سردار شهید حسین اسلامیت، فرمانده گردان حبیب ابن مظاهر
حسین با بهره گیری از هوش و ذکاوت ذاتی خویش، در دوران دبیرستان همواره با گروه های منحرف سیاسی مبارزه می کرد. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و به خلع سلاح و در هم کوبیدن آنان، انسان بسیار کوشایی بود. آنگاه به عنوان یک دانش آموز بسیجی، در شهرهای غرب ایران، با گروهک ها مبارزه نمود. به طوری که عملیات های متهورانه و شجاعانه این شیر بچه بسیجی در کردستان همواره ورد زبان همرزمان اوست. پس از بازگشت از مأموریت کردستان، موفق شد دیپلم متوسطه را دریافت کند. آنگاه به جمع سبزپوشان سپاه پاسداران پیوست.
در پاییز 1359، همزمان با شروع جنگ تحمیلی به
جبهه غرب شتافت و در حین نبرد با گروهک ها و ارتش سر تا پا مسلح تکریتی، به شدت
مجروح و به تهران منتقل شد.
پس از بهبود، با شروع عملیات الی بیت المقدس، عازم جبهه های خوزشتان شد و در تیپ27 محمد رسول الله (ص)به عنوان معاون گردان حبیب بن مظاهر، موفق شد با کمک یاران بسیجی خود، ضربات سختی به دشمن بعثی وارد کند.
در
مرحله اول عملیات بیت المقدس که در ساعت 30 دقیقه بامداد 10/2/61 آغاز شد، و تعداد
زیادی از بعثیان کشته، زخمی و اسیر شدند. در این عملیات (علیرضا موحد دانش)
فرمانده شجاع گردان حبیب بن مظاهر به سختی مجروح شد. در مرحله دوم عملیات بیت
المقدس که در 16/2/1361 آغاز شد به دستور حاج احمد سلامتیان ، فرمانده لشگر 27،
حسین اسلامیت فرماندهی گردان حبیب ابن مظاهر را بر عهده گرفت.
در این مرحله، رزمندگان اسلام، با همکاری نیروی هوایی و هوانیروز، منطقه سه راه حسینیه همچنین پادگان حمید و جفیر را از دست بعثی های متجاوز آزاد کردند و بالاتر از همه، در روز 18/2/61 جاده آسفالته ی اهواز – خرمشهر، به طور کامل از چنگ صدامیان خارج شد، و سردار شهید حسین اسلامیت در این عملیات در بیستم اردیبهشت 1361 به شهادت رسید. پیکر پاک این شهید بزرگوار در گلزار شهدای تهران به خاک سپرده شد.
وصیت نامه شهید حسین اسلامیت
بسم الله الرحمن الرحیم
ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانهم بنیان مرصوص
درک عالم معنی و روح ایمان خود از جمله برنامه هایی است که فقط به اراده و خواست خدای عظیم و قادر ممکن است . البته کوشش انسان را هم قبل از این اعطای بزرگ خداوندی باید در نظر داشت . انشاء الله خدا با لطف و مرحمت بی پایان خود به همگی مان توفیق این رابدهد که فقط در راه او برا رسیدن به رضای او گام برداریم، تا لایق رسیدن به این مقام والا و شامخ گردیم که :
آنکس که تو را شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
خوب ، پس از رسیدن به این درجه و به قولی دیگر خداگونه شدن ، خدا بهترین و بزرگترین نعمتش را به این بنده که تا به این حد عروج کرده اعطا می دارد . و آن شهادت است . شهادت مهمترین و بالاترین آرزوی یک مؤمن است . یعنی آن را می توان نهایت درجه تکامل ، یک مؤمن خالص قرار داد که به محبوب خویش عزیزترین و دوست داشتنی ترین سرمایه خود را هدیه می نماید.
یک روز وجود نداشتیم و به اراده و خواست او بوجود آمدیم و یک روز هم به اراده و خواست او باید برویم. چه بهتر که این تحول از دنیای ماده به دنیای معنا انتخابی و با میل خود بشر و برای رضای او در راه او باشد . چون بالاترین توفیق این است که همه چیز برای او و برای رضای او باشد.
باید او را شناخت. در اصل رسالت نوع بشر این است و پس از شناختن و در راه او گام برداشتن و در راه محبوب به شهادت رسیدن و چه زیبا گفت : این اسطوره مقاومت و درهم کوبنده کاخ های ظلم جهانی و این حجت همیشه جاوید در عصرهای آینده یعنی امام بزرگوارمان ، امام خمینی که : جلوه ای که حق تعالی می کند بر انبیاء ، همان جلوه را بر شهداء می کند.
ای مادر مهربان، ای پدر عزیزم، و ای همه کسانی که این متن را می خوانید، این دنیا دار امتحان است ، و یک روز همه ما باید در مقابل ثانیه ثانیه ی که از عمرمان می گذرد، جواب بدهیم ، سعی کنید که از امتحان های الهی نیکو و سربلند بیرون آیید. خدا در این مقطع حساس امتحان بزرگی برای شما پیش آورده و آن امتحان میزان و درجه ایمان شماست.
یکی از مهمترین پایه های ایمان ، به قول حضرت علی (ع) ، صبر است که نسبت صبر به ایمان مانند سر به بدن است .پس خوب صبر کنید و صبر در مصیبت داشته باشید که نشان گر ایمان قوی شما باشد . که اگر روز محشر فرا رسد و خدا از ایمان شما سؤال نماید ، شما صبرتان ، صبر بر مصیبتتان نشانگر ایمان قویتان باشد .
این بنده حقیر پر از گناه از همگی شما التماس دعا دارم . ترا به خدا برایم دعا و طلب مغفرت نمایید که خیلی محتاج به دعا هستم. و وصیت مهم دیگرم این است که : قدر این حجت خدا این نعمت گرانقدر الهی را بدانید و مو به مو بدون چون و چرا اوامرش را اجرا کنید، که او جای امام زمان (عج) است . و بدرستیکه تنها راه رسیدن به فلاح و رستگاری پیروی از اولیاء خداست.
لطفاً اگر کسی از من پولی یا چیز دیگری می خواست و ادعایش بر حق بود طبق شواهد و صدق نیت آن طرف گفته ی او را اجرا کنید . و احیاناً اگر چیزی را مطالبه کرد به او بدهید ، زیرا من سعی کرده ام حق الناس هایم را ادا کرده باشم و بروم . ولی ممکن است در یکی دو مورد فراموشم شده باشد . که انشاء الله پدر و برادر عزیزم، شما این عمل را برایم انجام می دهید. که انشاء الله خدا به شما جزای خیر عنایت کند. از شما خواهش می کنم که حتماً حتماً از مقدار پولی که خودم دارم به یک نفر بدهید و بگوید نمازها و روزه های قضایم که بسیار و بسیار است برایم بجای آورد و مقدار دیگرش را هم صرف امور جنگ و پیشبرد اهداف دولت جمهوری اسلامی نمایید.
در پایان باز تکرار می کنم ، که بسیار بسیار محتاج دعا هستم و از همگی تان التماس دعای زیاد دارم و تو را به خدا برایم طلب مغفرت نمایید .
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
حسین اسلامیت
مکان کربلای خوزستان (شلمچه)
۱۳۶۱/۲/۲۰