خطوط مقدم
دوشنبه, ۱۰ تير ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۶
همیشه نقاشی ها / حرف های زیادی برای گفتن / شعرهای زیادی برای نگفتن
نویدشاهد:
همیشه نقاشی ها
حرف های زیادی برای گفتن
شعرهای زیادی برای نگفتن
دردها
که همیشه به زبان نیامده، آه می شوند
نقاشی ها
نقاشی ها
تفنگ پدر
شلیک می شود
تا سیاه و سفید تانک ها
تا خون مردگی پشت پلک ها
بچه ها توی حیاط مدرسه جیغ می کشند
شعله ها
زرد
سرخ
نارنجی
سیاه
می شود آسمان شهر از خاکستر سوز پروانه ها
کلاه سرباز روی خاک می افتد
سرباز روی خاک
سر روی خاک
باز روی خاک
خون
چکه
چکه
صفحه کاغذ
خیس می شود
از اشک مادر
اینجا سیاوش
سیاوش
سیاه بود روزگاری بارانی گیس های مادر
مثل چشم های تو
مثل شب های کمین
مین
پوتین
خطوط کج و کوله نقاشی من
با خطوط مقدم
فاصله بسیاری
دارند اینجا
خورشید رنگ پریده پشت کوه ها را سر می برند
خانم معلم بلند می شود
نیم نگاهی نقاشی مرا
که از روی دست سیاوش...
سیاوش جنگ را خوب فهمیده بود
تفنگ را
خاکریزهای زیادی فاصله انداخته اند
بین نقاشی من تا سیاوش!
سروده : هاشم کرونی- شیراز
منبع: کتاب زخم سیب (مجموعه اشعار برگزیده پانزدهمین کنگره سراسری شعر دفاع مقدس)، حسین اسرافیلی، نشر صریر
نظر شما