"غربال در ساعت 25" گذر از زمان دستگيري تا پيروزي

نويسنده كتاب " غربال در ساعت 25" در گفتگو با خبرنگار نويد شاهد اظهار داشت: اين كتاب بر اساس خاطرات پيش از انقلاب اسلامي حجة الاسلام محسن دعاگو در قالب داستان- خاطره تدوين شده است.
فرامرز پاليزدار افزود: اين كتاب يكي از مجموعه كتاب هاي شش جلدي " يادگاران انقلاب" است كه كه به بيان فعاليت هاي آزاده سياسي حجة الاسلام محسن دعاگو از زمان پيش از دستگيري توسط عوامل رژيم منحوس پهلوي تا پيروزي انقلاب اسلامي مي پردازد.
وي ادامه داد: اين كتاب در ده بخش مجزا گوشه هايي از زندگي اين آزاده سياسي را مورد بررسي قرار داده است كه مصاحبه با شخصيت داستان و استفاده از كتابي از خاطرات وي، از منابع اصلي تدوين آن است.
وي با اشاره به اينكه نگارش" غربال در ساعت 25" حدود شش ماه به طول انجاميد، گفت: بسياري از فرازهاي زندگي اين شخصيت انقلابي قابل تامل و بررسي است كه متاسفانه فرصت پرداختن به اين ابعاد ميسر نشد.
وي اضافه كرد: به طور مثال پدر حجة الاسلام محسن دعاگو نيز يكي از فعالان سياسي و مذهبي انقلاب بوده است كه اقدامات وي فعاليت هاي پسر را تحت الشعاع قرار مي داد و تاثير مستقيمي بر وي مي گذاشت.
در قسمتي از متن كتاب آمده است:" مرد چاق با عصبانيت از روي صندلي بلند مي شود و از پشت ميز مي آيد كنار. دستي به سبيل هاي پر پشتش مي كشد: « اين، بار چندمه كه راپورت اين طلبه رو ميدن!»
منتظر واكنش مخاطبش نمي شود: « اسمش چي بود؟ »
بخشدار پيش دستي مي كند: « فيض آبادي… محسن فيض آبادي!»
بار ديگر ادامه مي دهد: « قرار نيست بيان اين جا، هر چي دل شون خواست بگن كه!»
وقتي مي بيند مردي كه روبه رويش نشسته، سكوت كرده است، صدايش را مي برد بالا: «من اجازه نمي دم توي حوزه ي استحفاظي من چنين آشوبي به پا شه!»
بعد هم انگار انتظار داشته باشد ديگران همراهي اش كنند، مي گويد: « از شما بيش تر از اينا انتظار دارم، حاج آقا! بايد با بخشداري همكاري كنين. مملكت حساب ـ كتاب داره. شاه داره. قانون داره، آژان داره…»
بعد سينه صاف مي كند و گردن درازش را به دو طرف مي گرداند و سكوت مي كند. مرد رو به رويي در حالي كه بر عصاي خود تكيه زده است، از روي صندلي بلند مي شود. بخشدار بي اختيار بر مي گردد و نگاهش مي كند. پيرمرد هم نگاهش مي كند. تازه به ميان سالي پاي گذاشته است. پيشاني فراخش تا سينه كش عمامه اش مي رسد. چند لحظه اي سكوت مي پاشد توي اتاق. بخشدار تاب نمي آورد: « انگاري گوشات حرف شنوي ندارن پيرمرد؟»
مرد چشم مي اندازد توي چشم هاي مرد چاق و باز هم سكوت است و سكوت. بخشدار اين بار از كوره در مي رود. سينه مي دهد جلو و در حالي كه دوبنده شلوارش را جا به جا مي كند، با كلافگي مي گويد: « همه تون سر تا پا يه كرباسين! با توپ و تشر كه رو به رو مي شين، لال موني مي گيرين. وقتي هم كه مي رين رو منبر، هيچ بني بشري رو بنده نيستين.»
فرامرز پاليزدار متولد سال 1345، كارشناس ارشد هنر است كه تا كنون فيلمنامه هاي انيميشن متعددي را به نگارش درآورده است. وي همچنين سال 81 توسط بنياد حفظ آثار و ارزش هاي اسلامي به عنوان ناشر برگزيده انتخاب شد.
گفتني است كتاب "غربال در ساعت 25" نهمين جلد از مجموعه سيزده جلدي "يادگاران انقلاب" با تيراژ3 هزار نسخه توسط نشر شاهد در ايام دهه فجر امسال روانه بازار كتاب شد.
انتهاي پيام/س/ع