رفتار بسیار درس آموز امام سجاد علیه السلام با دشمن زمینخورده
شنبه, ۲۳ شهريور ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۲۹
هنگامی که امام با جمعیت انبوه علویین به طرف هشام بن اسماعیل میآمد، رنگ در چهره هشام باقی نماند. هرلحظه انتظار مرگ را میکشید; ولی بر خلاف انتظار وی، امام طبق معمول -که مسلمانی به مسلمانی می رسد- با صدای بلند فرمود: «سلام علیکم» و با او مصافحه کرد
نویدشاهد: هشام
بن اسماعیل [حاکم مدینه در زمان عبدالملک بن مروان] در ستم و توهین به اهل
مدینه بیداد کرده بود. با خاندان علی(ع) و مخصوصا امام علی بن الحسین زین
العابدین(ع)، بیش از دیگران بدرفتاری کرده بود.
ولید
پس از به قدرت رسیدن، هشام را معزول ساخت و به جای او عمربن عبدالعزیز،
پسر عموی جوان خود را حاکم مدینه قرار داد . عمر برای باز شدن عقده دل
مردم، دستور داد هشام بن اسماعیل را جلو خانه مروان بن حکم نگاه دارند و
هرکس که از هشام بدی دیده یا شنیده، بیاید و داد دل خود را بگیرد . مردم
دسته دسته میآمدند، دشنام و ناسزا و لعن و نفرین بود که نثار هشام بن
اسماعیل میشد.
خود هشام
بن اسماعیل بیش از همه نگران امام علی بن الحسین(ع) و علویین بود . با خود
فکر میکرد انتقام علی بن الحسین در مقابل آن همه ستمها و سبّ و لعنها
نسبت به پدران بزرگوارش، کمتر از کشتن نخواهد بود . ولی از آن طرف، امام به
علویین فرمود: خوی ما بر این نیست که به افتاده لگد بزنیم و از دشمن بعد
از آنکه ضعیف شد، انتقام بگیریم، بلکه برعکس، اخلاق ما این است که به
افتادگان کمک و مساعدت کنیم.
هنگامی
که امام با جمعیت انبوه علویین به طرف هشام بن اسماعیل میآمد، رنگ در
چهره هشام باقی نماند. هرلحظه انتظار مرگ را میکشید; ولی بر خلاف انتظار
وی، امام طبق معمول -که مسلمانی به مسلمانی می رسد- با صدای بلند فرمود:
«سلام علیکم» و با او مصافحه کرد و برحال او ترحم کرده، به او فرمود: «اگر
کمکی از من ساخته است، حاضرم».
استاد مطهری، داستان راستان، ج1، ص290-289 (با تلخیص)
نظر شما