آخرین اخبار:
کد خبر : ۴۱۹۱۷۵
۰۸:۵۶

۱۳۹۶/۱۰/۲۵
برگی از وصیت نامه شهید سيدابراهيم مهدوي

راهي كه انتخاب كردم راه خداست

شهید سيدابراهيم مهدوي 9 آبان 1340 در شهرستان لاهیجان دده به جهان گشود و پس از دلاوری های فراوان در تاریخ 25 دی 65 به درجه رفیع شهادت رسید
نویسنده :
مهرشاد


بسم الله الرحمن الرحيم
اريت الذي يكذب بالدين فذالك الذي يدع اليتيم...
بنام خداوند بخشنده مهربان
اي رسول ما آيا ديدي آنكس را كه روز جزا را انكار مي كرد. اين همان شخصي است كه يتيم را در خود مي راند و كسي را بر اطعام فقير ترغيب نمي كرد. پس واي بر نمازگزاران كه دل از ياد خدا غافل دارند. همانان كه بريا و خودنمايي كنند و ذكات احسان را از فقيران منع كنند.
بنام الله يگانه منجي بشريت و حامي مستضعفان و محرومان، بنام ا... كه همه از اوست. اوست كريم، بخشنده، اوست دانا و مهربان كه انسان مخلص مؤمن سر تعظيم فرود آورده در برابر او تعظيم مي برند. كريم است بخشنده پس اي بي خبران بخود آييد بشتابيد بسوي او كريم است و مهربان. بدرود رفيقانم بدرود كه ديگر در ميان شما نيستم، آن زمزمه هاي دلنشينتان را بشنوم و خنده بر لب بگشايم. خود با آغوش باز بسوي شهادت رفته ام و زن و فرزندانم را رها كردم و به قربانگاه اسماعيل رفته ام تا كوردلان بفهمند و نگويند چراغ جاده شان خاموش گشته است و راهي براي بازگشت شان وجود ندارد. چرا؟ مضمون آيات خداوند چنين است كه بنده ام (كه صدبار اگر توبه شكستي بازآي) در رحمت من بسوي شما باز است. پس اي كوردلان بدانيد كه در اشتباه هستيد. چگونه مي خواهيد جواب خدا را بدهيد. بترسيد از عذاب الهي، پدرم شرمنده ام نمي دانم در بزرگواري شما چه بنويسم. همينقدر مي دانم از دست دادن جوان براي تو مشكل است. بر مزارم گريه كن تا اشكهايت فرش سنگ قبر مرا بشويد و اسم من معلوم شود تا همگان اسم مرا بخوانند. افتخار كن و سرت را بالا نگهدار و بردبار باش و خوشا بحال شما كه اينچنين فرزندي تربيت نمودي و تحويل جامعه دادي. پدرم از فرزندانم خوب پذيرايي كن. از پسرم رضا و از دخترم ليلا كه ميوه دلم بودند طوري تربيت كن كه رهروان راه من باشند كه در جامعه سربار كسي نباشند. پدرم ديگر سفارش نمي كنم هم اكنون اين جملات را مي نويسم اشك از چشمانم جاري است ديگر سفارش نمي كنم.

مادرم، گريه مكن براي من. چون راهي را كه انتخاب كردم راه خداست و به خدا پيوستم. ميدانم زحمتهاي زيادي برايم كشيد. شبها بر گهواره من نشستي و گريه ام را خاموش نمودي. ولي خود از خواب شيرين خود گذشتي و چه شبها بر گهواره من نشستي و بيخوابي را تحمل نمودي. چكنم جنگ است ميان اسلام و كفر.
برادرم، بردبار باش و ثابت قدم. راهي كه من رفتم رضاي الله در آن است. سفارشم اين است كه در راه دين خدا كوشا باش.
خواهرانم، زينب وار زندگي كنيد. هر شب جمعه بر مزار من بياييد و زمزمه ياحسين سر دهيد. چون حسين تنها بود. الگو باشيد تا بر شما افتخار كنم. بر سر قبر من گريه كنيد تا اشكهاي شما سنگ فرش مرا بشويد و اشكهاي شما عطري باشد براي مزار من.
براي من حجله نزنيد نمي خواهم تجملي باشد.
همسرم، با عرض ادب سلام مي گويم. حلالم كن. مي دانم در طول زندگي مشتركي كه داشتيم رنگ خوشحالي را نديديد و هميشه زندگي ما در تلاطم بود. چه سختيهايي كه نكشيدي. نتوانستم آرزوهايت را برآورده كنم. فقط سفارشم اين است كه بردبار باشيد كه خداوند كريم عادل است. شما اي آشنايان فاميلان كه براي عزاداري من آمديد خوش آمديد، قدم رنجه فرموديد اميدوارم كه در مدت حيات خود بدي از من ديده ايد مرا عفو كنيد.
والسلام عليكم و رحمه ا... و بركاته
خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار
سيدابراهيم مهدوي

گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه