شهید علی اصغر صفرخانی؛ علمدار«گردان شهادت»
نوید شاهد: شهید علی اصغر صفرخانی در سال 1343 در تنگمان
یکی از روستاهای اطراف کرج متولد شد. پس از مدتی به تهران مهاجرت کردند و ساکن
تهران شدند.
علی اصغر روحیه مذهبی بالایی داشت. در زمان اوج گیری انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام امت در مدرسه محل تحصیل خود طرح پخش اعلامیه و برپایی تظاهرات را اجرا می کرد و در راهپیمایی ها و تظاهرات سطح شهر در جمع مردم تهران حضور می یافت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای حفظ دستاوردهای انقلاب در سنگر مدرسه به مبارزه با منافقین و گروهک های ضد انقلاب پرداخت.
او همیشه می گفت: « این ها (منافقین) چون بر خلاف خط امام حرکت می کنند و به راه اسلام نمی آیند باید با آن ها مبارزه کرد.»
شهید صفرخانی به هنگامیکه منافقین کردستان را مورد تاخت و تاز ناجوانمردانه خود قرار دادند به همراه دیگر یارانش برای سرکوبی آنان به آن دیار شتافت. و در سازمان فجر اسلام عضویت و فعالت داشت.
با شروع جنگ تحمیلی با اولین بسیج عمومی به مصاف با متجاوزان بعثی به جمع قهرمانان جنگ های نامنظم دکتر چمران پیوست.
علی اصغر صفرخانی پس از شهادت دکتر چمران به عضویت بسیج مستضعفین درآمد. وی در عملیات های طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس شرکت داشت و یک بار هم مجروح گردید.
بعد از عملیات بیت المقدس، عضو سپاه پاسد اران انقلاب اسلامی گردید و لباس سپاه که به قول خودشان کفن خونینشان است بر تن نمود. پس از مدتی در تیپ ذوالفقار لشگر محمد رسول الله مشغول ادای وظیفه و خدمت گردید و با لیاقت و کاردانی که از خود نشان داد به سمت مسئول زرهی آن تیپ در عملیات والفجر مقدماتی و همچنین والفجر1 و 3 و 4 شرکت نمود.
شهید صفرخانی «فرمانده زرهی» پیشاپیش رزمندگان حرکت و با بی سیم نیروهای زرهی را در خطوط مقدم راهنمایی می کرد.
این شهید عزیز در دو عملیات خیبر و بدر در کنار دو سردار رشید اسلام «شهید همت» و «شهید عباس کریمی» و آزادسازی جزایر مجنون شرکتی فعال داشت.
پس از آزادی جزیره مجنون به تهران آمد و به سنت
پیامبر گرامی اسلام گردن نهاد.
علی اصغر بعد ازعملیات بدر با کوله باری تجربه و با یک ابتکار «گردان شهادت» را در سطح لشگر تشکیل داد از افراد آرپی جی زن تشکیل شده بود. این گردان در لحظات حساس و جاهایی که فشار دشمن زیاد بود دلاوران آن حماسه می آفریدند.
در منطقه مهران فرمان امام امت را لبیک گفت و به خاطر سرکوبی دشمن و بی اثر نمودن تبلیغات پوچ دشمن در عملیات کربلای یک باهدایت گردان شهادت، خط دشمن را شکست.
یکی از همرزمانش نقل می کند: روز قبل از عملیات رزمندگان گردان شهادت را در کنار خودش جمع نمود. داستان انقلاب اسلامی را از سال 42 تا قضیه شهر مهران و حساسیت منطقه و نظر امام را درباره آن شرح داد و از قول آقای هاشمی رفسنجانی گفت که امام امت فرموده اند مهران باید آزاد شود. بایستی حرکت جدیدی را شروع کنیم و حتی اگر تمامی ما شهید شویم باید به لطف و یاری خداوند متعال مهران را آزاد کنیم.
سرانجام در دهم تیر ماه 1365 با اصابت خمپاره در کنارش در حالیکه به اطرافیان خود می گفت «سلام مرا به امام برسانید و بگویید صفرخانی دین خود را به اسلام ادا کرد» به شهادت رسید.
منبع: مرکز اسناد ایثارگران