌ماندم با قلم و مبارزه‌ام بر عليه امريكا می‌جنگم و اگر شهيد شدم باخون سرخ خويش  انها را در هم می‌شكنم.

از خواهران می‌خواهم كه حجاب  خود را حفظ كنند كه اثر حجاب  شما خواهران برابر است با خون شهيدان. شما خواهران فاطمه‌وار زندگی كنيد وهمچون زينب  عمل‌كنيد.

در زندگی خدا را ناظر براعمال خود بدانيد.

برادران بسيجی از شما می‌خواهم كه سنگرها را ترک نكنيد و همچنين سنگرمساجد را و مردم را به اتحاد و همبستگی دعوت كنيد و تنها نيروی جاذبه، اخلاق‌اسلامی و عمل صالح است. از روحانيت  مبارز دفاع كنيد كه الگوی اسلامند.

اميد است كه اين نوشته‌هايی كه البته ناقصند ولی از دل برادر كوچک  شما می‌باشد مورد قبول سروران و دوستانم و كسانی كه روی سخنم با آنها می‌باشد قرار گيرد.

در پايان از برادرانم می‌خواهم كه اگر من شهيد شدم كه خود را لايق نمی‌دانم ودر صورتيكه پیکر من بدست  شما رسيد مرا در ابرقو و كنار ديگر شهدای شهرمان‌ دفن‌ كنيد.

برادرها زمان امتحان است، مبادا از اين امتحان الهی سودی نبريد.

و اما چند بيت  شعر كه از قلب  خود برخاسته مي‌نويسم.

من چو مفلوكان نمی‌خواهم كه در بستر بميرم / می‌روم تا همچو مردان در دل سنگر بميرم

زندگي آب  است  اما جرعه جام شهادت / می‌روم تا با رضای كامل مادر بميرم

ای خوشا با فرق خونين در لقای يار رفتن / سر جدا پيكر جدا در محضر دلدار رفتن

خدايا خدايا تا انقلاب  مهدی خمينی را نگهدار

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته، خداحافظ

حسن اكرمی

«روحش شاد و راهش پر رهرو باد»

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده