ابری وزید، آیه «من کُنتُ» غنچه داد
به گزارش نوید شاهد، حجتالاسلام محمدحسین انصارینژاد همزمان با عید ولایت، غدیریهای را سروده است:
روی تمام پنجرهها بر کویر بود
سهم پرندگان، عطش گرمسیر بود
شن بود و برکه و هیجان عقابها
رد هزار چلچله بر آن مسیر بود
هنگامه داشت دایره گردبادها
برخارزار یکسره مشک و عبیر بود
بر برکهای فرود کبوتر شروع شد
با بال بال، هلهلهای دلپذیر بود
ابری وزید با نفحات حجازیاش
عطر گل محمدیاش بی نظیر بود
حس درنگ قافلهای بیقرار داشت
ساعت به وقت شرعی ظهر غدیر بود
بر آبگیر میکدهای آفریده شد
دستی بر آن قدح قدح آیینهگیر بود
از مسجد الغدیر، اذان بلال...آه
آن دم چقدر بادیه بارانپذیر بود!
آن مسجد ایستگاه تمام فرشتهها
بر گنبدش شعاع دو دست منیر بود
ابری وزید، آیه «من کُنتُ» غنچه داد
ابری که تشنگان زمین را بشیر بود
دستی بلند یکسره گلچرخ شوق زد
تا آسمان تجلی دست امیر بود
«حسان» بلند شد به دو دستش قصیدهای
شعری که بالطافت موج حریر بود
جز جاده غدیر به دریا نمیرسد
آری شناسنامه دریا غدیر بود
انتهای پیام/