فرمانده شجاع
دوشنبه, ۲۱ تير ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۳۰
نوید شاهد: مي گويد: زماني كه فرمانده تيپ بود، به خود جرأت مي داد كه در نيمه شب، در ميان نيروها باشد. اين كارش موجب تعجب همه شده بود، زيرا كسي انتظار اين كارش را نداشت برنامه شان اين بود كه در شب هاي عمليات خودشان مستقيم حضور داشته باشند و بچه ها را راهنمايي كند.
عسگري محمدنژاد، دوست و همرزم شهيد حاج حسين بصير:
مي گويد: زماني كه فرمانده تيپ بود، به خود جرأت مي داد كه در نيمه شب، در ميان نيروها باشد. اين كارش موجب تعجب همه شده بود، زيرا كسي انتظار اين كارش را نداشت برنامه شان اين بود كه در شب هاي عمليات خودشان مستقيم حضور داشته باشند و بچه ها را راهنمايي كند.
شما هم با حاج بصير به جبهه اعزام شديد؟
قبل از انقلاب خانه ما نزديك جوشكاري حاج بصير بود و از اين طريق با او آشنا شدم. اوايل جنگ، از طرف فدائيان اسلام فريدونكنار (كه حاج بصير يكي از موسسانش بود) رزمنده ها به گروه شهيد چمران در اهواز مي پيوستند. من چند ماه بعد، به جبهه اعزام شدم. در آنجا به گردان حاجي رفتم و از آنجا به بعد تحت فرمان او بودم.
فرماندهي و نوع تفكرات حاجي در جنگ چگونه بود؟
در منطقه هفت تپه، حاجي فرمانده گردانمان بود. به مروز زمان فرمانده محور و تيپ شدند. در رودخانه اين منطقه، رزمنده ها در حال آموزش غواصي بودند تا بتوانند از اروند كنار عبور كنند. حاجي معتقد بود كه سلاح جنگي هنگام آموزش از دست رزمندگان رها مي شود و به ته آب مي رود. به همين دليل، چون مهارت جوشكاري داشت، با آهن سلاح جنگي درست كردند كه بچه ها بر دوش خود مي گذاشتند. در اين صورت اگر هم اسلحه رها مي شد، مشكلي نبود.
در زمان عمليات ها حاجي چه كاري انجام مي داد؟
زماني كه فرمانده تيپ بود، به خود جرأت مي داد كه در نيمه شب، در ميان نيروها باشد. اين كارش موجب تعجب همه شده بود، زيرا كسي انتظار اين كارش را نداشت. برنامه شان اين بود كه در شب هاي عمليات خودشان مستقيم حضور داشته باشند و بچه ها را راهنمايي كنند.
حاجي در كدام عمليات شهيد شد؟
حاجي در عمليات كربلاي 10 به طوري كه مثل هميشه در خط مقدم جبهه بود، شهيد شد.
در زماني كه با او بودم، بيشتر به معنوياتش پي بردم و ديدم كه از مرگ هراسي ندارد. تازه فهميدم تعريف هايي كه هميشه از او مي كردند، واقعيت داشته است. اميدوارم هميشه روحش شاد باشد.
مي گويد: زماني كه فرمانده تيپ بود، به خود جرأت مي داد كه در نيمه شب، در ميان نيروها باشد. اين كارش موجب تعجب همه شده بود، زيرا كسي انتظار اين كارش را نداشت برنامه شان اين بود كه در شب هاي عمليات خودشان مستقيم حضور داشته باشند و بچه ها را راهنمايي كند.
شما هم با حاج بصير به جبهه اعزام شديد؟
قبل از انقلاب خانه ما نزديك جوشكاري حاج بصير بود و از اين طريق با او آشنا شدم. اوايل جنگ، از طرف فدائيان اسلام فريدونكنار (كه حاج بصير يكي از موسسانش بود) رزمنده ها به گروه شهيد چمران در اهواز مي پيوستند. من چند ماه بعد، به جبهه اعزام شدم. در آنجا به گردان حاجي رفتم و از آنجا به بعد تحت فرمان او بودم.
فرماندهي و نوع تفكرات حاجي در جنگ چگونه بود؟
در منطقه هفت تپه، حاجي فرمانده گردانمان بود. به مروز زمان فرمانده محور و تيپ شدند. در رودخانه اين منطقه، رزمنده ها در حال آموزش غواصي بودند تا بتوانند از اروند كنار عبور كنند. حاجي معتقد بود كه سلاح جنگي هنگام آموزش از دست رزمندگان رها مي شود و به ته آب مي رود. به همين دليل، چون مهارت جوشكاري داشت، با آهن سلاح جنگي درست كردند كه بچه ها بر دوش خود مي گذاشتند. در اين صورت اگر هم اسلحه رها مي شد، مشكلي نبود.
در زمان عمليات ها حاجي چه كاري انجام مي داد؟
زماني كه فرمانده تيپ بود، به خود جرأت مي داد كه در نيمه شب، در ميان نيروها باشد. اين كارش موجب تعجب همه شده بود، زيرا كسي انتظار اين كارش را نداشت. برنامه شان اين بود كه در شب هاي عمليات خودشان مستقيم حضور داشته باشند و بچه ها را راهنمايي كنند.
حاجي در كدام عمليات شهيد شد؟
حاجي در عمليات كربلاي 10 به طوري كه مثل هميشه در خط مقدم جبهه بود، شهيد شد.
در زماني كه با او بودم، بيشتر به معنوياتش پي بردم و ديدم كه از مرگ هراسي ندارد. تازه فهميدم تعريف هايي كه هميشه از او مي كردند، واقعيت داشته است. اميدوارم هميشه روحش شاد باشد.
نظر شما