باد مي‌آيد/ آسمان/ آبي‌هايش را/ از ياد مي‌برد/ ريه‌هاي زمين

عطر نوشكفته‌‌ي بهار

نوید شاهد:

باد ميآيد

آسمان

آبيهايش را

از ياد ميبرد

ريههاي زمين

از خردل و خوناب

لبريز ميشوند

وپرندگان

چون برگهاي مردهي خزاني خوفناك

برخاك ميبارند

چشمهاي بيسود

اندام ناهمگوني روياها را

با سرانگشتان كبود باد

صيقل ميدهند

و در تالابهاي تيرگي

گم ميشود

نخلها،

شيريني خود را،

از ياد بردهاند

و ترانههاي نو رستهي گل سرخ

پژمرده نشستهاند

با اين همه

اينجا هنوز هم

مرداني ايستادهاند

كه عطر نوشكفتهي بهار را

دريچهبه دريچه

هديه ميبرند

شاعر: تيمور ترنج


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده