نویدشاهد گیلان: شهيد حجت الله اسماعيلي در روستاي چينيجان از توابع رودسر بدنيا آمد. در 5 سالگي وارد مكتب خانه محلخود شد و بمدت يكسال خواندن قرآن را آموخت و سپس راهي مدرسه شد و بعد از گرفتن پنجم ابتدائي واردمدرسة راهنمائي تحصيلي اسلام رودسر گرديد. شهيد چون استعداد و ذوق عجيبي در تعميرات ماشين آلاتو لوازمات برقي و غيره داشت پدرش او را به اتفاق عمويش در گارگاهي مشغول به تعمير ماشين نمود. او پساز تلاشها و زحمات فراوان بعنوان استادكار مستقلاً شروع بكار كرد.
شهيد حجت اله اسماعيلي جواني درستكار و مهربان بود و مقداري از مايحتاج خانواده را تأمين ميكرد. بهخانوادهاش كمك بسيار مينمود و از اخلاق نيكويي اسلامي برخوردار بود. قبل از اينكه به سربازي برودخود را به رفتن به جبهه و نبرد با كفار و منافقين آماده كرده بود. او پس از ماهها خدمت با وجود اينكهفرماندهاش به او پيشنهاد تعميرات ماشين آلات در گيلانغرب را داده بود اما عاشقانه بسوي رب شتافت و درحملهاي عليه متجاوزين عراقي به درجه رفيع شهادت نائل گشت.
شهيد حجت، وقتي كه انقلاب به پيروزي رسيد و رژيم فاسد پهلوي به ديار عدم فرستاده شد و مردم ايران بوي آزادي را استشمام نكرده بودند كه نوكر ديگري از سرسپردگان اجنبي جهت خوشنودي اربابانشان دست به كار شوند.
و بدين سان بود كه جنگ آوران و دلاور مردان ايران زمين ،لباس رزم پوشيده و تبر ابراهيم بر دوش گرفته و براي شكستن اين بت فرعوني عازم ميدان شوند و شدند.
و حجت دلاورم مانند ديگران از دست سلحشور لباس رزم را بر تن كرد و به نداي هل من ناصر ينصرني حسين زمان لبيك گفت و به ميدان رفت و زجر خوردند و سرانجام شربت شهادت نوشيد و به مدت چند ماه مهمان لاله هاي دشت گيلان غرب بود . و بعد از آن مدت كه ان منطقه از دست صداميان آزاد گشت ، شهيد حجت اسماعيلي به موطن خود كه چشم براهش بودند بازگشت