تیپ فاطمیون قصه جهاد در مهاجرت است!
چهارشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۵۱
شاهین خلیلی قدم گذاشتن در راه اعتقادات و تا پای جان برای آن جنگیدن، چیزی نیست که سن و سال و دین و مذهب و نژاد داشته باشد. وقتی که مسئله ای اعتقاد کسی باشد و از عمق جان آن را بپذیرد، حتما تا جایی که میتواند برای حفظ آن تلاش خواهد کرد.
نویدشاهد: شاهین خلیلی: قدم گذاشتن در راه اعتقادات و تا پای جان برای آن جنگیدن، چیزی نیست که سن و سال و دین و مذهب و نژاد داشته باشد. وقتی که مسئله ای اعتقاد کسی باشد و از عمق جان آن را بپذیرد، حتما تا جایی که میتواند برای حفظ آن تلاش خواهد کرد. چندی است که گروههای تکفیری وحشی با نام داعش با تفکرات سلفی افراطی و تروریستی، عراق و سوریه را ناآرام کردهاند. از این رو نیروهای بسیاری چه به دلیل استراتژیکی و چه دفاع از اعتقادات و برگرداندن آرامش به حریم حرم حضرت زینب راهی سوریه شده اند. در میان مهاجران به سوریه مهاجرانی، به چشم میخورد که پیش از این هم مهاجر بوده اند و از دیار خود کوچ داده شدند. صحبت از رزمندگان مهاجر افغانی است که از اولین سالی که تعدادی از آنها گردهم آمدند و هسته اولیه تیپ فاطمیون را تشکیل دادند، پنج سالی میگذرد که با عشق به دفاع از حرم حضرت زینب پرداخته اند. رزمندگانی که تواضع، مظلومیت و غربت از خصایص اصلی آنان است و با حضور خود در این جبهه به قول خودشان از بی بی زینب دفاع کرده و در این راه شهیدان بسیاری دادهاند.
فاطمیون کیستند؟
شیعیان افغان با شنیدن نام حضرت زینب سلام الله علیها و نام فاطمه الزهرا که با مظلومیت همراه است و شنیدن این نام دلهای بسیاری را میلرزاند، از همه جای دنیا دور هم جمع میشوند و گروهی را برای دفاع از مظلومیت حرم اهل بیت(ع) تشکیل میدهند، به جا و به حق نام گروه خود را «فاطمیون» میگذارند که بسیار به حقیقت این گروه نزدیک است. گروهی که همانطور که از نامشان پیداست واقعا مظلومند و غریب. چه در افغانستان، چه در ایران و چه در سوریه و عراق. «فاطمیون» در ابتدا یک گروهان بود، بعد تبدیل به تیپ شد و حالا هم در شرف لشکر شدن است. این گروه با جمعیت چند هزار نفری خود، شامل رزمندگان افغانی میشود که نبرد در سوریه را با جان و دل پذیرفته و برای مجاهدت به سوریه میروند و در این راه بسیار شهید داده اند.
مسئله این است که شیعه بودن افغانی، ایرانی، ترک، لر، عرب و عجم نمیشناسد، شیعه شمشیر ذوالفقار، مظلومیت فاطمی، ولایت علی(ع) ، انتظار مهدی(عج) را شاخص خود میداند و میشناسد، از این رو افغانها نیز به مصاف جبهه النصره و داعش میروند.
داستان از کجا شروع میشود؟
ماجرای این دفاع به حدود چهار- پنج سال پیش باز میگردد که آرامگاه دختر امام اول شیعیان که مورد احترام شیعیان است، از سوی گروهک تروریستی در عراق و شام یا همان داعش، مورد بیاحترامیو حمله قرار میگیرد. از آنجا که جبهه کفر علیه جهان اسلام وارد شده، خیلی از جوانان احساس تکلیف میکنند که باید در میدان باشند. بنابراین«مدافعان حرم» در کنار ارتش سوریه و حزبالله لبنان همزمان به جنگ با نیروهای داعش و دیگر نیروهای مخالف دولت سوریه راهی میشوند و از این رو در کنار ایرانیها، مسلمانان شیعهای که به دنبال اسلام اصیل هستند برای حفاظت از آن تصمیم به دفاع میگیرند. مهاجران افغان نیز برای این دفاع به صورت داوطلبانه ثبت نام میکنند و پس از مدتی انتظار برای 25 تا 35 روز آموزش میبینند و سپس راهی دیار جنگ با دشمن میشوند و تحت عنوان «لشکر فاطمیون» برای دفاع از مرقد مطهره و اماکن مقدسه در سوریه عازم میشوند و با در طبق اخلاص قرار دادن جان خود، به دفاع میپردازند.
داستان مهاجرت افغانها از آنجا شروع میشود که طالبان به کشورشان حمله میکند و تعدادی برای حفظ سلامت خانواده شان به کشورهای اطراف مهاجرت میکنند. یکی از کشورهایی که میزبان بیشترین تعداد مهاجرین میشود ایران است. بسیاری از آنها مجبور میشوند، در کارهایی همچون کارگری بر سر ساختمان یا زمین کشاورزی، مشغول به کار شوند. با این حال وقتی مسئله دفاع درباره اهل بیت(ع) پیش آمد، همینها با حساسیتهای خود برای حفاظت از حریم اهل بیت(ع) بسیار غیرتمندانه در میدان حضور پیدا کردند و مانند شیرانی دلیر لرزه بر اندام دشمن انداختند.
همین جاست که جمله مشهور امام که میگفت «اسلام مرز ندارد» در ذهنها تداعی میشود و بسیاری از مهاجران با استناد به این جمله برای دفاع از دین خود اقدام میکنند و نقش مهمیرا در بالابردن روحیه جیش الوطنیهای سوری ایفا میکنند. تعدادی از جوانانی که ملیت افغانستانی دارند اما در کشور ایران بزرگ شدهاند، راهی کشور سومیبه نام سوریه میشوند تا برای دفاع از مناسبات دینی و مذهبی به مبارزه با دشمن مشغول شوند تا این روزها را که اسلام حقیقی در خطر است و گونههای انحرافی و افراطی از اسلام در حال معرفی به مردمان دنیا است، از دریچههای حیاتی قلب اسلام دفاع کنند.
بازتابهای حضور افغانها در سوریه
درباره دلایل اعزام افغانها به سوریه در رسانهها تخریبهای زیادی صورت گرفته است. روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال در یکی از گزارشهای خود درباره «تیپ فاطمیون» آورده است که نیروهای افغان حاضر در سوریه ماهیانه حدودا 500 دلار دریافت میکنند و علاوه براین، دولت ایران به آنها اجازه اقامت در ایران میدهد. برخی با استناد به این قضیه و شنیدههای دیگری از گوشه و کنار، اجر معنوی این دسته را به سطح مادی تنزل میدهند. در حالی که آمار شهیدان افغان بیانگر این قضیه است که تعداد بسیار زیادی از آنها از جوانان تحصیلکرده و با موقعیتهای شغلی خوب و مناسبی هستند که دور از منطق به نظر میآید به این دلیل و بدون زیرساختهای اعتقادی این راه را انتخاب کرده باشند. یا میتوان این پرسش را برای خود مطرح کرد که چه کسی حاضر است در قبال دریافت پول حتی بخش کوچکی از عضو خود را از دست بدهد، چه برسد به از دست دادن جان خود؟! این دسته از شهیدان به حدی در مظلومیت به سر میبرند که در وهلههای اول که اجساد شهیدان تیپ فاطمیون به ایران بر میگشت، با کمال غربت و پس از بررسی گواهی اقامت و... تدفین میشدند، تا اینکه مقام معظم رهبری دستور دادند شهدای فاطمیون همچون شهدای خودمان تشییع شوند.
فاطمیون کیستند؟
شیعیان افغان با شنیدن نام حضرت زینب سلام الله علیها و نام فاطمه الزهرا که با مظلومیت همراه است و شنیدن این نام دلهای بسیاری را میلرزاند، از همه جای دنیا دور هم جمع میشوند و گروهی را برای دفاع از مظلومیت حرم اهل بیت(ع) تشکیل میدهند، به جا و به حق نام گروه خود را «فاطمیون» میگذارند که بسیار به حقیقت این گروه نزدیک است. گروهی که همانطور که از نامشان پیداست واقعا مظلومند و غریب. چه در افغانستان، چه در ایران و چه در سوریه و عراق. «فاطمیون» در ابتدا یک گروهان بود، بعد تبدیل به تیپ شد و حالا هم در شرف لشکر شدن است. این گروه با جمعیت چند هزار نفری خود، شامل رزمندگان افغانی میشود که نبرد در سوریه را با جان و دل پذیرفته و برای مجاهدت به سوریه میروند و در این راه بسیار شهید داده اند.
مسئله این است که شیعه بودن افغانی، ایرانی، ترک، لر، عرب و عجم نمیشناسد، شیعه شمشیر ذوالفقار، مظلومیت فاطمی، ولایت علی(ع) ، انتظار مهدی(عج) را شاخص خود میداند و میشناسد، از این رو افغانها نیز به مصاف جبهه النصره و داعش میروند.
داستان از کجا شروع میشود؟
ماجرای این دفاع به حدود چهار- پنج سال پیش باز میگردد که آرامگاه دختر امام اول شیعیان که مورد احترام شیعیان است، از سوی گروهک تروریستی در عراق و شام یا همان داعش، مورد بیاحترامیو حمله قرار میگیرد. از آنجا که جبهه کفر علیه جهان اسلام وارد شده، خیلی از جوانان احساس تکلیف میکنند که باید در میدان باشند. بنابراین«مدافعان حرم» در کنار ارتش سوریه و حزبالله لبنان همزمان به جنگ با نیروهای داعش و دیگر نیروهای مخالف دولت سوریه راهی میشوند و از این رو در کنار ایرانیها، مسلمانان شیعهای که به دنبال اسلام اصیل هستند برای حفاظت از آن تصمیم به دفاع میگیرند. مهاجران افغان نیز برای این دفاع به صورت داوطلبانه ثبت نام میکنند و پس از مدتی انتظار برای 25 تا 35 روز آموزش میبینند و سپس راهی دیار جنگ با دشمن میشوند و تحت عنوان «لشکر فاطمیون» برای دفاع از مرقد مطهره و اماکن مقدسه در سوریه عازم میشوند و با در طبق اخلاص قرار دادن جان خود، به دفاع میپردازند.
داستان مهاجرت افغانها از آنجا شروع میشود که طالبان به کشورشان حمله میکند و تعدادی برای حفظ سلامت خانواده شان به کشورهای اطراف مهاجرت میکنند. یکی از کشورهایی که میزبان بیشترین تعداد مهاجرین میشود ایران است. بسیاری از آنها مجبور میشوند، در کارهایی همچون کارگری بر سر ساختمان یا زمین کشاورزی، مشغول به کار شوند. با این حال وقتی مسئله دفاع درباره اهل بیت(ع) پیش آمد، همینها با حساسیتهای خود برای حفاظت از حریم اهل بیت(ع) بسیار غیرتمندانه در میدان حضور پیدا کردند و مانند شیرانی دلیر لرزه بر اندام دشمن انداختند.
همین جاست که جمله مشهور امام که میگفت «اسلام مرز ندارد» در ذهنها تداعی میشود و بسیاری از مهاجران با استناد به این جمله برای دفاع از دین خود اقدام میکنند و نقش مهمیرا در بالابردن روحیه جیش الوطنیهای سوری ایفا میکنند. تعدادی از جوانانی که ملیت افغانستانی دارند اما در کشور ایران بزرگ شدهاند، راهی کشور سومیبه نام سوریه میشوند تا برای دفاع از مناسبات دینی و مذهبی به مبارزه با دشمن مشغول شوند تا این روزها را که اسلام حقیقی در خطر است و گونههای انحرافی و افراطی از اسلام در حال معرفی به مردمان دنیا است، از دریچههای حیاتی قلب اسلام دفاع کنند.
بازتابهای حضور افغانها در سوریه
درباره دلایل اعزام افغانها به سوریه در رسانهها تخریبهای زیادی صورت گرفته است. روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال در یکی از گزارشهای خود درباره «تیپ فاطمیون» آورده است که نیروهای افغان حاضر در سوریه ماهیانه حدودا 500 دلار دریافت میکنند و علاوه براین، دولت ایران به آنها اجازه اقامت در ایران میدهد. برخی با استناد به این قضیه و شنیدههای دیگری از گوشه و کنار، اجر معنوی این دسته را به سطح مادی تنزل میدهند. در حالی که آمار شهیدان افغان بیانگر این قضیه است که تعداد بسیار زیادی از آنها از جوانان تحصیلکرده و با موقعیتهای شغلی خوب و مناسبی هستند که دور از منطق به نظر میآید به این دلیل و بدون زیرساختهای اعتقادی این راه را انتخاب کرده باشند. یا میتوان این پرسش را برای خود مطرح کرد که چه کسی حاضر است در قبال دریافت پول حتی بخش کوچکی از عضو خود را از دست بدهد، چه برسد به از دست دادن جان خود؟! این دسته از شهیدان به حدی در مظلومیت به سر میبرند که در وهلههای اول که اجساد شهیدان تیپ فاطمیون به ایران بر میگشت، با کمال غربت و پس از بررسی گواهی اقامت و... تدفین میشدند، تا اینکه مقام معظم رهبری دستور دادند شهدای فاطمیون همچون شهدای خودمان تشییع شوند.
نظر شما