جانبازی توقفگاه نیست
شنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۰
محوریترین زیربناهای تاریخی حوزه ایثار و جانبازی، نهضت عظیم عاشورا و انقلاب حسینی(ع) است.
به گزارش نوید شاهد، این حادثه جاودانه و تراژیک که تمامی شاکله آن به تعبیر دقیق علامه شهید مرتضی مطهری، حقخواهی و نیل به حقیقت است، آنچنان ظرفیتی را پدید آورد که هر انسان آزاده خارج از شمول دایره اسلام نیز میتواند در هر عصر و نسلی با این استراکچر، در تحقق اهداف و آرمانهای حقطلبانه خویش در برابر جنود جُور و اصحاب ستم به دفاع و مقابله
برخیزد.
اگر عاشورا تصویری روشن و تمام قامت از حماسه، ایثار و جانبازی را در برابر انسانها برافراشته است، خود بر سه پایه اساسی عقلانیت، معنویت و عدالت استوار بوده و علت مبقیه و راز ماندگاری آن را نیز در همین نقطه باید جُست.
در یک ارزیابی کلان و ژرفنگرانه میتوان به این نتیجه رسید که ایثار، جانبازی و شهادت، هدف غایی انسانهای حقطلب نیست، بلکه تحقق عدالت، عقلانیت و معنویت در قلمرو زندگی بشری، آرمان متعالی است و بههمین اعتبار، آنجا که ثقل باطل و سیطره ستم جلوه میکند و از محاسبات عقلی راه گریزی برنمیخیزد، جانبازی سربرمیآورد تا حقخواهان از بنبستهای ذلتبار رهایی یابند و شهادت جامعهای عاری از کفر و ظلم را به ارمغان آورد! حسین(ع) و یارانش از اینرو شهادت و جانبازی را برگزیدند که عنصر جانبازی و شهادت را رفیعترین قله برای رساندن پیام به بشر گرفتار در حلقه ظلم و ستم و تفهیم اهداف حقطلبانه و نقطه اثرگذار در پیگیری آرمانهای عدالتجویانه تلقی کردند.
اگر ابالفضلالعباس(ع) در سرحد جانبازی الیالابد درخشش دارد، وظیفه ما توقف در آن نیست!
آن چهره بیبدیل در وفاداری و غیرت، کلید گشایش گری بهنام جانبازی و ایثار را با دستانی بریده
در پنجه فهم و درک ما قرار داده تا از بنبستهای جهل و باطل، راهی به حقیقت بگشاییم.
اعضا و جوارحی بس مقدس که نهادههای جانبازی را شکل میدهند، نباید به توقفگاهی برای مرثیه تبدیل و ما را از آن پیکره عظیم فکری و معنوی عدالتجو و حقیقتخواه، غافل کند!
این مدل و الگوواره چنان جلوهای در دفاع مقدس هشت ساله یافت که رایحه ایثار و جانبازی، فراتر از مرزهای سلیقه و عقیده، جان را هنوز و همیشه مست و مفتون میکند!
اگر عاشورا تصویری روشن و تمام قامت از حماسه، ایثار و جانبازی را در برابر انسانها برافراشته است، خود بر سه پایه اساسی عقلانیت، معنویت و عدالت استوار بوده و علت مبقیه و راز ماندگاری آن را نیز در همین نقطه باید جُست.
در یک ارزیابی کلان و ژرفنگرانه میتوان به این نتیجه رسید که ایثار، جانبازی و شهادت، هدف غایی انسانهای حقطلب نیست، بلکه تحقق عدالت، عقلانیت و معنویت در قلمرو زندگی بشری، آرمان متعالی است و بههمین اعتبار، آنجا که ثقل باطل و سیطره ستم جلوه میکند و از محاسبات عقلی راه گریزی برنمیخیزد، جانبازی سربرمیآورد تا حقخواهان از بنبستهای ذلتبار رهایی یابند و شهادت جامعهای عاری از کفر و ظلم را به ارمغان آورد! حسین(ع) و یارانش از اینرو شهادت و جانبازی را برگزیدند که عنصر جانبازی و شهادت را رفیعترین قله برای رساندن پیام به بشر گرفتار در حلقه ظلم و ستم و تفهیم اهداف حقطلبانه و نقطه اثرگذار در پیگیری آرمانهای عدالتجویانه تلقی کردند.
اگر ابالفضلالعباس(ع) در سرحد جانبازی الیالابد درخشش دارد، وظیفه ما توقف در آن نیست!
آن چهره بیبدیل در وفاداری و غیرت، کلید گشایش گری بهنام جانبازی و ایثار را با دستانی بریده
در پنجه فهم و درک ما قرار داده تا از بنبستهای جهل و باطل، راهی به حقیقت بگشاییم.
اعضا و جوارحی بس مقدس که نهادههای جانبازی را شکل میدهند، نباید به توقفگاهی برای مرثیه تبدیل و ما را از آن پیکره عظیم فکری و معنوی عدالتجو و حقیقتخواه، غافل کند!
این مدل و الگوواره چنان جلوهای در دفاع مقدس هشت ساله یافت که رایحه ایثار و جانبازی، فراتر از مرزهای سلیقه و عقیده، جان را هنوز و همیشه مست و مفتون میکند!
چرا که احساس دِین به انسان و انسانیت، خمیرمایه فکری مجاهدان آن روز در صحنه نبرد و شاهبیت حرکت ایثارگرانه آنان در دفاع از حریم زندگی و زندگان با هر تعلق و اندیشه است.
منبع: ایران آنلاین
نظر شما