روایت «بازگشت یک شهاب» از آمریکا تا کرکوک عراق
به گزارش
نوید شاهد؛ «بازگشت یک شهاب» عنوان کتابی است که «زهره شریعتی» آن را به رشته
نگارش درآورده است. نویسنده در این اثر خاطرات شهیدی را روایت میکند که بیش از آنکه
زمینی باشد در آسمان میهن و عشق سیر میکرده است.
علاوهبر نویسنده «بازگشت یک شهاب»، این اثر نتیجه تلاش محمد خامهیار و علی بیگدلی در تهیه متن زندگینامه و انجام مصاحبه با خانواده و دوستان این شهید بوده است. در واقع این اثر صحبت از عشقی میکند که شاید گمشده این روزهای آدمی باشد.
سرلشگر خلبان شهیدعباس اکبری، فردی بود که در سال 1354 پس از گذراندن دوره آکادمی تکمیلی پرواز از آمریکا به وطن بازگشت و بلافاصله در گردان 32 شکاری پایگاه سوم، به خدمت پرداخت.
بوی عیدی؛ بوی آسمان
نویسنده در بخشهای ابتدایی کتاب «بازگشت یک شهاب» به روایت طول دوران کودکی شهید عباس اکبری که تقریبا تمامی آن با برادرش سپری شده بود پرداخته است. وی در توصیف خاطرهای از دیدار عباس و علی، برادر بزرگتر خود با امام خمینی (ره) اینگونه روایت میکند؛ در حقیقت علی پسر بزرگتر خانواده اکبری و پنج سال از عباس بزرگتر است. علی و عباس در تمام طول دوران کودکیشان همیشه در بازیهای کودکانه و بلال فروشیشان همراه هم هستند. علی خوب رسم بزرگتری را میداند. روزی که اتفاقا عید غدیر هم بود به خانه امام میروند؛ خانهای که حیاطش از شدت جمعیت جای سوزن انداختن نبود. علی، عباس را بر دوش میگذارد تا عباس بتواند امام را ببیند. در آن دیدار امام به عباس یک سکه یک قرانی عیدی میدهد و عباس از شدت خوشحالی سر از پا نمیشناسد طوریکه بعد از چند دقیقه دوباره از علی درخواست میکند که بروند و امام را برای بار دوم ببینند.
رویای شیرین پرواز
عباس در همان کودکی با دیدن عبور هواپیماها از آسمان محو آنان میشود و از عشق خود به خلبانی، به علی میگوید. در کتاب میخوانید: «عباس در حالیکه چشمهایش بسته بود دستهایش را باز کرد، بادبزنی که در دستش بود افتاد روی منقل زغال، در همان حال صدای اوج گرفتن هواپیما را درآورد. بدنش را مثل پرندهها کش و قوس داد و دوباره چشمهایش را باز کرد؛ "آخ جووون میخوام برم بالا بالا بالا تو آسمونا میخوام با پرندهها بپرم و تو هواپیما یه دهن آواز بخونم. علی گفت: تو خلبان بشو آواز خوندن پیشکشت."
در ادامه کتاب، نویسنده پس از دوران کودکی شهیدعباس اکبری به دوران تحصیل در دوران دبیرستان و ثبت نامش در آموزش نیروی هوایی می پردازد. عباس در ابتدا به علت واریس شدید نمیتوانست ثبتنام کند و پزشکان او را از خلبان شدن، نا امید کرده بودند. اما عشق عباس به آسمان و پرواز، فراتر از آن بود که به علت واریس پاهایش نخواهد خلبان شود. وی پس از عمل جراحی پاهایش امتحان میدهد و پس از قبولی در نهایت وارد نیروی هوایی ارتش میشود.
کتاب «بازگشت یک شهاب»، در 120 صفحه به قیمت 4500 تومان از سوی انتشارات مجنون در قفسه کتاب فروشیها جای گرفت.
همچنین علاقمندان به زندگی شهید اکبری میتوانند در مرکز کتابخانه تخصصی ایثار و شهادت واقع در خیابان طالقانی، خیابان ملک الشعرای بهار، ساختمان معاونت فرهنگی بنیاد شهید، به این کتاب دسترسی داشته باشند.