کد خبر : ۶۰۸۴۵۶
۲۱:۴۷

۱۴۰۴/۱۰/۰۷
روایت حسن اصغری نژاد از شهید غریب در اسارت «حسین اکبری حاجی آبادی»

فرمانده شهیدی که تا آخرین لحظه در محاصره و اسارت، مقاومت کرد

شهید حسین اکبری حاجی آبادی، فرمانده گروهان امام سجاد علیه‌السلام از گردان ۴۱۲ لشکر ۴۱ ثارالله، در چهارم خرداد ۱۳۶۷ و در جریان محاصره و اسارت در بصره، با روحیه‌ای استوار و ذهنی همچنان درگیر مسئولیت فرماندهی، به شهادت رسید؛ روایتی که آقای حسن اصغری‌نژاد از آخرین لحظات این فرمانده مؤمن و ایثارگر نقل کرده، سندی روشن از ایمان، ایثار و پایبندی به عهد جهادی تا واپسین دم است.


فرمانده شهیدی که تا آخرین لحظه در محاصره و اسارت، مقاومت کرد

به گزارش نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران، شهید غریب در اسارت «حسین اکبری حاجی‌آبادی»، بیستم خرداد ماه سال ۱۳۴۶ در رفسنجان به دنیا آمد. او فرمانده گروهان امام سجاد علیه‌السلام از گردان ۴۱۲ لشکر ۴۱ ثارالله، از جمله فرماندهان شجاع و متعهد دوران دفاع مقدس بود. در چهارم خرداد ۱۳۶۷، در جریان عملیات و پس از محاصره و اسارت در بصره، بر اثر اصابت ترکش به پیشانی مجروح شد و در همان روز‌های اسارت به شهادت رسید. شخصیت او با ایمان، اخلاص و مسئولیت‌پذیری شناخته می‌شد و همواره در سخت‌ترین شرایط، پیش‌قدم در هدایت نیرو‌ها بود.

شهید حسین اکبری در آخرین لحظات عمر، حتی در شرایط اسارت، همچنان خود را در میدان نبرد و در جایگاه فرماندهی می‌دید؛ روایتی که آقای حسن اصغری‌نژاد از این لحظات نقل کرده، نشان می‌دهد که این فرمانده مؤمن تا واپسین دم، ذهن و روحش درگیر مسئولیت جهادی و خدمت به یاران بود.

حسن اصغری‌نژاد از روند آشنایی و حضور در جبهه‌ها می‌گوید: «آشنایی من با شهید حسین اکبری در جبهه و در قالب مسئولیت‌های نظامی آغاز شد. او به‌عنوان فرمانده گروهان امام سجاد علیه‌السلام در گردان ۴۱۲ لشکر ۴۱ ثارالله، همواره در کنار نیرو‌ها حضور داشت و هیچ‌گاه خود را جدا از جمع نمی‌دانست. ارتباط ما بیشتر در میدان نبرد و در شرایط سخت محاصره شکل گرفت، جایی که روحیه فرماندهی و اخلاص ایشان بیش از هر زمان دیگری آشکار می‌شد. شهید حسین اکبری فرمانده‌ای شجاع و پیش‌قدم بود که در سخت‌ترین شرایط هیچ‌گاه نیروهایش را تنها نمی‌گذاشت. او با ایمان و اخلاص زندگی می‌کرد و حتی در لحظات اسارت، ذهن و روحش همچنان درگیر مسئولیت جهادی و فرماندهی بود. مسئولیت‌پذیری در وجودش موج می‌زد و تا آخرین لحظه دغدغه هدایت یاران را داشت. با وجود جایگاه فرماندهی، متواضع بود و خود را هم‌سطح رزمندگان می‌دید و در سختی‌ها شریک آنان می‌شد. روحیه ایثار در وجودش آشکار بود و هیچ‌گاه راحتی شخصی را بر جمع ترجیح نداد. نسبت به نیروهایش نگاه پدرانه داشت و همواره به فکر آرامش و امنیت آنان بود. در برابر سختی‌ها و فشار دشمن، روحیه‌ای شکست‌ناپذیر داشت و دیگران را نیز به مقاومت فرا می‌خواند. در گفتار و رفتار، صادق بود و هیچ‌گاه از حقیقت فاصله نمی‌گرفت. حتی در شرایط اسارت، با سخنانش به یاران روحیه می‌داد و آنان را به ادامه راه امیدوار می‌کرد.»

فرمانده شهیدی که تا آخرین لحظه در محاصره و اسارت، مقاومت کرد

جهاد در محاصره، شهادت در اسارت

در میان روایت‌های تلخ و پرشور دفاع مقدس، شهادت حسین اکبری، فرمانده گروهان امام سجاد علیه‌السلام، یکی از صحنه‌هایی است که هنوز در ذهن همرزمانش زنده مانده است. در روز چهارم خرداد ۱۳۶۷، در شرایط محاصره و اسارت، شهید اکبری با پیشانی خونین و چشمانی که دیگر توان دیدن نداشت، همچنان خود را در میدان نبرد می‌دید و فرماندهی می‌کرد؛ لحظاتی که پایانش با شهادت در غربت بصره رقم خورد و تصویری ماندگار از ایمان و ایثار در تاریخ به جا گذاشت.

اصغری روایت می‌کند: «در چهارم خرداد ۱۳۶۷، گروهان امام سجاد علیه‌السلام در جریان عملیات در محاصره دشمن قرار گرفت. شهید حسین اکبری، فرمانده گروهان، همراه با معاون گردان و جمعی از نیرو‌ها تصمیم گرفتند به سمت گروهی حرکت کردند که هویتشان مشخص نبود. در همان لحظه دشمن با شلیک سنگین، جمعی از رزمندگان را شهید و مجروح ساخت. شهید اکبری نیز بر اثر اصابت ترکش به پیشانی مجروح شد و بینایی‌اش مختل گردید.

پس از این حادثه، ما به اسارت درآمدیم و به بصره منتقل شدیم. شرایط اسارت بسیار سخت و طاقت‌فرسا بود؛ روز‌های نخست با فشار روحی و جسمی همراه بود و دشمن تلاش می‌کرد روحیه ما را درهم بشکند. در همان روزها، شهید حسین اکبری با وجود جراحت و نابینایی، همچنان در فضای ذهنی جبهه حضور داشت. وقتی صدای مرا شنید، گمان کرد که هنوز در میدان نبرد هستیم. با همان روحیه فرماندهی خطاب کرد: «حسن، بگو حاج محمد لندکروز را بیاورد.» این جمله نشان می‌داد که حتی در شرایط اسارت، ذهن و روح او همچنان درگیر مسئولیت فرماندهی و ادامه جنگ بود.

شهید اکبری در همان روز‌های اسارت در بصره، با تحمل جراحت و فشار دشمن، در روز‌های سخت اسارت در بصره به شهادت رسید. شهادت او در غربت، در حالی که هنوز با ذهن و روحیه جهادی به فکر یارانش بود، تصویری روشن از ایمان، ایثار و پایبندی به عهد جهادی تا آخرین لحظه است.»

گفت‌وگو از سعیده نجاتی

تنظیم از آرش سلیمی‌فر


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه