کتاب «نود و نهمین نفر»؛ وقتی رفقا شهادتش را باور نمیکردند
به گزارش نوید شاهد خراسان رضوی ، کتاب «نود و نهمین نفر» نوشته محمد حکمآبادی با پژوهش نیلوفر نصیریفر، اثری مستند و خوشخوان درباره زندگی شهید مدافع حرم، مهدی موحدنیا است که از سوی انتشارات راهیار و با همکاری حسینیه هنر سبزوار منتشر شده است.

نویسنده در این کتاب، با نگاهی صمیمی و روایتی نزدیک به مخاطب، مسیر پرفرازونشیب جوانی را روایت میکند که در آغاز، شباهت زیادی به تصویر کلیشهای و ذهنی ما از شهدا ندارد؛ اما با شعلهور شدن جنگ سوریه و هجوم داعش، راهی دمشق میشود و در قامت نیروی اطلاعاتعملیات، به دفاع از حرم اهلبیت (ع) میپردازد.
مهدی موحدنیا با همان روحیه شوخطبع و سرزندهاش عازم سوریه شد و سرانجام در آخرین درگیری مدافعان حرم با داعش، در منطقه بوکمال به شهادت رسید. دوستان نزدیکش حتی مدتی باورشان نمیشد که او شهید شده باشد؛ چون در طول رفاقتشان رفتارهایی از مهدی میدیدند که به تصور رایج از «شهدا» نمیخورد. یکبار بهخاطر تیپ و پوشش متفاوتش از مسئول پایگاه سیلی خورد؛ حتی به بچههای پایگاه سفارش کرده بودند کسی بیش از حد با او گرم نگیرد. هر وقت صحبت از شهید و شهادت میشد، معمولاً مهدی را جزو گزینهها حساب نمیکردند.
در بخشی از این کتاب آمده است:
«مثل هر شب با موتور آمد داخل پارکینگ. چند بار بهش سپرده بودم که موتورت را بیرون خاموش کن ولی گوشش بدهکار نبود. موتورش را گذاشت و به قول خودش یک ته گاز گرفت و موتور پکی صدا کرد و خاموش شد. صدایش را کلفت کرد: «ننه… ننه…» آشپزخانه و غذا را ول کردم. رفتم جلوی در: «چیه مامان؟» لنگ قرمز را از گردن موتور کشید بیرون و همان جور که بین دو تا دستش می چرخاند، بالحن لاتی گفت: «ننه! تحویل بگیر؛ قیصرت اومد.» لنگ را مثل دستمال یزدی تکان داد و شرق صدا کرد.»
«نود و نهمین نفر» مخاطب را از دل شوخیها و خندههای شهید مهدی موحدنیا تا لحظههای دشوار و عمیق میدان نبرد همراه میسازد؛ روایتی که پیش از هر چیز، تصویری انسانی، ملموس و واقعی از یک شهید مدافع حرم را مقابل چشم خواننده قرار میدهد. این کتاب در ۲۲۰ صفحه و با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه، توسط انتشارات راهیار و با همکاری حسینیه هنر سبزوار وارد بازار نشر شده است.