آخرین اخبار:
کد خبر : ۶۰۶۹۳۴
۰۸:۵۳

۱۴۰۴/۰۹/۲۳

از شهادت مشکوک تا تدفین غریبانه

ایرج بابکی، از آزادگان سرافراز استان مازندران اظهار کرد: شهید «ایرج مشایج پول» به صورت مشکوکی به شهادت رسید و ایشان را در غربت به خاک سپردیم.


به گزارش نوید شاهد مازندران، شهید «ایرج مشایخ پول» در اول مهرماه سال ۱۳۴۱ در روستای شمع جاران شهرستان نوشهر در یک خانواده مذهبی و زحمتکش متولد شد. دارای تحصیلات دیپلم و عضو بسیج بود و در محل نگهبانی می‌داد. در فعالیت‌های انقلابی نظیر پخش کردن اعلامیه‌ها شرکت می‌کرد.

شهید مشایخ را به خاک عراق سپردم

«شهید مشایخ پول»

شهید مشایخ پول به عنوان رزمنده به جبهه اعزام شد و در اواخر سال ۱۳۶۱ در جاده سردشت به پیرانشهر توسط کومله دموکرات اسیر شد. در اسارت به دلیل اصابت گلوله به مچ پای چپ او، مجروح شد و در نهایت بر اثر مسمومیت با سیانور توسط ضدانقلاب به شهادت رسید و در خاک عراق تدفین شد. سرانجام در ۳۱ تیر ماه ۱۳۸۳ در گلزار شهدای نوشهر به خاک سپرده شد.

ایرج بابکی از رزمندگان و آزادگان دوران دفاع مقدس، اهل تنکابن استان مازندران در روایت از اسارت و شهادت ایرج مشایخ پول به عنوان یکی از شهدای غریب اسارت گفت: اواخر سال ۱۳۵۹ از طریق ارتش به غرب کشور اعزام شدم، در لشکر ۲۸ خدمت می‌کردم و ماموریت حضور در تمام شهر‌های کردستان را به بنده محول کردند.

در اسارت کومله دموکرات

وی با اشاره به اینکه جزو گردان ضربت بودم، افزود: در اواخر سال ۱۳۶۱ در آزادسازی شهرکی در جاده سردشت به پیرانشهر توسط کومله دموکرات اسیر شدم. ۱۳ ماه در اسارت بودم و شهید مشایخ پول که یک بسیجی بود نیز در همان نواحی اسیر شد. در هفته‌های نخست اسارت با شهید مشایخ پول آشنا شدم، ما در پاسگاه مرزی قدیم عراق که آن را تبدیل به یک پایگاه زندان کرده بودند، زندانی شدیم.

شهیدی که به دشمنان رحم می‌کرد

این آزاده سرافراز همچنین گفت: شهید مشایخ پول شخصیتی ستودنی و دوست داشتنی داشت، او آنقدر مهربان و باگذشت بود که حتی به دشمنان خود نیز رحم می‌کرد. او از دوستان صمیمی و همشهری بنده بود، من نیز ارشد زندان و تبرزن بودم و باید سوخت را از طریق هیزم تامین می‌کردم. چون ارشد زندان بودم نباید موقع برگشت هیزم‌ها را حمل می‌کردم و مسئولیتش با بقیه بچه‌ها بود، اما به جای شهید مشایخ پول این کار را انجام می‌دادم که او را مورد اذیت قرار ندهند، زیرا در زمان اسارت تیری به مچ پای چپ او اصابت کرد که از ساق پا کمانه کرد و از آن طرف پا خارج شد. این جراحت عفونت کرده بود و او می‌لنگید.

مرگ مشکوک

بابکی بیان کرد: شهید مشایخ وصیت کرد تا او را پس از شهادت غسل دهم، پیکرش را به صورت امانی در عراق به خاک بسپارم و پس از جنگ او را به وطنش برگردانم، در واقع شهادت ایرج بسیار مشکوک بود زیرا در هنگام غسل دادنش، وقتی او را برگرداندم لخته خونی از دهانش خارج شد که متوجه شدم با سیانور او را به شهادت رساندند.

تدفین در غربت

این آزاده سرافراز بیان کرد: پیکر مطهر شهید ایرج مشایخ پول را در قبرستانی که تنها تربت ۶ سربازی که به دست دموکرات به شهادت رسیده بودند، وجود داشت به خاک سپردم. پس از آزادی بار‌ها به آن منطقه رفتم اما نتوانستم آن قبرستان را پیدا کنم، زیرا آن منطقه به دلیل شهرسازی تغییر کرده بود.

وی با اعلام اینکه پس از شروع عملیات والفجر۴ تمام محور‌هایی که ما در آنجا زندانی بودیم شلوغ شد، گفت: تمام نیرو‌های بسیجی اطراف اردوگاه را محاصره کردند. هواپیما‌ها و توپخانه‌ها آن منطقه را تیرباران و بمباران کرده بودند، یکی از بچه‌ها در ساعت ۱۲ نیمه شب به ما اعلام کرد که زندان بدون محافظ است و تمام نیرو‌های دموکرات ما را رها و فرار کرده‌اند.

فرار از زندان صدام

وی ادامه داد: آن شب موفق شدیم فرار کنیم و فردای آن روز یکی از بچه‌ها با دیدن پرچم ایران و با ندای الله اکبر به ما اطلاع داد که به پایگاه ایران نزدیک شدیم. بسیجیان به استقبال ما آمدند و گروهی به سمت نیرو‌های خودی می‌رفتیم.

این آزاده سرافراز با عنوان اینکه بیش از ۲۰۰ نفر در آن زندان اسیر بودیم، خاطرنشان کرد: از آن تعداد، بنده به همراه ۱۸۰ نفر دیگر توانستیم فرار کنیم و مابقی بچه‌ها مجدداً اسیر شدند.

پایان ۲۱ سال غربت

وی بیان کرد: پیکر پاک شهید ایرج مشایخ پول پس از سال‌ها مفقودالاثر بودن در ۳۱ تیرماه ۱۳۸۳ تشییع و در گلزار شهدای نوشهر به خاک سپرده شد.

انتهای پیام/


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه