رمز پيروزي
شنبه, ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۰۷:۴۴
ارديبهشت سال66 در منطقه بانه، تخريب چي گردان يارسول (ص) بودم. ساعت 8 شب براي عمليات كربلاي10 آماده شديم. ابتدا 3 نفر تخريب چي و 3 نفر از بچه هاي اطلاعات عمليات براي توجيح منطقه، پيش فرمانده محورمان، شهيد حاج بصير رفتند. حاجي گفت: عمليات مهمي در پيش است و شما بايد كارتان را به بهترين شكل ممكن انجام دهيد.
بعد از سخنان حاجي، يكي از دوستان سوال كرد: اگر در جلوي منطقه (منطقه شروع عمليات) هم ميدان مين وجود داشت و دشمن متوجه ما شد، چه كار كنيم؟ جواب داد: آن موقع ديگر هيچ راهي وجود ندارد، فقط شما بايد در اين وضعيت ايثار كنيد؛ چون نيروهاي زيادي پشت سر شما هستند و با كم كاري شما تلف مي شوند.
تقريباً ساعت 9 شب به سوي خط مقدم حركت كرديم. پس از مدتي، گشت و شناسايي تا نزديكي دشمن رسيديم و خوشبختانه ميدان مين در آنجا نبود. برگشتيم به عقب و همراه گردان خط شكن به سوي منطقه شروع عمليات رفتيم. تك تيرانداز ـ آرپي چي زن ـ تير بارچي و فرمانده عمليات به طور افقي قرار گرفتند و عمليات تقريباً ساعت 11 شب شروع شد و به سوي هدف تيراندازي كردند. خوشبختانه عمليات با موفقيت پايان يافت كه هدف ما گرفتن شهر ماووت عراق بود. حرف حاجي كه بايد ايثار و از خودگذشتگي كنيم، رمز پيروزي مان بود.
راوي: غلامعلي غلامپور، همرزم شهيد
نظر شما