سر گلدسته هاي سبز يا قدوس،مي زد پر...
پنجشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۰۰
چنان پروانه،دور شعله ي فانوس مي زد پر/ دل دريايي اش،بر گرد اقيانوس،مي زد پر / زمان پر كشيدن بود واز شوقي كه مي جوشيد
نویدشاهد:
چنان پروانه،دور شعله ي فانوس مي زد پر
دل دريايي اش،بر گرد اقيانوس،مي زد پر
زمان پر كشيدن بود واز شوقي كه مي جوشيد
صدا در سينه ي زنگاري ناقوس مي زد پر
ميان خون و آتش بود،اما بي خيال ومست
سر گلدسته هاي سبز يا قدوس،مي زد پر
صداي سرفه هايش،خوب يادم هست،آتش بود
چنان گز سينه اش،آوازه ي ققنوس،مي زد پر
چه پنهان بود!عطر بودنش،از چشمهاي ما
چه ناپيدا سفر مي كرد ونامحسوس،مي زد پر
به شهيد جواد حسن زاده
سروده: زهرا سادات موسوي
منبع: كتاب سوختگان وصال، نكوداشت جانبازان شيميايي، نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه تهران، دفتر هنر و ادبيات، 1381 صفحه: 58
نظر شما