نرم¬خو، ملايم و خنده¬رو بود...
سهشنبه, ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۲۹
«شهيد شاه آبادي و اهل سنت» در گفت و شنود شاهد ياران با حجت الاسلام و المسلمين دكتر محمد اشرفي اصفهاني
شهيد شاه آبادي، همچون پير و مرادش حضرت امام خميني، همواره در برقراري پيوند و اتحادي اصيل و ناگسستني ميان شيعه و سني مي¬كوشيد. حجت الاسلام و المسلمين دكتر محمد اشرفي اصفهاني، به واسطة مسؤوليت¬هاي پدر بزرگوارش چهارمين شهيد محراب حضرت آيت الله حاج آقا عطاء الله اشرفي اصفهاني در كرمانشاه، سال¬ها در اين خطه زندگي و فعاليت مي¬كرده است. يكي از خاطرات آقاي اشرفي مربوط به سفر شهيد شاه آبادي به مناطق محل سكونت اهل سنت در اين منطقه و تلاش¬هايش براي ايجاد وحدت و همدلي بين شيعه و سني به فرمان حضرت امام(ره) است. اين گفت و گوي كوتاه را بخوانيد:
***
حاج آقا، از آشنايي¬تان با شهيد شاه آبادي بفرماييد. اولين بار كي و كجا اسم ايشان به گوش تان خورد و با هم برخورد داشتيد؟
من ابتدا، دورادور آيت الله شهيد حاج آقا مهدي شاه آبادي را از طريق شهرت و نام نيك بزرگ پدر بزرگوارشان مي¬شناختم. ايشان آقازادة حضرت آيت الله العظمي شاه آبادي(قدس سره الشريف)، استاد حضرت امام در عرفان بودند كه مزار مبارك آن عالم و عارف بزرگ در شهرري، حرم مطهر، بين ضريح حضرت عبدالعظيم(ع) و حضرت امام زاده طاهر(ع) قرار دارد.
حضرت امام(ره) به مرحوم آقاي شاه آبادي بزرگ ـ رحمت الله عليه ـ خيلي عشق مي ورزيدند و درس عرفان را نزد ايشان خواندند و براي معظمً له احترام بسياري قائل بودند. متقابلاً فرزندان مرحوم آيت الله شاه آبادي بزرگ كه چند برادر و معمم بودند نسبت به امام عشق مي ورزيدند، از جمله مرحوم شهيد شاه آبادي و هم چنين اخوي بزرگ¬شان كه در قم از شاگردان حضرت امام بودند و براي تلمذ نزد ايشان مي رفتند. من در قم ساليان زياد با حاج آقا شيخ نصرالله شاه آبادي آشنا بودم. مرحوم شهيد شاه آبادي هم عضو روحانيت حوزه تهران بودند يعني با آقايان هاشمي رفسنجاني و مهدوي كني در مسير نهضت، از اعضاي جامعه روحانيت مبارز تهران بودند. ايشان يك دوره نماينده مجلس در تهران بودند و مدتي قبل از شروع دور دوم كه مجدداً انتخاب شده بودند، به فيض شهادت نائل شدند.
مدتي بعد از شهادت والد ما ـ چهارمين شهيد محراب حضرت آيت الله حاج آقا عطاء الله اشرفي اصفهاني ـ بود. نيمة سال 1361 حاج آقاي ما شهيد شدند و اوايل سال 1363 بود. دوره¬اي بود كه خوبان، يكي پس از ديگري با رسيدن به فوز عظماي شهادت، امام و امت را تنها مي¬گذاشتند و به لقاي معبود مي¬شتافتند.
ماجراي سفر آقاي شاه آبادي به منطقة كرمانشاه چه بود؟
مدتي قبل از شهادت ابوي ما، حاج آقا مهدي از شهر تهران در مجلس شوراي اسلامي نماينده بودند. يك¬سال، ما در هفته وحدت در كرمانشاه خدمت ايشان بوديم و در نشستي كه آن¬جا در جمع شيعه و سني برگزار شد، در مورد وحدت بين شيعيان و اهل سنت صحبت كردند. سپس به اتفاق مرحوم والدمان و آقاي شاه آبادي به شهرهاي محل سكونت اهل سنت استان كرمانشاه ـ پاوه و جوان رود و روانسر ـ رفتيم.
براي سخنراني در زمينه وحدت شيعه و سني؟
بله، ايشان انساني فوق العاده خوش اخلاق، خوش صحبت و بسيار متواضع بودند. هر كسي كه مي رسيد، حتي اگر يك طلبه معمولي بود شهيد شاه آبادي جلوي پايش مي ايستاد و به او احترام مي گذاشت. عجيب و غريب بود. من در آن سفر با خصوصيات ايشان بيش از پيش آشنا شدم. البته اخوي بزرگ تر ايشان در قم از علمايي بودند كه با آن¬ها مراوده داشتيم. در سال¬هاي اول بعد از پيروزي انقلاب، هفته وحدت جايگاه ويژه¬اي داشت. مثلاً حاج آقاي خود ما در هفته وحدت تا كامياران به استقبال اهل سنت مي شتافتند و دو سه كيلومتر مانده بود به شهر، پياده به استقبال آن ها مي رفتند. يك¬سال هم ايشان نماز وحدت را در خيابان نزديك پالايشگاه كرمانشاه برپا كردند. سفر شهيد حاج آقا مهدي شاه آبادي به كرمانشاه هم در همين راستا شكل گرفته بود.
در واقع بر اساس همان سنت پسنديدة حضرت رسول اكرم(ص) كه همواره مي¬كوشيدند مهاجرين و انصار را به يكديگر نزديك كنند، حضرت امام و شهيد شاه آبادي و پدر بزرگوارتان نيز بر آن سنت بسيار تأكيد داشتند.
بله و در خاطرم است كه درباره وحدت شيعه و سني صحبت مي كرد.
شيوه سخنراني ايشان را به ياد داريد؟
شهيد شاه آبادي انساني نرم خو، ملايم و خنده رو بود و بر اساس همين طبعش نيز سخنراني-هايش چندان با شدت و حدت انجام نمي¬گرفت، ايشان خيلي ملايم و شمرده صحبت مي كردند و صد البته سخنراني هاي¬شان خيلي جاذبه داشت.
كلاً همة دوستان و معاشرين شهيد، از جاذبه هاي فراوان ايشان مي¬گويند. اين جاذبه¬ها از نظر شما چه بود؟
اين روحاني مبارز، تمام خصوصيات ذاتي و خصلت¬هاي نيكو و پسنديده¬اش را در خدمت تبليغ دين مبين اسلام و مذهب تشيع قرار داده بود و از اين روحياتش در راه مبارزه نيز بهره مي¬برد. مي¬دانيم كه برخورد نخست آدمي همواره در ياد ديگران مي¬ماند، اولين برخورد ايشان خيلي مؤثر بود، با اين تفاوت كه اين خوش برخورد بودن فقط به همان آغاز آشنايي منحصر نمي¬شد و همواره جزو صفات بارز آقاي شاه آبادي باقي مي¬ماند. برخورد و رابطه¬شان با علماي اهل سنت خيلي خوب بود و با حسن خلق با آن ها برخورد مي كردند، يعني در عمل نشان مي دادند كه وحدت ما، فقط وحدتي از نوع لفظي و قولي نيست، بلكه وحدتي عملي است. ايشان اهل سنت را در آغوش مي گرفتند و با آن ها خيلي با فروتني و با اخلاق رفتار مي كردند. اين رفتار شهيد شاه آبادي خيلي جاذبه داشت.
آن سال، آمدن ايشان به كرمانشاه در آن برنامه هاي هفته وحدت، تأثير خيلي خوبي در هر دو جامعه شيعه و سني داشت، ولي متأسفانه مدتي بعد به دست دشمن شهيد شدند و ديگر ممكن نشد كه در خدمت¬شان باشيم. به علاوه، مرحوم شهيد شاه آبادي جزو مشوقين نمايندگان مجلس بودند كه مرتب به جبهه مي رفتند و به رزمندگان سر مي زدند.
موقع شهادت ايشان، شما در مجلس نماينده نبوديد؟
خير، من در دوره¬هاي بعد از شهادت آن شهيد عزيز نماينده شدم.
نظر شما