یادمان بیست و چهارمین سالگرد شهید سرلشکر منصور ستاری (2)
سه‌شنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۴ ساعت ۱۴:۱۸
شهيد ستاري یک فرمانده خلاق و مبتكر بود. او در دوراني كه در پدافند فرماندهي می‌کرد يعني از قبل از انتصابش به فرماندهي نيروي هوايي، توانسته بود ابتكارات زيادي به خرج بدهد. در حوزه پدافند فرد بسيار بادانش و مطلع بود. او در دوره فرماندهی‌اش بر پدافند توانست ۸۵ فروند هواپيماي دشمن را ساقط كند.

شاهد یاران: حجت الاسلام و المسلمین شهيدي در زمان جنگ به رياست سازمان عقيدتي سياسي نيروي هوايي ارتش منصوب می‌شود. جايي كه فرماندهي آن را شهيد ستاري از ۱۳۶۵ تا سال ۱۳۷۳ بر عهده داشت. حجت‌الاسلام شهيدي در زمره كساني است كه با شهيد ستاري حشرونشر داشته و شناختي از او دارد كه روايت آن موجب بازشناسي شخصيت عميق اين شهيد می‌شود. چه‌بسا با توجه به حضور شهيدي در سازمان عقيدتي سياسي نيروي هوايي تصوير دقیق‌تری از افكار، آرزوها و رفتارهاي شهید ارائه كند.



حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدعلی شهيدي: به انقلاب، امام و رهبري وفادار بود

با اين نگاه با ايشان درباره شهيد ستاري گفتگو کرده‌ایم كه در پي می‌آید. مدت آشنايي حضرت‌عالی با شهيد ستاري چه بازه زماني را دربرمی گيرد و آیا نحوه آشنایی‌تان یادآور رويداد خاصي است؟

ايشان از رزمندگان مخلص در جنگ و از فرماندهان ارشد پدافند نیروی هوایی ارتش جمهوري اسامي بودند.

در دوره دفاع مقدس شمار زيادي از نيروهاي انقلابي و مؤمن و خداشناس در پيروي از دستورات حضرت امام راحل به جان‌فشانی پرداختند. در آن زمان نيروهاي مخلص و سرشناس با چهره‌های روحاني حاضر در عرصه دفاع مقدس الفت و تقرب داشتند. ازجمله نمونه‌های شاخص شهيد ستاري بود كه در نيمه اول دوران دفاع مقدس در حوزه پدافند به‌عنوان یک نيروي وطن‌دوست و درعین‌حال نخبه خودش را به اثبات برساند.

نخستين آشنايي نزديك ما به سال ۱۳۶۴ برمی‌گردد. مهروموم‌هایی كه نيروي هوايي ارتش جمهوري اسامي به خاطر مسائلي مثل تحريم، نبود قطعات حساس و داراي فنّاوری بالا، حمات هوايي عراق، خروج برخي از نيروهاي متخصص و... تا حدی توان خود را ازدست‌داده و بسياري از تجهيزات آسیب‌دیده بود يا زمین‌گیر شده بود.

باوجوداین در بخش پدافندي، ارتش توانسته بود با اتكا به نيروهاي قابل و نخبه مانند شهيد ستاري نمايش خوبي از خود در برابر حملات هوايي دشمن به منصه ظهور برساند. در اين مهروموم‌ها موضوع پدافند اهميت زيادي داشت زيرا به نيروي اصلي در برابر حملات هوايي دشمن تبدیل‌شده بود.

در سال ۱۳۶۴ من شهيد ستاري را براي نخستين بار در مسجد الانبياء كه در خيابان ششم نيروي هوايي تهران واقع است ديدم. در ماه مبارك رمضان همان سال، آقاي دکتر حسن روحاني (رئیس‌جمهوری محترم) در اين مسجد كه محل اقامه نماز جماعت بنده بود، سخنراني می‌کرد.

آقاي روحاني بعد از منبر خود با شهيد ستاري و شهيد بابايي درباره پدافند و مسائل نظامي جلسه برگزار می‌کرد. من در اين دوره از نزديك با ايشان آشنا شدم. البته اين آشنايي ديري نپاييد كه عمیق‌تر شد. حضور این‌جانب در عقيدتي سياسي نيروي هوايي ارتش موجب شد كه بعدها ارتباط كاري بيشتري پيدا كنم. همين ارتباط باعث شد كه به ابعاد بيشتري از وجود ايشان واقف شوم. می‌توانم بگويم كه شهيد ستاري شب و روز در تلاش و فعالیت بود. او می‌خواست كه از همه فرصت‌های زندگی‌اش براي پيشرفت و رشد كشور بهره ببرد. تلاش، سخت‌کوشی و استعداد فوق‌العاده شهيد ستاري كاملاً برجسته و شاخص بود.

تصويري كه در دوره آشنايي اوليه با ايشان داريد چه ميزان با شناخت بعدي تطبيق دارد؟ به‌عبارت‌دیگر شخصيت و روحيات شهيد ستاري به‌گونه‌ای بود که هر كس بتواند در همان ابتدا درون واقعي او را بشناسد يا اينكه اين شناخت به‌مرور و تدريج حاصل شد؟

بله. عرض كردم از همان آغازي كه او را شناختم دوست‌داشتنی و جذاب بود. من شناختم از او گرچه به‌مرور بيشتر شد اما آن‌گونه نبود كه او را از اول بشناسم. بلكه خيلي صاف‌وصادق بود. يعني هر كس با او برخورد می‌کرد احساس نمی‌کرد كه با يك نظامي مواجه است. برعكس بود، يعني تصور می‌کرد كه با یک بچه مؤمن متخصص روبه‌روست. در همان نگاه اول خودش را نشان می‌داد و پيچيدگي منفي نداشت.

ازاین‌رو ارتباط خوبي با نيروهاي جنگ می‌گرفت. من نيز با توجه به مسئولیت‌هایی كه داشتم شاهد رشادت‌ها و شهامت‌های ايشان بودم. دور از اغراق نيست كه بگويم ارادت من به اين شهيد باگذشت زمان بيشتر شد. يكي از دلايل جذابيت شهید ستاری براي كساني كه در عرصه دفاع مقدس فعال بودند اين بود كه اعتقاد داشت: «اگر كسي در جمهوري اسلامي ايران بخواهد مسئوليت داشته باشد، نبايد نازپرورده باشد... . در برابر دنيايي كه روبه روي ما قد علم كرده، بايد قوي بود؛ اراده بايد قوي باشد و جوان‌ها بايد از پيرها بياموزند و كار بفهمند.»

حضرت‌عالی به‌عنوان یک روحاني با ايشان كه یک نظامي بودند، چه مراوده‌ای برقرار كرديد؟ و ايشان چه دركي از مسائل روحي و معنوي در بخش نظامي داشتند؟

با توجه به اينكه بنده از سال ۱۳۶۸ به‌عنوان رئيس عقيدتي و سياسي نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي منصوب شدم، همکاری‌های بيشتري با ايشان در دوره بعد از جنگ داشتم. در اين دوره ايشان همه توان خود را براي قدرتمند ساختن و مجهز كردن نيروي هوايي گذاشته بود. جالب آنكه براي اين هدف چشم به بيرون ندوخته بود. بلكه از نبوغ و تجربه خود براي آموزش نيروهاي انساني و افزايش خلاقيت استفاده می‌کرد. ايشان طرح‌های زيادي را در ارتش شروع كرد و به نتيجه رساند كه در ابتدا كسي تصور نمی‌کرد بتوان آن را محقق ساخت. خيلي از طرح‌های نظام مانند ساخت هواپیما از همان دوران آغاز شد. خيلي از فرماندهان همتاي خارجی‌اش زماني كه به ايران می‌آمدند يا در كشورشان ميزبان ايشان بودند به نبوغ و اطلاعات وسيع ايشان از تجهيزات مدرن هوايي اذعان می‌کردند. من بارها شنيده بودم نقل‌قول‌هایی كه ديگر همتايانشان درباره ايشان به‌کاربرده بودند و اين مايه مباهات و افتخار بود كه چنين فردي در رأس نيروي هوايي ارتش قرار داشت.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدعلی شهيدي: به انقلاب، امام و رهبري وفادار بود



می‌توانم بگويم كه شهيد ستاري به‌خوبی توانسته بود روحيه خودباوري و ما می‌توانیم را در مجموعه نيروي هوايي تزريق كند. اگر توجه كنيم كه او تنها فرمانده اي بود كه در زمان انتصابش به فرماندهي نيروي هوايي، خلبان نبود، درك بهتري از توانمندی‌هایش به دست می‌آوریم. چون طبق ضابطه فرمانده نيروي هوايي بايد خلبان باشد.

بالاخره نخستين بار بود كه یک پدافندي به‌عنوان فرمانده نيروي هوايي منصوب می‌شد و اين موضوع اين شائبه را در ذهن خلبانان به وجود آورد كه ديگر نيروي هوايي كارايي لازم را نخواهد داشت؛ اما شهيد ستاري در مدت كوتاهي هم خلباني را آموخت و هم عمق شناخت خود از جنگنده‌ها را به نمايش گذاشت تا همگان به مديريت وي ايمان بياورند. درواقع او به خاطر توانمندي و خلاقیت‌هایی كه در دوره جنگ داشت، به پيشنهاد شوراي عالي دفاع كه رياست آن را در آن زمان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب بر عهده داشتند، امام راحل ايشان را به‌عنوان فرمانده نيروي هوايي منصوب كردند و جالب آنكه ايشان در اثر همين تلاش‌ها، مهارت‌ها و دانشي كه داشت، به خلباني هم رسيد و خود خلبان شد. علاقه عجيبي به خوداتكايي داشت، حرف دلش اين بود كه خودكفايي چيزي است كه امام خميني (ره) می‌فهمیدند و می‌دانستند كه اين موضوع چگونه آدم را از زير يوغ ديگران بيرون می‌آورد.

خيلي به اين جمله امام (ره) كه فرموده بودند بايد روي پاهاي خودتان بايستيد اعتقاد داشت. خودش هم چون در رنج بزرگ‌شده بود می‌فهمید كه می‌شود خودكفا بود و در دوره مديريتش بر فرماندهي نيروي هوايي سخت به دنبال محقق كردن اين شعار بود. الحق و الانصاف هم خوب عمل می‌کرد.

در دوره همكاري چه خصلت‌های شاخص و برجسته‌ای از ايشان ديديد؟ آيا به‌عنوان یک فردانقلابي و میهن‌دوست شهرت داشت؟ يا اينكه به نظامی‌گری به‌عنوان یک وظيفه حرفه‌ای و قانوني نگاه می‌کرد؟

همه او را به‌عنوان نيروي انقلابي، مؤمن، پاكباخته رهبري و نظام می‌شناختند. اگر از هم‌رزمانش بپرسيد غیرازاین نمی‌گویند. بااینکه فرمانده یک نيروي بزرگ بود درعین‌حال بسيار ساده‌زیست بود. من در دوران همكاري نديدم و نشنيدم كه چيزي براي خودش بخواهد. رفتارش با نيروهاي وظيفه و بسيجي بسيار با ملايمت و دوستانه بود. احترام فوق‌العاده‌ای براي آن‌ها قائل بود. من هرگز نشنيدم كه با سربازان برخورد خشن داشته باشد. اگر هم اشتباهي داشتند به بهترين وجه آن‌ها را متوجه اشتباهشان می‌کرد.

درمجموع در پاسخ به اين سؤال شما می‌توانم بگويم كه شهيد ستاري یک انسان پرتلاش، فعال و اهل مطالعه بود. شنيده بودم كه تمام ايام كه مجلات خارجي مرتبط با نيروي هوايي چه در بخش آفند چه در پدافند ترجمه می‌شد و در اختيار پایگاه‌ها و واحدها قرار می‌گرفت، ايشان همه آن‌ها را مطالعه می‌کردند. آن‌طور كه معروف بود و همه دوستانش اذعان داشتند اطلاعات كامل و جامعي از همه سامانه‌های پدافندی داشتند. شايد بهتر باشد اين گونه بگويم كه باکارهای كوچك اقناع نمی شد. بعضي از كارهاي ايشان را بعد از شهادتش شنيدم. مثلاً اهل نقاشي بودند يا در خانه كارهاي هنري با چوب انجام می‌دادند. يعني لحظه‌ای از زندگي را اجازه نمی‌داد كه به بطالت بگذرد. شهيد ستاري این‌طور شخصيتي بودند. هم در بعد نظامي به اوج رسيده بود و نظام خوبي در نيروي هوايي برقرار ساخته بود و هم در بعد معرفت شخصي و باطنی پيش رفته بود و شخصيتي وارسته و اهل تعبد داشت. در همه ابعاد او تلاش كرده و مانع از اين شده بود كه تک‌بعدی پيشرفت كند. اصلاً ويژگي اصلي ايشان شخصيت چندبعدی‌اش بود. یک فرمانده نظامي بزرگ كه لحظه‌ای از وضعيت نيروهاي زيردستش غافل نبود و قلبش براي نظام و كشورش می‌تپید.

حضور ايشان در رده‌های مختلف فرماندهي چه بازتابي در نيروهاي نظامي يگان خود داشت و موجب چه تحولي در اين زمينه می‌شد؟

ايشان در هرجایی كه بود تلاش می‌کرد به وظايف و مسئولیت‌هایش نگاه سازماني نداشته باشد. يعني هر كاري می‌کرد به خاطر اين نبود كه جايگاه سازمانی‌اش ايجاب می‌کند و او مجبور به انجام آن‌هاست. او به‌گونه‌ای بود كه انگار در همه حال خود را موظف به آینده‌نگری و انجام كارها به بهترين وجه می‌دانست. شهيد ستاري خودش را عادت داده بود كه كارهاي بزرگ انجام بدهد. كارهايي كه شايد ديگران هم به اهميت آن‌ها واقف بودند اما تصور عملياتي شدن آن را نداشتند. به همين خاطر اقدامات شهيد ستاري و گام‌هایی كه او برمی‌داشت ماندگار و پرسروصدا بود.

ازجمله خدمات ارزنده شهيد ستاري كه چون شمعي فروزان به نوردهي و خدم ترساني ادامه می‌دهد، تأسيس دانشگاه «علوم و فنون هوايي» است كه بعد از شهادت ايشان به دانشگاه شهيد ستاري نام‌گذاری شد.

دانشگاه هوايي شهيد ستاري با اين هدف تأسيس شد كه افسران متخصص در رشته‌های راهبردي علوم با بالاترين سطح علمي و با توجه به ابعاد علمي، انضباطي، عقيدتي سياسي و جسماني در آموزش افسران براي ارتش جمهوري اسلامي ايران تربيت شوند و از پرورش تعداد زيادي از افراد اما با تخصص در رشته‌هایی بادید محدود اجتناب شود. تلاش براي تأسيس اين دانشگاه از همان تفكر خوداتكايي ايشان ناشي می‌شد. روحيه عجيبي در پيگيري این‌گونه مسائل داشت و با زحمت فراوان و ايده پردازي و خلق خلاقيت و ابتكار به خواسته‌اش می‌رسید. شايد باورتان نشود ايشان قدم‌های بزرگي براي ساخت خودروي داخلي برداشت.

بااینکه اين كار مستقيم به حوزه مسئوليتش مربوط نمی‌شد اما در هر زمینه‌ای كه می‌توانست و زمينه آن وجود داشت تلاش می‌کرد و اصلاً به این فکر نمی‌کرد كه آيا اين كار به حوزه مسئوليتش ارتباط دارد يا نه. طوري كار می‌کرد كه انگار فرصت زيادي وجود ندارد و بايد از همه لحظه‌ها بهره برد. اگر بخواهم از نقش شهيد ستاري در ايجاد تحول در نيروي هوايي بگويم لازم است كه اشاره‌کنم او یک انساني بود كه می‌خواست كارهاي بزرگي انجام بدهد، این‌گونه هم نبود كه فقط رؤیاهای بزرگ در سر داشته باشد، يعني زمینه‌های تحقق آن‌ها را هم مهيا می‌کرد.

مثلاً در قدم اول تلاش می‌کرد بااستعدادی كه داشت، دانش و علم را كسب كند و آن را ترويج بدهد تا با همگاني شدن، آن دانش ماندگار شود. همان‌طور كه اشاره كردم دانشگاه هوايي را بنيان گذاشت و آن را به محيطي براي آموزش انواع و اقسام تخصص‌های پيچيده نيروي هوايي تبديل كرد. مثل برق، مخابرات، ارتباطات، الكترونيك، مكانيك، متالوژي و هر رشته‌ای كه در نيروي هوايي كاربرد دارد. الآن دانشگاه هوايي شهيد ستاري به‌عنوان يكي از دانشگاه‌های خوب و علمي است. بازتاب ديگر حضور ايشان در فرماندهي نيروي هوايي شهامت و شجاعت در اجراي طرح‌ها بود. معتقد بود كه نبايد ترسيد بايد جلو رفت و بادانش بيشتر به خواسته‌ها رسيد.

شهيد ستاري به‌عنوان فرمانده اي مقتدر و درعین‌حال خودرأی بود يا اينكه مشكلات را با بخش‌های مختلف طرح می‌کرد تا به نتيجه برسد؟

صحبت كردن درباره اين بعد از شخصيت شهيد ستاري آسان نيست. بايد او را دقيق شناخت و از نزديك با افكار و ایده‌هایش آشنا بود تا بتوان درك كرد كه او چگونه شخصيتي داشت. آنچه برداشت من بود اين است كه او فرمانده اي ميداني بود يعني خودش را معطل چيزي نمی‌کرد. اگر تصميم به كاري می‌گرفت اقدام می‌کرد و اگر لازم بود خودش آستين بالا می‌زد و مثل نيروهاي زيردست كار می‌کرد. بارها شنيده بودم كه خودش حتي در ساخت رنگ، نجاري، طراحي و... مانند بقيه به‌اصطلاح آچار به دست می‌شد.

چنین روحیه‌ای بود كه باعث می‌شد طرح‌هایی كه در پيش می‌گرفت با سرعت جلو ببرد. اگر نگاهي به طرح‌های دوره او بیندازیم كه شامل ساخت هواپيماهاي مختلف می‌شود نشان می‌دهد كه او جسارت و دانش را باهم آميخته بود. بی‌جهت نبود كه شهادت ایشان، رهبر معظم انقلاب و ساير بزرگان نظام را متأثر كرد.


حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدعلی شهيدي: به انقلاب، امام و رهبري وفادار بود

از زمانی که او به فرماندهي نيروي هوايي منصوب شد تا زمانی كه به شهادت رسيد، اتفاقات بزرگ و خوبی در اين نيرو شكل گرفت. او شعاري به اين مضمون داشت كه اگر كسي در جمهوري اسلامى ايران بخواهد مسئوليت داشته باشد، نبايد نازپرورده باشد و معتقد بود كه در برابر دنيايي كه روبه روي ما قد علم كرده، بايد قوي بود؛ اراده بايد قوي باشد و جوان‌ها بايد از پيرها بياموزند و كار بفهمند. اگر زندگینامه‌اش را كسي بخواند می‌بیند كه با چه سختي و مشقتي بزرگ‌شده است. شايد به همين خاطر معتقد بود كه در سختي و رنج بزرگ شدن، براي سيستم مديريتي كشور بسيار مفيد است. بااینکه خودش خيلي فرد عملياتي بود و تلاش می‌کرد هر طراحی را با فوريت به سرانجام برساند اما در مرحله تصمیم‌گیری خيلي اهل مشورت و اعتماد بود. معمولاً مسائل را از قبل در شوراي معاونين مطرح می‌کرد و سپس تصميم می‌گرفت.

آيا حضرت‌عالی هم ابتكارات و خلاقیت‌های مؤثر ايشان را شاهد بوديد؟ و اينكه آيا مسير همواري براي بروز اين خلاقیت‌ها وجود داشت يا معمولاً با مقاومت و هزينه همراه بود؟

شهيد ستاري یک فرمانده خلاق و مبتكر بود. او در دوراني كه در پدافند فرماندهي می‌کرد يعني از قبل از انتصابش به فرماندهي نيروي هوايي، توانسته بود ابتكارات زيادي به خرج بدهد. در حوزه پدافند فرد بسيار بادانش و مطلع بود. او در دوره فرماندهی‌اش بر پدافند توانست ۸۵ فروند هواپيماي دشمن را ساقط كند. همين عملكردش هم باعث شد كه به فرماندهي نيروي هوايي منصوب شود. در زمان فرماندهي نيروي هوايي هم به اين روند ادامه داد و توانست بادانش و پشتكار خود تحولات خوبي در اين بخش ايجاد كند. اصلاً زماني كه او نيروي هوايي را تحويل گفت ما وضعيت خوبي نداشتيم، بسياري از هواپيماها آسیب‌دیده بودند و بسياري از تجهيزات هم به خاطر نبود قطعه‌های حساس زمین‌گیر بودند. زماني كه ايشان در اثر یک سانحه هوايي به شهادت رسيد، وضعيت بسيار بهتري نسبت به چند سال قبل‌تر در نيروي هوايي حاكم بود و پیشرفت‌های بسيار خوبي صورت گرفته بود.

کدام‌یک از خصلت‌های شهيد ستاري را ميراث ارزشمندي براي نيروي هوايي ارتش می‌دانید؟

يكي ديگر از ویژگی‌های برجسته شهید ستاری، توانمندي خاص ايشان در سخنوري بود به‌نحوی‌که اگر دو ساعت صحبت می‌کردند از سرباز تا فرمانده احساس خستگي نمی‌کردند. حضور مستمر و پيگيري مداوم كارها از ديگر ويژگي این شهيد بزرگوار بود. می‌شنیدم یا می‌دیدم كه هيچ كاري را تلفني و پس از طي سلسله‌مراتب پيگيري نمی‌کردند بلكه خودشان در محل انجام كار حاضر می‌شدند. زماني كه شهيد ستاري براي بازديد به مكاني می‌رفتند، در بدو ورود از ماشين خود پياده می‌شدند و تمام قسمت‌ها را پياده می‌رفتند و پس از بازديد از آخرين قسمت، سوار ماشين می‌شدند. خلاقیت‌ها و دانشش كه موجب افرايش خودباوري در نيروي هوايي شد از ماندگارترين میراث‌های ايشان در این نيرو است. همان‌طور كه گفتم اعتقاد داشت همه كار می‌توانیم انجام بدهيم. خيلي به توان داخلي اهميت می‌داد. از اينكه می‌دید برخی‌ها در مقابل طرح‌ها نگران هستند و معتقدند كه نمی‌شود انجام داد، ناراحت می‌شد.

عملكرد و كارنامه ايشان را در راهبري و تقويت توان و جايگاه نيروي هوايي چگونه ارزيابي می‌کنید؟

عملكرد او در همه ابعاد خوب بود. مهم‌تر از همه نيروي هوايي را به سطح بالايي ارتقاء داد. او آرزو داشت كه اين نيرو را به بهترين نيروي هوايي منطقه تبديل كند. اصلاً نخستين جايي كه جهاد خودكفايي در نيروهاي مسلح آغاز به کارکرد، نيروي هوايي بود. ارتباط نيروهاي جهادي با رهبر معظم انقلاب بود كه آن موقع رئيس شوراي عالي جنگ بودند. جهادهاي خودكفايي فعلي در نيروي زميني، نيروي هوايي و نيروي دريايي، به سال‌های پنجاه و هفت، پنجاه و هشت برمی‌گردد. جالب است كه بدانيم بهینه‌سازی رادارها بعد از شهادت شهيد ستاري انجام شد. يعني نيروها این‌گونه تربيت شدند و الآن دارند كارهاي خيلي خوبي انجام می‌دهند. با ميراثي كه از خود بر جاي گذاشته خوشبختانه نيروي هوايي در مسير خوبي قرار گرفت. چه ازنظر سطح آموزش و تربيت نيروي انساني و چه ازنظر توليد تجهيزات و قطعات و دستگاه‌های حساس ما در منطقه پيشرو هستيم. جايگاه فعلي ما ماحصل تلاش‌ها و کوشش‌های امثال شهيد ستاري است كه بنيان خوداتكايي را برقرار كردند و امروز «ما می‌توانیم» در نيروهاي نظامي كاملاً پذیرفته‌شده است.

اگر بخواهيم به کارنامه‌اش نمره بدهيم شما به ویژگی‌های ايشان مثل تثبيت ديسيپلين نظامي، روحيات و عواطف انساني، احساس مسئوليت در برابر آرمان‌های انقلاب، میهن‌دوستی و... چه نمره‌ای می‌دهید؟

او فرمانده اي جامع بود. به همه مسائل اشراف داشت. از معيشت نيروهايش تا تجهيزات را پايش می‌کرد. هم به نظم و ديسيپلين اهميت فوق‌العاده‌ای می‌داد و هم از روحيات انساني و عاطفي بالايي برخوردار بود. به‌شدت به‌نظام و رهبري وفادار بود و حالتي داشت كه هرکسی او را می‌دید به‌سرعت متوجه می‌شد كه با آدم متفاوتي مواجه است. من اگر بخواهم به ایشان نمره بدهم نمی‌توانم كمتر از نمره ممتاز در نظر بگیرم. فردي منظم، دقيق، نخبه و مؤمن. هیچ‌وقت درباره هيچ كاري با سهل‌انگاری برخورد نمی‌کرد. در عين اينكه بسيار سخت‌گیر در امور انضباطي و نظم جمعي بود، بسيار مهربان و دوست‌داشتنی هم بود بخصوص با سربازان بسیار نرم، مهربان و منعطف رفتارمی کرد.

شهيد ستاري را یک فرمانده نظامي می‌دیدید كه فقط به موضوعات نظامي توجه داشت يا یک فردي كه از جزئيات روحي و رواني نيروهايش غافل نبود درواقع اولويت براي ايشان كدام بود؟

اخلاق و رفتار و منش شهيد ستاري به‌گونه‌ای بود كه حكم پدر براي بقيه داشت. همه احساس می‌کردند كه ايشان مثل پدر همه هستند. هميشه او را بسيار خوش‌اخلاق، خوش‌برخورد و مهربان ديده بودم. بااینکه موهايشان هم یک مقداري سفيد بود، ولي جوان بودند. نحوه ارتباط شهيد ستاري با ديگران از سرباز وظيفه گرفته تا مقامات بالا نمونه بود. مثلاً یکجایی می‌رفت دستش را روي گردن سرباز می‌انداخت و سرش را نوازش می‌کرد. با سربازان روبوسي می‌کرد و آنان را در آغوش می‌گرفت. اين صحنه‌ها خيلي زيبا بود.

شهيد ستاري یک انسان معنوي همه بعُدي بود. در مقام قياس او را با كدام شهيد يا گروه از شهيدان می‌توان سنجيد؟

مراودات و دوستي او با شهيد بابايي مثال‌زدنی بود. اين دو شهيد رفاقت زيادي باهم داشتند. حتي زماني كه مقرر بود فرمانده نيروي هوايي تغيير كند (سال ۱۳۶۴) هر دو نفر موردتوجه بودند. جالب آنكه هرکدام ديگري را شايسته اين جايگاه می‌دانستند. درنهایت با اصرار شهيد بابايي شوراي عالي جنگ شهيد ستاري را به امام راحل پيشنهاد كرد و امام (ره) نيز با اين پيشنهاد موافقت كردند. بنابراين اگر منش و شخيصت ايشان را هم باکسی بخواهم قياس كنم به شهيد بابايي می‌رسم. اين دو واقعاً مثل دو برادر بودند.

شهيد ستاري چه جايگاهي در نزد امام راحل و رهبر معظم انقلاب داشت؟

هر دو بزرگوار علاقه ویژه‌ای به ايشان داشتند. در هر سخنراني یا مراسمي كه در جمع نيروي هوايي بوده است، رهبر معظم انقلاب نام و ياد ايشان را گرامي داشته است. حتي یک‌بار ايشان در مراسمي فرمودند تا زماني كه ستاري بود خيالم از آسمان ايران راحت بود. خب زماني كه فرمانده كل قوا چنين می‌گویند معلوم است كه شهید ستاری چه جايگاه ارزشمندي در حوزه نظامي كشور داشته است. امام (ره) هم این‌طوری به شهيد نگاه می‌کردند. ايشان هم به ستاري علاقه داشت. شهيد ستاري از فرماندهاني بود كه هم بزرگان نظام و هم نيروهاي عادي و معمولي و زيردستش او را دوست داشتند. اهل تلاش و تعبد و احترام به ديگران بود. كاري نمی‌کرد كه به كسي لطمه‌ای وارد شود.

چه خاطره يا نكته خاصي از ايشان به ياد داريد كه قابل‌تأمل و توجه ويژه باشد؟

خاطره كه زياد است. كسي كه از نزديك با او مراوده داشته نكات زيادي كه جنبه آموزشي هم دارد در ذهن دارد. يادم هست دریکی از سفرهاي خارجي كه به همراه هیئتی به روسيه رفته بوديم، مقرر شد با رئیس‌جمهوری اين كشور ملاقاتي صورت گيرد. طبق تشريفات رئیس‌جمهوری روسيه فقط چهار نفر می‌توانستند در اين ملاقات حضورداشته باشند كه البته مسئله كاملاً طبيعي بود چون در عرف ديپلماسي ملاقات شونده تعداد هیئت ملاقات‌کننده را تعيين می‌کند. ايشان هم به‌جز خودش سه نفر را انتخاب كرد و به ملاقات رفت. با توجه به محدوديت نفرات، برخي از فرماندهان رده‌بالا نتوانستند در اين ملاقات حاضر شوند. يكي از اين فرماندهان به خاطر اين اتفاق آزرده شد و از ناراحتي براي صرف شام به رستوران نيامد. يادم هست كه شهيد ستاري خودش رفت به دنبال اين فرمانده و او را به رستوران آورد تا شام در كنار هم صرف شود. اين رفتار شهيد ستاري نشاءت گرفته از فروتني و تواضعش بود كه خيلي بر جمع تأثير خوبي گذاشت و همه با ديده احترام به اين رفتار شهيد ستاري نگريستند.

انتهای گزارش 

نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده