خاطرات خود نوشت «شهید سیدعلی کاظم داور» در کتاب «از جهنم سرد شین تا بهشت ارزنتاک»
به گزارش نوید شاهد، کتاب «از جهنم سرد شین تا بهشت ارزنتاک» در حالی به تازگی برای دومین بار به چاپ رسید که راوی آن سید علی کاظم داور در مهر ماه سال جاری به شهادت رسیده است.
سید علی کاظم داور نویسنده کتاب، از اهالی رامهرمز در استان خوزستان بود که در نوجوانی به جبهههای جنگ با دشمن اعزام شد. سالهای اول حضور او در مناطق جنگی همزمان با چند عملیات سرنوشتساز در جبهههای جنوب همراه بود که وی در جزیزه مینو مستقر میشود.
شرح وقایع بخشی از عملیات کربلای 4 و نیز کربلای 5 که سید علی کاظم داور در آن حضور داشته در فصل اول کتاب به تفصیل آمده است. این رزمنده والامقام سرانجام پس از سالها تحمل درد و رنج ناشی از عارضه شیمیایی در 12 مهر ماه سال جاری به همرزمان شهیدش پیوست.
یکی از بخشهای خواندنی این اثر به عملیات والفجر 4 اختصاص دارد که در این عملیات تعدادی از رزمندگان به داخل رود اروند میافتند و سرانجام میتوانند با دعای حضرت یونس (ع) نجات پیدا کنند. همچنین بخش دیگری از این کتاب به جنگها و عملیاتهای نامنظم قرارگاه رمضان در خاک عراق اختصاص دارد که در یکی از این عملیاتها رزمندگان توانستند شهر دراروک در استان اربیل را به تصرف خود در بیاورند. مرحوم سید علی کاظم داور در خاطرات خود آورده است که بعدها فرماندهان عراقی آن عملیات را پیروزی سربازان خمینی (ره) خوانده بودند.
نویسنده کتاب بعد از پایان جنگ هم به فعالیتهای خود در مقابله با تهدیدهای خارجی ادامه میدهد و با عضویت در کمیته انقلاب برای مبارزه با اشرار به منطقه سیستان و بلوچستان اعزام میشود. او در آن جا هم با رشادتهای خود در مقابله با اشرار موفق عمل میکند و باعث پیشرفت طرحهای عملیاتی مبارزه میشود. او مدتها در منطقه سیستان و بلوچستان با اشرار مقابله میکند و سرانجام پس از پایان ماموریت به شهر و دیار خود در استان خوزستان برمیگردد.
این شهید بزرگوار همچنین در شرح ماجرای حضور خود در مناطق مرزی استان سیستان مینویسد: صبح یکی از روزهای مهر 1368 بود که با حدود پانزده دستگاه ماشین و تقریبا 100 تا 150 نفر سرباز به فرماندهی آقای رضا خراسانی، فرمانده تیپ عملیاتی 23 عاشورای کمیته زاهدان، با تجهیزات و مایحتاج کامل و با سه قبضه دوشکا و همچنین یک قبضه توپ 5/14 ضد هوایی، که من سراکیبی آن را به عهده داشتم، همراه با تعدادی از نیروهایم، برای یک گشت و کمین چند روزه از مقر تیپ مان خارج شده و با حرکت در قسمتی از جاده زاهدان به سمت شهر خاش رفتیم.
شهید علی کاظم داور در پایان کتاب اعلام میکند برای هر عملیات جدید دیگری که برای حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی نیاز باشد آماده حضور است و این یکی از آروزهای او در همه زندگیاش است. بخش پایانی کتاب را قسمت "عکسها و اسناد" تشکیل میدهد که در آن بیش از پنجاه عکس و سند مرتبط با موضوع کتاب ارائه شده است.
در بخشی از کتاب آمده است:
بالاخره به رودخانه دریاسور رسیدیم. از شدت تشنگی سرم را توی آب رودخانه بردم و آن قدر از آن آب سرد و گوارا نوشیدم تا سیر شدم. کفشهایم گِلی شده بود. آن ها را در رودخانه شستم. به دلیل خستگی و نداشتن راهنما و همچنین طغیان آب رودخانه، عبور از آن خیلی مشکل بود. بنابراین، به توقف در این سمت رودخانه مجبور شدیم. چند خانه متروکه در مجاورت کوه بلندی در حاشیه رودخانه قرار داشت. شب را در همان خانهها ساکن شدیم. باران شدیدتر شد و از سقف فرسوده و ترک خورده اتاقها مدام قطرات باران بر سرمان میچکید. سرما تا مغز استخوان نفوذ میکرد. هیچ پتویی نداشتیم. بچهها با هر زحمتی بود، هیزمهای خیس را آتش زدند و خودشان را گرم کردند. آسمان بعد از چند ساعت سروصدا آرام گرفت، و چرت ما به خوابی عمیق تبدیل شد.
چاپ دوم کتاب «از جهنم سرد شین تا بهشت ارزنتاک» به تازگی در 338 صفحه با شمارگان 2500 نسخه چاپ و منتشر شد است.
انتهای پیام/