مجموعه اشعار برگزیده شعر منا؛ «برات مکّه از مشهد گرفتم»
بدرودتان باد آشنایان زمینی!
مشتاق روی آشنای آسمانم
از خلوت دنجِ حیاط خانه رفتم
در انتظارِ آن حیات جاودانم
□
با بدرقه میخواستید ای آشنایان!
آسوده از فکر و خیالم کرده باشید
از زیر قرآن رد شدم اما عزیزان!
امید دارم که حلالم کرده باشید
□
مثل وصیتنامهی تاخوردهی خود
بر روی دنیا چشم را آرام بستم
با نیت لبیک رفتم سوی خورشید
مانند ماهِ در محاق احرام بستم
□
من سالها از سازمان حج پیاپی
پیگیر بودم هی جواب رد گرفتم
با نیت قربانشدن امسال نوروز
رفتم برات مکّه از مشهد گرفتم
□
من آرزو کردم شهید عشق باشم
غیر از شهادت نیتی دیگر نکردم
از خانهی پروردگار امید دارم
تا خانهی خود دست خالی برنگردم
□
من دیدم آنجا رد پای بولهب را
دیدم کلید کعبه دست جاهلان بود
هرجا که بال عشقمان را میگشودیم
اصحاب فیلی باز رویارویمان بود
□
لبتشنه زیر دست و پا چیزی شنیدم
چیزی شبیه سمّ اسب و استخوان بود
احساس کردم مادری پهلو خمیده
اطراف سنگ قتلگاهی روضهخوان بود...
سروده ای از مسعود طاهری عضد
منبع: طواف عشق، مجموعه اشعار برگزیدهی کنگره ملی شعر منا، معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران