بهترین جراحان، از دل جنگ بیرون میآیند/مقالات پژوهشگران ایرانی، درباره حملات شیمیایی عراق چاپ نمیشد
دکتر علی صادقی طاری «استاد چشم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران» است که در دوران دفاع مقدس، بهعنوان رئیس بخش اورژانس بیمارستان فارابی فعال بوده است. او اولین چشمپزشکی بود که ترس از روبهرو شدن با مجروح شیمیایی آلوده به گاز خردل را به خود راه نداد و درحالیکه سایر پزشکان از نزدیک شدن به آنها خودداری میکردند، او برای درمان پیشقدم شد. او در گفتگویی با نوید شاهد، از خاطرات خود میگوید.
این استاد چشمپزشکی گفت: در سال 1349 وارد دانشکده علوم پزشکی تهران شدم و در سال 1356 به عنوان پزشک عمومی از این دانشگاه، فارغالتحصیل شدم. در سال 1357 در بیمارستان فارابی، دوره تخصصم را شروع کردم و در سال 1360 به عنوان چشمپزشک فارغ التحصیل شدم و بلافاصله در بیمارستان فارابی، به عنوان عضو هیئت علمی مشغول به کار شدم. البته آن ایام سالهای اوایل انقلاب بود و استخدام بهطور کلی ممنوع شمرده میشد. اسامی ما به مجلس شورای اسلامی برده شد و با ماندن ما در هیات علمی موافقت شد.
پزشکان جنگ را به گونهای دیگر دیدهاند. من در تمام سالهای جنگ، رئیس اورژانس بیمارستان فارابی بودم و در بیمارستانهای خوزستان نیز خدمت کردهام. پزشکان از خوزستان و از شهرهای مختلف، برای کمک میآمدند. میتوانم به جرات ادعا کنم برخی از پزشکان 24 ساعته مشغول به کار بودند و حتی فراموش میکردند که ممکن است هر لحظه موشک به بیمارستان اصابت کند و خودشان هم به شهادت برسند.
ذات پزشکی همین است؛ باید به فریاد بیماران رسید
وی ادامه داد: به یاد میآورم برخی پزشکان خود از ناراحتیهای جسمانی رنج میبردند. مثلا پزشکی از شهر مقدس مشهد به خوزستان آمده بود و باوجود دردی که به خاطر سنگ کلیه داشت و ناتوانش کرده بود، اما همچنان برای خدمت تلاش میکرد. من فکر میکنم خدمات پزشکان ما در دوران جنگ تحمیلی، در دنیا بینظیر و مثال زدنی است. من چه در بیمارستانهای خوزستان و چه در بیمارستان فارابی، هر لحظه آنکال بودم. ما همواره سعی میکردیم حضور داشته باشیم و ظرفیت تختها را چنان تغییر بدهیم که هیچ مجروحی بر روی زمین خوابانده نشود. شرایط سخت بمباران در خوزستان ابدا من را یک لحظه تحریک نکرد که به تهران بیایم، ضمن اینکه ما وقتی در تهران هم کار میکردیم همچنان موشک باران بود، اما با این حال، شبها هم به اتاق عمل میرفتیم و کشیک بیمارستان میدادیم. زیرا ذات پزشکی همین است که در هر شرایطی باید به فریاد بیماران رسید.
مجروحان آلوده به گاز خردل را معاینه کردم؛ خودم را در مقابل وظیفهام میدیدم
دکتر صادقی طاری، درباره درمان مجروحان شیمیایی که با گازهای شیمیایی آسیب دیده بودند، گفت: یک شب، اولین سری از مجروحان دوران دفاع مقدس را به اورژانس بیمارستان فارابی آوردند. این عزیزان پنج نفر از رزمندگانی بودند که توسط بمب شیمیایی به شدت مجروح شده بودند و گاز خردل، چشمهای آنها را متورم، دردناک و بیناییشان را مختل کرده بود.
این متخصص چشمپزشک یادآور شد: پزشکان و پرستاران به خاطر ترس از گازهای خطرناک بمبهای شیمیایی، اتاق را کاملا تخلیه کرده و مجروحان را بستری کرده بودند. هیچکس حتی برای معاینه نیز وارد اتاق نشده بود. گاز خردل بوی خاصی دارد و کسی که آن را استشمام کند، بدون شک آلوده میشود. این گاز به قدری خطرناک است که علاوه بر اثرات چشمی، اثرات ریوی و پوستی هم دارد. با این حال من روپوش خود را پوشیدم و یک ماسک سادهای به صورت زدم و وارد اتاق شدم تا مجروحان را معاینه کنم. خودم را در مقابل وظیفهام میدیدم. مجروحان باید بهسرعت معاینه میشدند تا از گسترش آسیبها جلوگیری میشد. ضایعات بسیاری روی پلکها، قرنیه، ملتحمه، به همراه سوختگیهای پوستی و اشکالات تنفسی ایجاد شده بود.
هیچ منبع علمی در اختیار نداشتیم
رئیس اورژانس بیمارستان فارابی در دوران دفاع مقدس، متذکر شد: پزشکان در دوره جنگ، شناخت زیادی از بمبهای شیمیایی نداشتند و در آن زمان، هیچ رفرنس و کتابی که گاز خردل را معرفی کند، موجود نبود یا بسیار کم بود. تنها یک کتاب از «دوک الدر» وجود داشت که تجربههای جنگ جهانی اول را از تاثیر گاز خردل بر روی چشمها بیان کرده بود. ما نیز هیچ منبع علمی در اختیار نداشتیم که براساس آن، آسیبها را درمان کنیم. ناگزیر درمانهای ساده را برای درمان آسیبهای چشمی این رزمندگان به کار بردیم که همان درمانهای رایجی بود که برای درمان زخم قرنیه به کار میبردیم. روش درمان بدین شکل بود که چون یک نوع ماده شیمیایی روی چشمها اثر گذاشته بود، در ابتدا سعی کردیم این ماده را از محیط چشم و اطراف آن پاک کنیم تا بیشتر عمل نکند، لذا با شستشوی چشمها، مواد خارج میشد. سپس موادی که فکر میکردیم میتواند آسیبها را کاهش دهد، روی ضایعات زدیم و از قطره آنتی بیوتیک روی زخمهای کمعمق استفاده کردیم. اما در حالت عمیقتر بودن زخم قرنیه، امکان جراحی نداشتیم زیرا اگر قرنیه را باز میکردیم، به علت خطرناک بودن مواد، مردمکها واکنش نشان میدادند و به هم میچسبیدند و کار سختتر میشد. بنابراین ناچار بودیم فقط همین راه درمان شستشوی چشمها و به کار بردن قطره را انتخاب کنیم.
صادقی طاری، با بیان اینکه خوشبختانه این نوع درمان کاملا علمی و کلاسیک بود، اظهار داشت: اما مشکل دیگری وجود داشت که احتمال بالای عود کردن و بازگشت دوباره آسیبها پس از درمانهای اولیه بود. معمولا پس از درمانهای اولیه، ظاهرا زخمها خوب میشوند اما پس از مدتی دوباره بازمیگردند. ضایعات عودکننده نیز در مراحل بعدی، باید تحت درمانهای متعدد دیگر قرار میگرفتند.
این پزشک دوران دفاع مقدس بیان کرد: آن موقع وقتی من با مجروحان شیمیایی، بدین صورت برخورد کردم باعث شد ترس سایر همکاران از مواجه شدن با آنها فروکش کند. بعد از آن در طول جنگ تحمیلی، ما همچنان در بیمارستان فارابی با مجروحان زیادی که با گازهای شیمیایی مخصوصا گاز خردل آلوده شده بودند، برخورد کردیم به طوریکه فقط در یک شب، 232 مجروح شیمیایی با گاز خردل را به بیمارستان فارابی آوردند.
مقالات علمی پژوهشگران ایران درباره مجروحان شیمیایی را چاپ نمیکردند
وی درباره سیاسیکاریهای بینالمللی ضد ایران، گفت: وقتی ما در محافل بینالمللی اعلام میکردیم که مجروح شیمیایی داریم، همه سعی میکردند نسبت به آن بیتوجهی کنند و چشمان خود را به روی حقیقت ببندند. حتی وقتی مقالهای درباره درمان 232 نفر مجروح را برای مجلات چشم پزشکی بینالمللی فرستادیم، به خاطر مسائل سیاسی، این مقالات چاپ نشد و بعدها اقرار شد که تنها سیاسیکاری ضد ایران در سطح بینالمللی باعث شد، تجربیات چشم پزشکان ایرانی در زمینه درمان چشم با گازهای شیمیایی چاپ نشود. البته بعد از اتمام جنگ تحمیلی، این مقالات به نام پزشکان ایرانی چاپ شد و در مجامع مختلف بینالمللی مورد بحث قرار گرفت.
دکتر صادقی طاری ادامه داد: البته ما در طول جنگ تحمیلی، به غیر از صدمات ناشی از گازهای شیمیایی به چشم، دیگر آسیبها بهخصوص صدمات ناشی از مواجه شدن با ترکشها، مواد خارجی و موجهای انفجاری به چشم را نیز داشتیم. یکی از بزرگترین مشکلات ما در آن زمان، کمبود وسایل و تجهیزات برای جراحی و درمان رزمندگان عزیزمان بود. به عنوان مثال ما دستگاه ویترکتوم را حتی در بیمارستان فارابی نداشتیم. بعدها یک دستگاه، وارد بیمارستان لبافی نژاد شد که به درمان مجروحان جنگی و مردم عادی کفاف نمیداد. زیرا از طرفی ما نمیتوانستیم دربهای اورژانس بیمارستانها را به روی مردم عادی ببندیم و فقط مجروحان جنگی را درمان کنیم. بنابراین با مراجعات بسیار زیاد مجروحان و مردم عادی روبهرو بودیم و کمبود وسایل مورد نیاز، بیش از هر چیزی آزاردهنده بود. برهمین اساس تعداد زیادی از مجروحان که زخمهای بسیار عمیقتری داشتند، به خارج از کشور اعزام شدند.
اگر تجهیزات کافی داشتیم ...
استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران، گفت: به نظر من، اگر ما در آن زمان، به قدر کافی تجهیزات داشتیم، به طور قطع نتایجی که از درمان روی چشمها میگرفتیم، به مراتب بهتر از نتایج درمان در کشورهای خارجی میشد. در خط مقدم جبهه، کمتر عمل جراحی و بیشتر کارهای ساده و مقدماتی روی چشمها انجام میشد تا مجروحان را به تهران اعزام کنند، بنابراین چند روز طول میکشید. اگر آن زمان در خط مقدم جبهه، تجهیزات کافی وجود داشت، نتایج بهتری از درمانها میگرفتیم و نیازی به اعزام به خارج نداشتیم زیرا چشم پزشکان ایرانی همواره از سطح بالای علمی در دنیا برخوردار بودهاند. وگرنه از نظر سطح علمی، تعصب، همیت و غیرت چیزی کم نداشتیم و تنها کمبود ما تجهیزات چشم پزشکی بود و از طرف مجامع بینالمللی هم در مضیقه بودیم.
بهترین جراحان، از دل جنگ بیرون میآیند
وی تصریح کرد: «بهترین جراحان، از دل جنگ بیرون میآیند.» یعنی تجربه های جنگی، پزشک و به خصوص جراحان را کارآزموده میکند. تجربه سروکار داشتن با مجروحان جنگی باعث شد نگاه ما به تروما و صدمات عمیق چشمی، تغییر زیادی بکند و الان از این تجربیات، در انواع ترماها که در نزاع ها، تصادفات، برخورد چشم با اجسام برنده بوجود میآید، استفاده میکنیم، درحالی که صدمات به چشم، به خاطر بمبهای شیمیایی و ترکشهایی که به سر و صورت برخورد میکرد، در دوران جنگ بسیار عمیقتر از اینها بوده است. اکنون تجربیات چشم پزشکان از دوران جنگ به چشمپزشکان نسل حاضر منتقل شده است.
با علم چشمپزشکی، ندای مظلومیت ایران را سرمیدادیم
دکتر صادقی طاری در پایان خاطرنشان کرد: وقتی ما در کنفرانسهای بینالمللی در فضای سیاسی مخالف ایران شرکت میکردیم با بیان حقایقی در رشته چشم پزشکی، به نوعی سعی داشتیم ندای مظلومیت مردم ایران را در محافل سیاسی سر بدهیم. احتیاجی نبود که حتما از راه سیاسی وارد شویم، همین که در یک کنگره بینالمللی شرکت میکردیم و آماری از تعداد مجروحان جنگی آلوده با گازهای خردل میدادیم، در واقع داستان مظلومیت مردم و رزمندگان ایرانی را منتقل میکردیم تا دنیا بداند مردم ایران که در جنگ پیشقدم نبودهاند، چگونه از گازهای بمبهای شیمیایی و دیگر حوادث جنگ در رنج و عذاب هستند. به همین دلیل مقالات علمی چشم پزشکان ایرانی، در مجلات خارجی چاپ نمیشد. زیرا چاپ مقالات بطور ضمنی پیام مظلومیت مردم را به دنیا میرساند.