شعر منا (33)
زندگی را گر نه خود شوقی دگرگون داشتید / مرگ را در جامه‌ی سرخش به بَر، چون داشتید؟
زندگی را گر نه خود شوقی دگرگون داشتید

مرگ را در جامهی سرخش به بَر، چون داشتید؟

از شما می‌‌پرسم ای سالارمردان سترگ!

ای که ذرّات شرف در خانهی خون داشتید

از شما ای بتشکنْ خیل خلیلان! کاینچنین

هیمنهی طاغوت را ویران و وارون داشتید

ای همه جان و جنم در پیکر سعی و صفا!

لب به لب پیمانه از این طرفه معجون داشتید

خوشقبایی بر طراز قامت حجتان، سپید

چون درفش خون خود در باد موزون، داشتید

بر سر، آه ای سر به سقفِ آسمان ساییدگان!

سایهای جز عشق ـ این فرّ همایون ـ داشتید؟

«عشق» لیلایی است لیلایی است لیلایی است «عشق»

جان مجنون جان مجنون جان مجنون داشتید

ای تبرخونْ سایهگستر سروهای تشنهجان!

باغ را باری به خون خویش مرهون داشتید...

سروده ای از اعظم السادات حسینیان


منبع: طواف عشق، مجموعه اشعار برگزیدهی کنگره ملی شعر منا، معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران




برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده