سکه افتاد به نام تو که حاجی باشی / قرعه این بود که درگیر تماشا بشوی
سه‌شنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۰۲
قطره بودی و زدی، راهی صحرا بشوی
از تلاطم بنویسی و معما بشوی
سکه افتاد به نام تو که حاجی باشی
قرعه این بود که درگیر تماشا بشوی
پرگشودی و زمین گستره‌ی بالت شد
خواستی در دل دنیازدگان، جا بشوی
بستی احرام و دلم ریخته شد بعد از تو
بین این قافله سخت است که پیدا بشوی
گفته بودی که زمینِ عربستان، تشنه است
گفته بودی که دلت خواسته دریا بشوی
ای شهیدی که تنت گشته کفن در احرام
میشود پیش خدا، این همه زیبا بشوی؟!
سروده محمدتقی عزیزیان
منبع: طواف عشق، مجموعه اشعار برگزیده‌ی کنگره ملی شعر منا، معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران
نظر شما
