آنها خودی نبودند
آنها خودی نبودند
نويسنده: رحمان قضات
ناشر: انتشارات اطلاعات
سال نشر: 1389
شمارگان : 2100 نسخه
قیمت: 7 هزار و پانصد تومان
چکیده
کتاب"آنها خودی نبودند" در پانزده فصل با عناوین، تاریخچه هوانیروز، وضعیت اجتماعی- سیاسی کردستان پس از پیروزی انقلاب اسلامی،سنندج، مریوان، سقز، بانه، سردشت، پاوه، مهاباد، پیرانشهر، بوکان، سرو، قطور، عملکرد هوانیروز و اسناد و جراید منتشر شده است.
خلبان کشوری و قائله سنندج
قبل از اینکه به مقوله ورود و نقش کشوری در غائله و آشوب های سنندج بپردازیم، باید به این نکته نیز اشاره داشته باشیم. حجت الاسلام موسوی که نماینده امام در منطقه غرب بود دارای خاطرات و دیدگاه هایی درباره آن غائله می باشد. او عنوا ن می نماید:
وضعیت غائله سنندج را باید از دو منظر بررسی کنیم. طریق اول دولت موقت و اقدامات آن بود که تا آن روز آن چنان که باید و شاید بر اساس خط مشی خاص و قاطعی قدم جلو نگذاشته بود. پیش قضاوت دقیقی نمی توانیم داشته باشیم. شاید به علت نوپایی جمهوری اسلامی و نابسامانی گریز ناپذیر پس از انقلاب در همه جای کشور ایجاد کنند. و یا اینکه نمی خواستند قتلی صورت بگیرد و با دادن تلفات نارضایتی ایجاد کنند. و یا اینکه به طور کل می خواستند قضیه به صورت مصلحت آمیز حل شود. و فاکتور آخر هم که نباید روی آن زیاد تأکید داشت. شاید به علت قصور و کوتاهی و کوچک شمردن غائله به وجود آمده بودو منظر دوم را باید از اقدامات فرماندهان وقت و از زمانی که کشوری حضور و نقش داشت به قلم بگیرم. فرماندهان وقت در رابطه با آشوب های سنندج وضعیت بسیار بغرنج و حتی از یک ضمانت اجرایی کافی برای دست به اقدام نظامی زدن برخوردار نبودند. فرماندهان در وضعیتی بودند که نمی دانستند برای خاموش کردن غائله سنندج بر چه اساسی عمل کنند. فاکتورهای متفاوتی از اقدام نظامی و شدت عمل تا دستگیری سران احزاب معاند و خلع سلاح افراد ضد انقلاب در مقابل روی آن ها قرار داشت، اما هیچ گونه ضمانت اجرایی برای آینده خود در صورت بروز هرگونه حادثه ای نمی دیدند. آمرین و دستور دهندگان نیز گذشته از امام راحل، اشخاص دیگری بودند که هر یک وابسته به قدرتی بودند و ایده های مختلفی داشتند. همین موارد باعث شده بودند که فرماندهان برای گرفتن تصمیم مقتضی در چند راهی قرار گیرند و برای خواباندن غائله سنندج مستأصل شوند. در این میان فقط خلبان کشوری بود که نترس و با شهامت قدم به وسط میدان گذاشت و با به جان خریدن هرگونه تاوانی آماده سرکوب مهاجمان و برگرداندن امنیت و آرامش به سنندج و مردم و نیروهای نظامی محاصره شده در پادگان شد.
خلبان کشوری در رابطه با سرکوب مهاجمان با صراحت عنوان کرد:
« من پرواز می کنم و اطراف پادگان و افراد ضد انقلاب را بشدت می کوبم و غائله را برای همیشه ختم می کنم. اگر در پایان تشخیص دادند که کار و عمل من خطا بوده، بگذارید من را اعدام کنند، اما کردستان برای ایران بماند.»
و او «کشوری» اولین خلبانی بود که دست به این ریسک زد و اقدام به پرواز برای سرکوب مهاجمان کرد. او در شرایطی این اقدام را انجام داد که احتمال اصابت قرار گرفتن و حتی سقوط بالگرد او به وسیله تیراندازی مهاجمان، در سطح بالایی بود. خلبان کشوری و دیگر خلبانان هوانیروز که در غائله سنندج اقدام به پرواز و به مقابله با آشوبگران رفتند، اوج رشادت و شجاعت و جانفشانی خود را با این عمل نشان دادند.
هر چند که تهران (دولت وقت) خط مشی عملیات را بدرستی مشخص نکرده بود و اگر کشوری و تیمش در نجات پادگان و شهر موفق نمی شدند، همه تحویل دادگاه و محاکمه می شدند، اما تصمیم عاقلانه را خلبان کشوری گرفته بود و حرف آخر را او زد. همان تصمیم باعث شد که پادگان سقوط نکند و نیروهای داخل آن نجات پیدا کنند و سنندج دوباره روی آرامش به خود ببیند.
خلبان کشوری و تیم او در شرایطی به مقابله آشوبگران رفتند که 95 درصد احتمال مورد اصابت واقع شدن و سقوط بالگردهای آن ها می رفت. درصد موفقیت را تنها 5 درصد می دیدیند. اما کشوری و تیم او در زمانی وارد عرصه نبرد شدند که مهاجمان بر شدت حجم آتش خود افزوده بودند و با بریدن سیم های خاردار قسمتی ار پادگان و نفوذ به داخل پادگان و شکستن حلقه محاصره، در حال پیشروی و تصرف بقیه نقاط پادگان بودند. پروازهای متهورانه تیم کشوری که همراه با هلی برن نیروهای تازه نفس به داخل پادگان شده بود، به نفع تیم کشوری و نیروهای محاصره شده و به ضرر مهاجمان بود. بالگردها از هوا و نیروها از زمین به سوی آشوبگران هجوم بردند. و با تمام قوا با آن هابه نبرد پرداختند. اقدام دیگر بالگردهای کبرا که منجر به زودتر سرکوب شدن افراد ضد انقلاب وارد کردند. طولی نکشید که مهاجمان متحمل شکست و تلفات سنگینی شدند و شروع به عقب نشینی از اطراف پادگان کردندو با خارج شدن پادگان ونیروهای نظامی از محاصره مهاجمان، سومین اقدام اساسی پاکسازی عناصر وابسته به افراد ضد انقلاب و مهاجمان، در داخل پادگان بود. این اقدام باعث شد که آخرین امید سران احزاب و مهاجمان که به نیروهای نفوذی آن ها در داخل پادگان بود، به یأس مبدل شود. نیروهای نظامی داخل پادگان آن شب توانستند بدون داشتن دغدغه افراد ضد انقلاب، به دلیل ایثار و شجاعت خلبان کشوری و یارانش خواب راحتی بکنند.