راه اندازی اولین تظاهرات و برگزاری نماز جماعت در آمریکا
نوید شاهد: در سومین روز از نوروز سال 1329 ه .ش کودکی در شهر شهید ارض طوس قدم به کره خاکی نهاد که پدرش غلامرضا ، نام دردانه هشتمین سپهر آسمان امامت و ولایت را بر او نهاد.
جواد تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش به پایان رساند. و در طول دوران تحصیل از دانشآموزان ساعی و ممتاز بود.
جواد از همان دوران کودکی اُنس عجیبی به آموزههای مذهبی و فراگیری قرآن داشت و در دوران تحصیل در دبیرستان ، دامنه فعالیتهای مذهبی خود را گسترش داد.
او روحیه عدالتخواهی، احترام به مردم ، وفای به عهد و راستگویی را به خوبی در خود پرورش داد و از صفات ناپسند دوری جست.
شهید جواد اسداللهزاده، پس از پایان تحصیلات مقطع متوسطه در آزمون ورودی دانشگاه تهران پذیرفته شد و در رشته اقتصاد مشغول تحصیل گردید.
او پس از اخذ دانشنامه کارشناسی، عازم خدمت سربازی شد و پس از آن برای ادامه تحصیل به آمریکا سفر کرد. بلافاصله پس از ورود به آمریکا، تحصیلات خود را از سرگرفت و توانست طی پنج سال اقامت در این کشور، دوره کارشناسی ارشد و دکترای خود را در رشته اقتصاد با موفقیت سپری نماید.
خانم صدیقه اختیاری همسر شهید اسداللهزاده درباره خصوصیات رفتاری او چنین نقل میکند: « ... جواد در طول تحصیل در آمریکا ، چند بار به وطن مراجعه کرد. یکی از برنامههایی که در مدت مراجعت به کشور دنبال مینمود، این بود که به یکایک اقوام و خویشاوندان سرمیزد و با آنان تجدید دیدار مینمود و معتقد بود صله رحم، بدی را از دل میزداید و مهر و دوستی را جایگزین آن میکند».
شهید اسداللهزاده و مبارزه علیه طاغوت
جواد اسداللهزاده پس از ورود به دانشگاه تهران، در سایه ارتباط با دانشجویان توانست آموزههای دینی خود را که در جوار مرقد مطهر حضرت ثامنالحجج علیبن موسیالرضا علیهالسلام فرا گرفته بود برای مبارزهای عظیم، علیه ظلم و ستم به کار بگیرد.
او ابتدا با کمک برخی از دانشجویان کتابخانه اسلامی را در دانشگاه پایهریزی کرد و رفته رفته با همراه ساختن دانشجویان مسلمان ، زمینههای اعتصابات و تظاهرات دانشجویی را فراهم نمود.
جواد اسداللهزاده در کلاسهای درس اسلامشناسی دکتر شریعتی شرکت میکرد و آنچه را که میآموخت به اشکال مختلف و به نحو احسن به دیگر دانشجویان آموزش میداد.
او خط مبارزه خود را بر مبنای حرکت در مسیر مرجعیت نهاده بود و با گروههای التقاطی نیز که امیال مادی خود را دنبال میکردند مبارزه مینمود و معتقد بود، رمز موفقیت و پیروزی در تبعیت از اسلام و قرآن نهفته است.
طی اقامت در آمریکا، از فعالترین اعضای انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا به شمار میرفت. او توانست با همکاری چند تن از دانشجویان مسلمان مقیم آمریکا در پنج شهر این کشور، انجمن اسلامی دانشجویان را پایهگذاری کند.
شهید اسداللهزاده در این مدت همواره با سیاستهای استبدادی رژیم پهلوی مبارزه میکرد و در بیدارسازی اذهان نسل جوان به ویژه نخبگان نقش مؤثری بر عهده داشت.
او در محیط کفرآلود جهان غرب که مادیات سراسر زندگانی مردم را فراگرفته بود، همواره تلاش میکرد تا انسجام اسلامی دانشجویان مسلمان را حفظ کند و با انتقال مفاهیم و ارزشهای اسلامی به آنان ، خطر سقوط در گمراهی را از پیش پای آنان بردارد.
هنوز خاطره اقامه نمازجماعت وی در ایالت محل تحصیلاش در اذهان دانشجویان آن مقطع باقی مانده است که چگونه و با چه شکوه و عظمتی، توانست این آئین الهی را با حضور 700 تن از دانشجویان مسلمان برگزار نماید و 3 شبکه تلویزیونی آمریکا نیز با وجود سانسورهای فراوان ناگزیر از پخش آن شدند.
او هم چنین برای رساندن پیام انقلاب به گوش جهانیان ، نخستین تظاهرات علیه رژیم پهلوی و حامیان آن را با کمک چند تن از دوستان خود بدون ماسک در آمریکا برگزار نمود و پرده تزویر را از چهره آنان کنار زد و به افشاگری علنی پرداخت.
روزهای آخر حکومت پهلوی، زمانی که حضرت امام خمینی(ره) اعلام فرمودندکه به میهن بازمیگردند، جواد اسداللهزاده با ناتمام گذاشتن پایان نامه دکترای اقتصاد خود، بیدرنگ به نوفل لوشاتو رفت تا در کنار امام و مقتدای خویش و برای حرکت در مسیر ولایت و خدمت به اسلام و میهن به ایران بازگردد و مبارزات خود را به همراه همه هموطنان برای واردکردن آخرین ضربههای اساسی به پیکره پوشالی رژیم شاهنشاهی ادامه دهد.
وی همچنین پس از مراجعت رهبرکبیر انقلاب اسلامی به وطن، در مدت اقامت کوتاهی که در جمهوری سوریه داشت ، با همکاری یک روحانی متعهد و چند تن از دانشجویان انقلابی، سفارت ایران در دمشق را اشغال کرده و پس از پاکسازی سفارت از آثار طاغوتی، تصویر مبارک بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی ایران را بر سر در سفارت نصب نمود.
شهید اسداللهزاده پس از پیروزی انقلاب اسلامی
شهید اسداللهزاده پس از ورود به ایران همکاری خود با حزب جمهوری اسلامی شاخه مشهد را آغاز کرد و منشاء خدمات فراوانی شد. مدتی را به فعالیتهای اسلامی و فرهنگی سپری نمود و سپس با تشکیل جلسات مختلف به تدریس اقتصاد اسلامی مشغول گردید و در این مدت انجمن اسلامی دانشآموزان خراسان را نیز پایهگذاری کرد.
وی مدتی بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به تهران عزیمت کرد و به عنوان نخستین مدیر عامل صندوق حمایت صادرات برگزیده شد و ضمن اشتغال در مدرسه عالی بازرگانی، تدریس علوم اقتصادی و بازرگانی را نیز ادامه داد.
او همچنین در اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، به عنوان نامزد حزب جمهوری اسلامی از شهرستان مشهد وارد رقابت انتخاباتی شد.
شهید اسداللهزاده به منظور جلوگیری از حیف و میل بیتالمال و برچیدن نظام بوروکراسی منحط شاهنشاهی طرح ادغام دو مرکز تابعه وزارت بازرگانی را ارائه نمود و با اجرایی کردن آن پس از مدتی در سازمان غله تهران مشغول به خدمت شد.
در دولت مکتبی شهید رجائی ، با توجه به سوابق درخشان و توانمند و نظریهپردازی در بخش اقتصاد و بازرگانی، به عنوان معاون بازرگانی خارجی وزارت بازرگانی منصوب شد. او در مدت کوتاه تصدی این مسئولیت، نقش مؤثری در اجرایی کردن اصل 44 قانون اساسی داشت و با کمک همکاران خود در این وزارتخانه، توانست طرح لایحه دولتی کردن تجارت خارجی را تهیه و به مجلس شورای اسلامی تقدیم نماید.
وی هم چنین در این مدت توانست با مدیریت صحیح و منسجم، مراکز تهیه و توزیع کالا برای خریدهای دولتی را به10 مرکز ارتقاء دهد.
خدمت به همنوعان و زدودن فقر و نابسامانی اقتصادی به جا مانده از رژیم پهلوی را ، عین عبادت میدانست و معتقد بود کسی که مسئولیتی را پذیرفته باید به نحو احسن به انجام برساند، در غیر این صورت به اسلام و انقلاب اسلامی خیانت کرده است.
جواد اسداللهزاده سرانجام ، هفتم تیر سال 1360 ه . ش ، به دست منافقین کوردل در قتلگاه سرچشمه تهران، به شهادت رسید و با خون خود نهال انقلاب اسلامی را آبیاری کرد.
شهید جواد اسداللهزاده در سال 1358 ازدواج نمود و از او یک دختر به نام سارا (1359) به یادگار مانده است