«امام زاده» سروده رضا امیرخانی در رثای شهادت سید شهیدان اهل قلم «سید مرتضی آوینی».
امام زاده



همان که مادر دوران چو او نزاده، تویی
خدا اگر به کسی تاب عشق داده،تویی


خلیفه روی زمین او اگر نهاده،تویی
بهل که ساده بگویم، امام زاده تویی


به تکه تکه ی نعشت دخیل باید بست
دخیل بر کرم جبرئیل باید بست

وگرنه نعش تو را سوی آسمان که برد؟
که این امانت تابوت از علی بخرد؟

امانتی خدا را امین او برده است
علی نرفت، فرشته بدان زمین خورده است


تو کیستی که برایت علی غریبی خواند؟
تو کیستی که فقط از تو دل فریبی ماند؟

نمی توان که تو را با شهید تخمین زد
درست دست قضا بود،قرعه برمین زد


دعای صحت و حرز سلامتی مینی است
که زیر پای چپ مرتضای آوینی است


به زیر لب، تو چه خواندی که آسمان خم شد
و از میان زمین، مرد واپسین کم شد

به زیر لب، تو چه خواندی که ره نشان دادند
و تحفه نعش تو را دست آسمان دادند


به زیری لب تو چه خواندی که قفل بسته شکست
و بغض مانده مردان دل شکسته شکست


به زیر لب، تو چه خواندی؟ بگو، بلند بگو
ز کاروان عقب افتاده گان کم اند، بگو


جنوب جای عجیبی است، آسمانش نیز
بهشت شاهد ما و فرشته گانش نیز


بهل که در بگشایند او جنوبی بود
کلون کنند و بگویند روز خوبی بود...


شاعر:رضا  امیر خانی/ فروردین 72- شهادت سید مرتضای آوینی

منبع: ماهنامه فرهنگی شاهد یاران/ شماره 98-96

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده